به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی طلیعه به نقل از مهر، بیست و پنجمین نشست از سلسله نشست های چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی با عنوان «انقلاب اسلامی و عدالت اجتماعی» در تالار امام مهدی(عج) و به همت پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
حجت الاسلام شمسالله مریجی به عنوان ارائه دهنده بحث در این نشست حاضر شد و حسین قاضیخانی نیز دبیری نشست را بر عهده داشت.
در ابتدای این جلسه، قاضیخانی دبیر علمی نشست به طرح موضوع پرداخت. عدالت اجتماعی اصطلاحی که در مباحث فلسفه سیاسی از آن سخن به میان آمده است و در شمار مطالبات مردم از حکومت قرار دارد. در آثار اندیشمندان اسلامی نیز بحث هایی ناظر بدان مطرح است. اهتمام انقلاب اسلامی نسبت به مساله عدالت اجتماعی به دلیل خاستگاه دینی و مردمی انقلاب امری است که شایستگی پرداختن به مساله را در این جلسه فراهم آورده است.
وی افزود: به دلیل اهمیت و جایگاه این مساله دعوت شده است از حجت الاسلام والمسلمین مریجی تا به واسطه تخصص علمی و آثار مطالعاتی ایشان در این زمینه، مساله انقلاب اسلامی و عدالت اجتماعی را با تحلیل ایشان به بررسی بنشینیم.
در ادامه از مریجی درخواست شد با توجه به اهمیت مفهومی اصطلاح عدالت اجتماعی و نظریه های مختلفی که در برداشت از این اصطلاح ارائه شده است، ابتدا توضیحی پیرامون این اصطلاح، نظریه های مرتبط با آن و سنجه های ارزشیابی آن در سطح اجتماع ارائه کند. همچنین تبیین کند که از انقلاب اسلامی چه انتظاری نسبت به مساله عدالت اجتماعی وجود داشته و دارد؟ اکنون در چه مرحله ای قرار داریم؟ و چه موانعی در مسیر تحقق این آرمان ایجاد مشکل می کنند؟
مریجی اظهار داشت: عدالت اجتماعی امری باطنی و گرایشی فکری در نهان انسانهاست و سابقه ای به قدمت تاریخ بشر دارد. اندیشه برقراری عدالت اجتماعی در همه دوران های تاریخی ظهور و بروز داشته است. در تاریخ انبیاء و حکومت نبوی و علوی نیز به دلیل نوع خاص نگاه دینی این امر قابل رصد است. با اینکه از این اصطلاح برداشت های مختلفی می شود اما در نگاه جامعه شناسی آنچه اتفاق افتاده است مورد بررسی قرار می گیرد. بر خلاف جود هنگامی که از عدالت سخن به میان است با یک تفکر اجتماعی مواجه هستیم و مساله از بعد فردی خارج می شود. عدالت را می شود در حوزه های بسیاری مطرح ساخت اما در این جلسه ما به دو مصداق بارز آن که از انقلاب اسلامی انتظار بوده است در آن نقش آفرینی کند می پردازیم. این دو حوزه عدالت سیاسی و عدالت اقتصادی هستند.
وی افزود: قبل از انقلاب رسیدن به مقامات سیاسی تابع تصمیم گیریهای نهان حکومت بود و هر کسی نمی توانست در این مسیر وارد شود. انقلاب این امید را در عدالت سیاسی فراهم آورد که هر کسی با توجه به توان و لیاقت شخصی این امکان برایش مهیا گردد که به مناصب سیاسی راه یابد لذا شاهد بودیم مسئولان سیاسی پس از انقلاب برآمده از میان اقشار مختلف جامعه بوده اند.
رئیس دانشگاه باقرالعلوم(ع) در ادامه سخنانش تصریح کرد: به دلیل اهمیت عدالت اقتصادی بحث را متمرکز بر این امر میکنیم. هرچند مساله اصلی در اسلام انسانیت انسان است اما اسلام به مباحث اقتصادی نیز توجه نشان داده است. از انقلاب نیز انتظار آن بود که در این زمینه طرحی نو دراندازد. قبل از انقلاب به دلیل مرکز محوری و بیخبری از وضعیت سایر مناطق بیعدالتی اقتصادی در جامعه موج میزد. حتی در مرکز نیز وضعیت بر روال عدالت نبود. برخی راهکارهای انقلاب در بسط عدالت اقتصادی را در تأسیس نهادهایی مانند کمیته امداد امام خمینی(ره)، جهاد سازندگی (بسیج سازندگی)، سازمان بهزیستی، سازمان مستضعفین، سازمان اوقاف، بنیاد مسکن، کمیته فرمان امام میتوان نظاره کرد. البته باید دانست مشکلاتی هم مطرح است.
وی در پایان سخنانش گفت: تولید در روستاها کم شده است و مهاجرت به شهرها افزایش یافته است. نکته آن است که با توجه به آمارها جامعه ایران جامعه فقیری نیست اما احساس فقر در مردم وجود دارد که باید فکری به حال آن شود. از بعد فرهنگی باید در بحث مصرفگرایی اندیشید. انقلاب در راستای ارتقاء عدالت محوری در جامعه تلاش فراوانی داشته است اما موانع ارتقاء پیشرفت اقتصادی را نیز باید در نظر گرفت. این موانع عبارتاند از: ساختار غیر شفاف اقتصادی، وجود رانتها، ساختارهای اشتباه اداری، عدم چالاکی ساختار قضایی، نفوذ افراد صاحب نفوذ در تصمیمگیریها و مقابله کردنها، الگو گیری از مدلهای غربی در برخی دولتها و هجمههای بیرونی که باعث شدهاند شتاب پیشرفت اقتصادی کند گردد.
انتهای پیام/