به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، مقاله صلح جهانی در سایهسار آموزههای اسلامی نوشته وحیده صادقی دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علم، دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دستیار پژوهشی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نوشته شده و در اولین همایش «صلح، علم و دین» که با همکاری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف و جمعیت هلال احمر در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد، ارائه شد.
اکنون خلاصه ای از این مقاله در پی می آید.
چکیده
از دیرباز تا کنون، «صلح» یکی از بنیادیترین نیازها و دغدغۀ همیشگی بشر بوده است که به چهارچوب و بستری خاص محدود نمیگردد؛ به همین جهت در بسترهایی نظیر فلسفه، ادیان، اخلاق، فرهنگ، روابط بینالملل، اندیشۀ سیاسی و .. مورد توجه و تأمل قرار گرفته است و از مناظر مختلف تعریف و تبیین میگردد. در این میان، اغلب «صلح» و «همزیستی» در تقابل با «جنگ» و «خشونت» تعبیر میشود.
پارادایم «صلح» همواره از مسائل روز بوده است که پس از جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم از اهمیت و توجه بیشتری در سطح جهانی و بینالمللی برخوردار گردیده است. پیرامون موضوع «صلح جهانی»، برخی نقش ادیان را مثبت و برخی دیگر منفی میدانند. ناگفته پیداست که ادیان آسمانی نه تنها برای سعادت زندگی اخروی انسانها فواید بیشماری داشتهاند؛ بلکه در زندگی مدنی بشریت نقشی اساسی ایفا کردهاند. در طول تاریخ، پیامبران الهی همواره پیامآور صلح و زندگی مسالمتآمیز برای انسانها بودهاند و در راستای رفع تنازعات و اختلافات جوامع بشری در بازههای مختلف تاریخی فرستاده شدهاند.
در این نوشتار برآنیم تا به اهمیت صلح در سایهسار اسلام بپردازیم. اگرچه امروزه به دلیل وجود گروههای افراطی و خشونتگرا و همچنین با توجه به تفاسیر نه چندان درست تاریخی برخی از مستشرقین از جامعۀ مسلمین، خشونتگرایی و جنگ را منتسب به اسلام میدانند؛ اما نگاهی به آموزهها و تاریخ اسلام بیانگر آن است که اسلام طرفدار صلحی جهانی و فراگیر و مبتنی بر حقوق ملل است که گسترۀ آن تمامی ملتهای جهان را در برمیگیرد.
تعبیر الفاظی نظیر جهاد در اسلام به «جنگ دائمی میان مسلمانان و غیر مسلمانان» نیز از دیگر تفاسیر نادرست توسط مستشرقین است که به انتساب خشونتگرایی به اسلام دامن میزند. مفهوم «صلح» در اسلام ریشهدار و دارای اصالت است که با نظریات عمومی و آموزههای اسلام پیرامون جهان، زندگی، انسان و اخلاق پیوندی ناگسستنی دارد. صلحنامههای متعدد در طول تاریخ گواهی بر این مدعاست که «صلح» قاعدهای همیشگی و «جنگ» استثناء و آخرین علاج محسوب میشود.
امروزه در پی روند جهانی شدن، باید بشریت را متوجه این نکته ساخت که با توحش و جنگ و نزاع، دنیا سامان نخواهد گرفت؛ بلکه گسترش روح همزیستی و برقراری صلح جهانی راهگشا خواهد بود. این مقاله بر اساس پژوهشهای کتابخانهای و مداقه در آیات قرآن، سنّت نبوی و تاریخ اسلام در پی آن است که روح مداوا و صلحجویی اسلام را به تصویر کشیده و این مهم را بیان دارد که اسلام دین صلح و خشونتزدائی است و نه خشونتگرایی. به همین جهت، در این راستا بیان خواهیم کرد که جهانبینیِ جهانیِ اسلام چه نقشی در تأمین صلح جهانی در دنیایی دارد که امروزه به جای مصالحه و اتحاد، بیش از پیش زیر شعلههای جنگهای نرم و سخت در حال افتراق و انهدام است.
مقدمه
بدون شک، «صلح» از مفاهیمی است که در طول تاریخ از دغدغههای مهم بشریت بوده است، به خصوص پس از جنگهای ویرانگرِ جهانی اول و دوم، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. شتاب فزاینده و روزافزونی که دنیا را با خود به پیش میبرد و وقایعی که بیهیچ وقفهای، سرتاسر جهان و جامعه بشری را تحت تأثیر خویش قرار دادهاند، تروریسم و سلاحهای هستهای و مرگبار، امنیت جهانی را مخدوش و مسیر زندگی انسانها را در سراشیبی پرمخاطرهای قرار داده است که هیچگاه در طول تاریخ با آن مواجه نبوده است. به همین جهت، بشریت بیش از پیش خود را نیازمند به یک همزیستی مسالمتآمیز و صلحی جهانی میبیند.
«صلح جهانی» یا «همزیستی مسالمتآمیز» و یا به تعبیر شهید مطهری، «همزیستی شرافتمندانه» (مطهری، ۱۳۷۴، صص ۱۶-۱۵) دغدغه و نیاز اصلی انسان هزاره سوم است. اما با وجود شرایط کنونی جهان، برقراری چنین صلحی تا چه حد امکان تحقق دارد و چگونه؟ نقش ادیان و به ویژه دین اسلام با آموزههای اصیل خود در این مسیر چیست؟ آیا اسلام دین صلح و خشونتزدائی است یا دین جنگ و خشونتگرایی؟ برای پاسخگویی به پرسشهای فوق ابتدا باید به مفاهیم اصلی جنگ و صلح پرداخته و سپس با رجوع به متون دینی و آموزههای اسلام و سیره نبوی پاسخی روشن بیابیم.
نتیجهگیری
برخلاف آنچه که برخی از مستشرقین به نادرست از اسلام به تصویر میکشند و آن را «دین شمشیر» میخوانند؛ آموزههای اصیل اسلام، آیات و روایات حکایت از آن دارند که اسلامی دینی صلحجو و خشونتزدا است و نه ستیزهجو و خشونتگرا. صلح همواره قانون اصلی اسلام و جنگ استثناء بوده است.
جهادهای فی سبیلالله که با شرایط خاص و هدف قرب الهی صورت میگرفت را نباید با جنگهای متخاصمانه یکی انگاشت. از آنجایی که در عصر حاضر از دین و نقش آن گریزی نیست، در حوزه ادیان باید در پی راهکاری برای رفع خشونت و ممانعت از جنگ باشیم و قرائتهای صلحجویانه از دین میتواند بهترین راهگشای معضل کنونی در جهان مملوء از جنگ و خشونتِ معاصر باشد.
در سایهسار آموزههای عدالتطلب و صلحجوی اسلام میتوان فارغ از تبعیضهای قومی، نژادی، فرهنگی و … زمینههای صلح جهانی را فراهم آوریم. باید توجه داشت که تحقق همزیستی مسالمتآمیز در گستره جهان امکانپذیر نیست مگر با تحقق عدالتی که با تمسک به آموزههای دینی میسر خواهد بود.
انتهای پیام/