| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

ضرورت «فلسفه اصول فقه» از منظر بازتولید دانش اصول؛


ضرورت بازنگری در اصول فقه

اقتضای یک دانش، با تجربه و سابقه‌ی هزار ساله، نهایی شدن قریب به اتفاق مبانی، سهولت در یادگیری و قابلیت عملیاتی شدن در یک مدت معقول است! از این منظر می‌توان به لزوم بازبینی در روش آموزش این علم نگریست.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی طلیعه؛ علم اصول بعنوان مهمترین ابزار علم فقه، همواره مورد توجه طلاب و دانشجویان این رشته است. بویژه وقتی سخن از مسائل مبتلا به زندگی امروز می‌شود، اهمیت اصول فقه بیشتر نمایان می‌شود. حجت‌الاسلام مصطفی شریفی‌پور، پژوهشگر فقه و اصول درباره فلسفه اصول فقه، یادداشتی را در پایگاه «شبکه اجتهاد» منتشر و اهمیت بازنگری در روش‌های آموزشی این علم را یادآوری کرده است.

علم اصول فقه که عبارت است از مبانی و قواعدِ کشف و برداشت صحیح معنا از متون دینی، دارای تاریخی هزار ساله در جهان اسلام ـ اعم از تشیع و تسنن ـ است. این علم با تحصیلات دینی پیوندی ناگسستنی دارد و غیر از ظاهرگرایان ـ چه شیعه و چه سنی ـ در جهان اسلام، بقیه معتقدند که این دانش برای قاعده‌مندی و فهم صحیح در برداشت از متون دینی امری لازم است. امروزه طلاب علوم دینی زمان زیادی از دوران تحصیل خود را به یادگیری این دانش می‌پردازند.

با این همه اما بسیاری از دانش‌پژوهان دینی و غیر‌دینی در یادگیری این علم موفقیت چندانی کسب نمی‌کنند و گاهی با صرف سال‌های بسیار در فراگیری آن، قادر به استنباط صحیح و استاندارد نمی‌شوند! در حالی که اقتضای یک دانش، با تجربه و سابقه‌ی هزار ساله، نهایی شدن قریب به اتفاق مبانی، سهولت در یادگیری و قابلیت عملیاتی شدن در یک مدت معقول است! از این منظر می‌توان به لزوم بازبینی در روش آموزش این علم نگریست.
 
آسیب شناسی اصول فقه و لزوم ارائه‌ی آن با توجه به مبانی شناختی ـ روشی
در یک نگاه آسیب شناسانه، موارد زیر رامی‌توان از دلایل بازدهی کم این دانش در حوزه‌ی یادگیری دانست:
۱٫ پیچیدگی معانی عبارات درسی، که گاهی این عامل نه به دلیل پیچیدگی مطلب، بلکه به دلیل إغلاق و تعقید لفظی متون درسی است. این عامل امروزه موجب تعمق دانش‌پژوه در مطالب نشده بلکه او را به مراجعه‌ی بی مورد به برخی کتب کمک درسی وادار ساخته است.
۲٫ عدم تنقیح مبانی مورد نیاز در منبعی پیشین به صورت مدون و دسته‌بندی شده. این عامل موجب درک ناقصی از مطالب می‌گردد که ممکن است بعداً نیز اصلاح نشود و در روش شناسی فرد نسبت به این علم تأثیر سوء گذاشته و نتیجه‌گیریهای فقهی ناصوابی بر آن مترتب گردد؛ چنان که در دخالت دادن ادلهی عقل نظری فلسفی در استنباط فقهی، قریب به اتفاق اصولیین متفق‌اند، اما به لحاظ روشی قادر به ترک آن نیستند!
۳٫ سردرگمی گوینده و شنونده در الفاظ پیچیده و در نتیجه‌ی همه‌ی این موارد عدم انسجام و طبقه بندی فکری برای دانش‌پژوه.
با این وصف بایستی متون آموزشی دارای ترتیبی منطقی و ارائه دهنده‌ی مبادی نظری هر مطلب در مرحله یا مراحل قبل باشند.
 
شرایط خاص کنونی جهان و لزوم توانمند سازی دانش پژوه برای انطباق با آن
اما از منظری دیگر با ملاحظه‌ی مجموع شرایط اجتماعی جهان امروز و جهان اسلام، که از جمله‌ی این شرایط می‌توان اشاره کرد به:
۱٫ تشکیل حکومت اسلامی و افزایش نیاز به اجتهاد و دین‌پژوهی در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و غیره که نیازی روز افزون به تدوین روزآمدِ ساختارهای قابل اجرا در عرصه‌های مختلف مذکور را موجب گردیده است.

۲٫ از طرفی شرایط کنونی جهان که با فزونی بحران معنویت در عصر مدرن و رشد معنویت‌گرایی دوران پسامدرن، معرفی حداکثری و متخصصانه‌ی دین حنیف اسلام به جان‌های تشنه‌ی معنویت و تقدس عقلانی و الهی است را اقتضا می‌کند.

این شرایط درونی و بیرونی در حوزه‌ی دانش فقه و اصول اقتضا دارد که ما به رشد و توسعه‌ی دانش فقه و به تبع آن اصول فقه بیندیشیم، زیرا اولاً بسیاری از مسائل نوپدید در فقه ما بررسی نشده و ثانیاً در برخی موارد اصول فقه ما قادر به توانمندسازی دانش‌پژوه برای یافتن پاسخ‌های منطبق یا حداقل غیر مخالف با شرع نیست؛ و اگر هم باشد این طراحی نیازمند بازبینی است زیرا روش آموزش فعلی مستلزم صرف سال‌های طولانی زمان خواهد بود.

 
نوسازی اصول فقه
از منظر سوم توسعه و گسترش و بازبینی یک علم برای متخصصان آن رشته آرزویی دائمی است که همیشه با آن موافق خواهند بود. البته در توسعه یا تجدید بنای این بنیان هزار ساله باید حفظ و نگاهبانی از دستاوردهای گذشته لحاظ شود.

از آنجا که علم اصول متمرکز بر فهم معناست، باید هر آنچه که به فهم معنا کمک می‌کند توجه نمود، مانند مبانی کلامی، مبانی معنا شناسی یا هرمنوتیک، ماهیت شناسی اعتبارات شرعی و بنای روش‌شناسی و منطق خاص برای استنباط و غیره. هرچند وظیفه‌ی علم اصول به همین جا منتهی نشده و بیان نظر موافق یا عدم مخالف با دین در جایی که هیچ نص شرعی وجود ندارد هم از مطالبات ما از آن است.

 
فلسفه‌ی اصول فقه
فلسفه با قید مطلق عبارت است از مطالعه احوال کلی وجود، یعنی بررسی موجود و غیر موجود و برخی احکام آن‌ها. فلسفه‌ی مضاف نیز از آن جهت که قیدی به آن اضافه شده است دو گونه است: گاهی مضاف الیه پدیده و حقیقتی که در این صورت با نگرشی فیلسوفانه به تحلیل عقلی آن واقعیت خارجی می‌پردازد مانند فلسفه حیات، فلسفه نفس و امثال آن. گاهی نیز مضاف الیه، یک علم است مانند فلسفه‌ی معرفت دینی، فلسفه‌ی علوم تجربی و فلسفه‌ی علوم اجتماعی.فلسفه‌ی مضاف به پدیده‌ها و حقایق از سنخ دانش درجه اول است که با نگرش فیلسوفانه، به تحلیل عقلی موضوع معین یعنی واقعیت خارجی یا ذهنی می‌پردازد؛ اما فلسفه مضاف به دانش‌ها از سنخ معرفت درجه دوم است؛ یعنی دانش سیستمی و نظام‌مند که به توصیف تاریخی و تحلیل عقلانی و فرانگراند دانشی خاص می‌پردازد. به عبارت دیگر، فلسفه‌های مضاف به علوم با نگاه بیرونی به دانش‌ها و رشته‌های علمی پرداخته و احکام و عوارض آن‌ها را بیان می‌کنند.

فلسفه‌ی اصول فقه به عنوان یک فلسفه‌ی مضاف، با نگاه به این علم از بیرون ـ و نه در چارچوب مسائل آن ـ چند دسته از مسائل را بررسی خواهد کرد:

۱٫ تاریخ علم، مسائلی مانند کجاییِ آغاز، چگونگی رشد، سیر تطورات و وضعیت امروزیِ آن؛
۲٫ مبادی علم، که بستری برای شکل گیری مسائل علم هستند؛
۳٫ روش علم، علم اصول دارای دایره‌ای گسترده از موضوعات است که روش مطالعه‌ی آن‌ها بین روش عقلی و نقلی و عرفی در رفت و آمد است.
۴٫ تعامل آن علم با علوم دیگر: اصول فقه با علوم مختلف مانند فلسفه، منطق، مبانی کلامی اجتهاد، ادبیات، فلسفه‏‌های تحلیل زبانی، هرمنوتیک، زبان‏شناسی، رجال و فقه در ارتباط است. این ارتباط در برخی از آنها یک سویه و در برخی دیگر دو سویه است.
 

نتیجه

در نهایت پرداختن به فلسفه‌ی اصول فقه سه فایده‌ی اساسی خواهد داشت:
یکم:
سهولت در آموزش و پژوهش، زیرا «فلسفه‏ یک علم هر چند در مقام تحقق و حصول، به لحاظ منطقی، بعد از علم قرار می‏‌گیرد، ولی در مقام آموزش و تحصیل بر خود آن علم مقدم است، زیرا مطالبی در فلسفه‏ یک علم مورد بحث قرار می‏‌گیرد که برای آن علم جنبه‏ مقدماتی دارد».
دو: گسترش مطالعات دین‌پژوهی.
سه: امکان بازتولید و پیشرفت دانش اصول فقه و تبیین روش و متدهای جدید برپایه‌ی شناخت مدون و پل‌های مبادی مختلف آن و در نهایت طرح ریزی یک فقه متکامل و پیشرو در هندسه‌ی تمدن آرمانی اسلام.
 
 
 
 
انتهای پیام/
 
 
 
کد خبر : 6931
تاريخ ثبت خبر : 2 تیر 1394
ساعت بارگزاری خبر : 17:13
برچسب‌ها:, , , , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)