| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشت/ آرون گرینویچ


«سکولاریسم»، دیکتاتوری خاموش بی‌خدایان

براساس سکولاریسم، مشکلی با اعتقادات درونی افراد وجود ندارد بلکه باید آنها را در سطح شخصی حفظ کنیم و با هم در مورد سیستم قانونی و منصفانه و البته جهان گستر به نام دموکراسی به توافق برسیم.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از فار،؛ یکی از الزامات فهم عمیق مسئله، توأم بودن نگاه از درون و بیرون به آن است. از این منظر برای بررسی هر پدیده نه تنها باید از نگاه یک ناظر بیرونی آن را عمیقا کنکاش کرد. بلکه باید سعی کرد خود را در جایگاه ناظری درونی نیز قرار داد. این ناظر درونی می تواند جایگاههای متفاوتی داشته باشد؛ به عنوان مثال برای بررسی پدیده سکولاریسم در جوامع غربی، نقد حکومت های سکولار غربی از نگاه یک تازه مسلمان شده که مدتها در این کشورها می زیسته؛ قطعا کمک شایانی به ما در درک کاستی های سکولاریسم می کند.

آرون گرینویچ در مقاله ای انتقادی با عنوان A Good Critique of Secularism معایب سکولاریسم را برشمرده است. وی که در سال ۱۹۹۸ در سن ۱۷ سالگی به اسلام گرویده است. به زبانی ساده سعی در رد سکولاریسم و دموکراسی به عنوان اندیشه های حاکم بر جهان کنونی دارد. از نظر وی سکولاریسم و دموکراسی فاقد بنیادی مطمئن برای ارائه قانون به بشریت هستند؛ چراکه آنها، انسان و غرایزش را مبنا قرار داده اند. زمانی هم که انسانها با دیگاهها و نگرش ها متعدد در محوریت قرار بگیرند؛ مبناها و دیدگاهای متعددی در زمینه ی حق و باطل می تواند وجود داشته باشد که مسلما از نظر سکولارها همه معتبر هستند و نمی توان یکی را بر دیگری ارجحیت داد. اما آیا واقعا مبنای حق و باطل در جهان متعدد است؟ آنچه در ادامه می اید ترجمه این مقاله توسط ساجده مقدمی است که خبرگزاری فارس آن را منتشر می کند.

سکولاریسم راه حل اختلاف نظرات؟

گرینویچ مقاله ی خود را این چنین آغاز می کند که «امروزه در بسیاری از کشورها  (به ویژه در غرب)، سکولاریسم با این ادعا که دارای روشی عادلانه برای ایجاد تعادل در میان باورهای مردم و ابزاری کارآمد و عملی برای حاکمیت است؛ مشتری جلب می کند. اگر شما سعی در اجرای قوانین مختلف برای افراد مختلف داشته باشید، بحران ظاهر خواهد شد. بحرانی که در اثر آن گروه ها به جوامع خود متمایل می شوند و "دولت های کوچک مجازی" برای خودشان در داخل کشور ایجاد می کنند.

بدیهی است که چنین وضعیتی نامطلوب است. چنین سناریویی زمینه را برای تقسیم شدن و تکه تکه شدن کشورها فراهم می کند. بنابراین سیستمی متحد کننده نیاز است؛ سیستمی که جمعیتی بزرگی از جامعه بتوانند به طور موثری هم جامعه را کنترل کنند و در عین حال خودشان نیز کنترل شوند.

در کشورهای مانند ایالات متحده، اتحاد شوروی سابق، اندونزی و احتمالا در آینده، اروپا، که گروه های متعددی  در داخل کشورها وجود دارند، شاهد اختلاف نظرات گسترده در مورد مسائل بنیادینی چون حق و باطل و عدالت، هستیم. در اینجاست که نیاز به "گلوله جادویی" با عنوان سکولاریسم مطرح می شود. براساس سکولاریسم، مشکلی با اعتقادات درونی افراد وجود ندارد بلکه باید آنها را در سطح شخصی حفظ کنیم و با هم در مورد سیستم قانونی و منصفانه و البته جهان گستر به نام " دموکراسی" به توافق برسیم

 با این حال، در سکولاریسم و ​​دموکراسی، نقایص بنیادی وجود دارد. و یکی از این اشکلات اساسی مسئله حق و باطل و عدالت و برابری است. در این میان چه کسی و چگونه در مورد معنای حق و باطل تصمیم می گیرد و حق و باطل را مرزبندی می کند؟ مسلما هر گروهی دارای تعابیری خاص از حق و باطل است. به عنوان مثال، مسیحیان معتقد، موافق قانونی کردن فحشا نیستند اما لیبرال ها بر این موضوع پافشاری می کنند. با این اوصاف حق با چه کسی است؟ در نظام سکولار، همه باید مفهوم خودمان (گروهها) را از حق و باطل به حالت تعلیق درآوریم و در مورد این مسائل با یکدیگر بحث کنیم تا به قوانینی برای کنترل و حکمرانی بر خودمان برسیم.

این امر در کشورهای دموکراتیک در نهادهای نظیر مجلس، سنا، شورای ارشد و غیره انجام می شود. قوانین پیشنهاد و بعد مورد بحث قرار می گیرند و اگر اکثریت به چنین قوانینی رای دهند؛ تصویب می شوند و در صورتی که با آنها مخالفت شود، رد می شود. بنابراین، این در عمل به این معناست که اگر گروه شما کوچک باشد و نظرات شما مغایر نظرات اکثریت باشد و اگر می خواهید در آن کشور باقی بمانید؛ از شما کاری ساخته نیست بلکه تنها با ناامیدی‌های حاصل از ان باید دست و پنجه نرم کنید. امروزه این مسئله تقریبا دغدغه و گریبانگیر مسلمانان در سرتاسر جهان است.

از نظر گرینویچ، مشکل اینجاست که باید قبول کنیم؛ باورهای همه ی ما در سطح یکسانی از حقیقت قرار دارند. بر این اساس حتی اگر اعتقادات من متفاوت از شما باشد، بازهم اعتقادات هر دوی ما در یک سطح از حقانیت و اهمیت قرار دارند. بنابراین اعتقادات مسیحی، شیطان پرستان، هندوئیسم،آتئیسم و اعتقادات اسلامی در یک سطح قرار می گیرند و هیچ کدام نمی توانند ادعای در مورد درستی یا نادرستی یکدیگر بکنند. اصل و مبنای سکولاریسم  همین موضوع است و از شما هم می خواهد در صورت تمایل از آن استفاده کنید.

بنابراین، در یک کشور دموکراتیک سکولار اگر گروهی از شیطانی پرستان اکثریت جامعه را تشکیل دهند؛ قوانینی در پارلمان تصویب خواهد شد که با اعتقاداتشان سازگاری بیشتری داشته باشد. وتمام گروه های دیگر مجبور خواهند شد از آنها پیروی کنند. حتی اگر با آن مخالف باشند.

آیا سکولاریسم، منصفانه عمل می‌کند؟

به همین دلیل کشورهایی را مشاهده می کنید که با وجود تعداد قابل توجهی از مسلمانان، ربا مجاز است، در میلیون ها مزرعه خوک تولید می شوند و الکل در دسترس همه است. اگر به این موضوع توجه کنید که این کشورهای مسلمان روزگاری مستعمره بوده اند و استعمارگران عملا آنها را شست و شوی مغزی دادند؛ درک این موضوع برای شما راحت تر خواهد شد. در همین راستا به موقعیتی می رسیم که مسلمانان ترجیح می دهند کفار بر آنها حکومت کنند و نه  شریعت. شریعتی که از نظر انها از مد افتاده و عقب مانده است.

بنابراین اکنون ما باید به پرسشی اساسی پاسخ دهیم. واقعا چه کسی باید حق و باطل را تعیین کند؟ براساس دیدگاه های سکولار، اعتقادات تمامی انسانها فارغ از مخالفت و مغایرت انها با یکدیگر برابر و یکسانند. براین اساس به هیچ عنوان دیدگاه های یک گروه نباید به تنهایی در نظر گرفته شوند، چراکه این موضوع قطعا مخالف دیگاههای سایر گروهها قرار خواهد گرفت. بنابراین تنها نظر اکثریت "عادلانه" خواهد بود. با این حال، مشکل اصلی اینجا مطرح می شود که  آیا انسان _توانایی و قابلیت انجام چنین وظیفه ای را دارد؟

برای تصمیم گیری در مورد قوانین حاکم بر انسان، نیاز به دانش فوق العاده در مورد شرایط انسان، ذهنیت، تعاملات انسانی و وابستگی متقابل یکدیگر و همچنین محیط زیست و ماهیت خود انسان است. آیا می توانیم ادعا کنیم که چنین دانشی را در اختیار داریم؟ حتی بهترین اندیشمندان هم به صراحت اعلام می کنند که دانش ما در این زمینه ها سطحی است و هرگز نمی تواند تصویری کامل و عمیق از انسان و مختصاتش ارائه دهد. با این اوصاف، آیا دیدگاه سکولاریسم منصفانه و درست عمل می کند؟ قطعا نه. (سناریوی شیطان پرستان را به یاد آورید). اگر انسان به حال خود رها شود؛ همیشه از غرایز خود پیروی می کند و شیوه های بسیاری را جعل خواهد کرد تا به آنها برسد؛ حتی اگر مخالف طبیعت و فطرت انسانی او باشد.

مصداق عینی این موضوع  همجنسگرایان هستند. هم جنس گرایی کاملا علیه طبیعت انسانی است. اما برای سکولارها اصلا اهمیتی ندارد. همجنسگرایان نمیتوانند تولید نسل کنند. اما، در غرب شاهد آن هستید که اگر در برابر چنین موضوعاتی بایستید؛ تبدیل به یک فرد شرور و فاسد و "شخصیت بد داستان"خواهید شد و به شما برچسب  فردی متعصب و بی انصاف زده خواهد شد! چنین موقعیت های مسخره ای تنها زمانی رخ می دهد که هیچ اصل و مبنایی برای قوانین وجود نداشته باشد و انسان ها بر اساس دیدگاههای خودشان این اصول را ابداع کنند.

در دنیای حاضر، رجوع به عقل سلیم خیلی رایج نیست

اینجا نقطه ای است که باید به اسلام رجوع کرد. اسلام تنها ایدئولوژی است که واقعا منصفانه و به حق است. چرا؟ از آنجا که اسلام براساس تخیل انسانی و یا هوی و هوس های او و خواسته ها و تمایلات لحظه ای بشر نیست. و شریعت اسلامی از سوی خالق آمده است. خالقی که تنها می تواند (و باید) قابل اعتماد باشد چراکه  حقیقتا منصف و عادل است! این اصلی مبتنی بر عقل سلیم است! (که ظاهرا در دنیای حاضر، رجوع به ان خیلی رایج نیست)

تنها خالق انسان، جهان و همه ی کائنات حقیقتا دانش مورد نیاز برای فهم حق و باطل، خوب و بد را داراست. مسلمانان و غیر مسلمانان این نحوه ی نگرش را برای  اولین بار در طول دوره ی خلافت پیامبر اسلام مشاهده کردندو ان شا الله به زودی دوباره در حکومت مهدی عج الله شاهد ان خواهیم بود.  ان شا الله ما مجددا به جهانیان نور اسلام را نشان خواهیم داد و انها به راحتی می توانند اسلام را با نظام سرکوبگرانه سرمایه داری و دموکراسی حاکم بر جهان مقایسه کنند.

تفاوت های بنیادین سیستم های معرفتی اسلامی و غیر اسلامی

بنابراین امروز شاهد آنیم که در هر کجا مسلمانی وجود دارد و این سیستم های سرکوب گرانه بر آنها حکمرانی می کنند؛ مشکلات بسیاری برای انها وجود دارد. از آنجا که تفاوت های بنیادینی بین سیستم های معرفتی اسلامی و غیر اسلامی وجود دارد! هر گونه نظم (یا توهم چنین نظمی) تنها توسط قوانین سرکوبگرانه و دولتها و پلیس و یا ارتش اجرا می شود. (برای نمونه به کشورهای مسلمانی چون ازبکستان، ترکیه، عربستان سعودی، اندونزی، مالزی بروید).

در نهایت می توان گفت مسلمانان و غیرمسلمانان تنها در پرتو قوانین اسلامی و حکومت مهدی عج در صلح و ارامش خواهند بود.

انتهای پیام/

کد خبر : 55370
تاريخ ثبت خبر : 6 آبان 1396
ساعت بارگزاری خبر : 13:16
برچسب‌ها:,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)