| امروز پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

رضا غلامی در شب 21 رمضان در مسجد حضرت خدیجه(س):


سراسر زندگانی امام علی(ع) رویارویی با بی‌عدالتی و ظلم بود

رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا شب گذشته در مسجد حضرت خدیجه(س) تهران با بیان اینکه مقدرات بندگان در شب قدر، بر اساس شاکله هر یک نوشته می شود، گفت: سراسر زندگانی امام علی(ع) رویارویی تمام عیار با بی عدالتی و ظلم بود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، متن کامل سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا که شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان در مسجد حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) ی تهران انجام شد، به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین

همانطور که پریشب، بر اساس روایتی از امام صادق(علیه السلام)، بیان شد، شب نوزدهم، شب بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان، از این جهت از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند که در شب نوزدهم، مقدرات ما تا سال آینده نوشته می شود، شب بیست و یکم، مقدرات ما به تصویب می رسد و نهایتا، شب بیست و سوم، این مقدرات توسط حضرت صاحب الامر، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امضاء و نتفیذ می شود. ممکن است سئوال شود که برآورد مقدرات بندگان در شب نوزدهم بر چه اساسی انجام می شود؟ پاسخ این است که مقدرات بندگان، بر اساس ظرفیت وجودی خودشان مشخص می شود. مجددا سئوال می شود که ظرفیت وجودی هر یک از ما چگونه شکل گرفته است؟ پاسخ این است که این ظرفیت، با اعمال ما بوجود می آید. از یک جهت، نیکوکاری ها و طاعات، و از جهت دیگر، بدکرداری ها و گناهان، ظرفیت وجودی ما را شکل می دهند.

به بیان دیگر، این خود ما هستیم که ظرفیت و شاکله وجودی خودمان را می سازیم و وقتی ظرفیت و شاکله ساخته شد، دیگر امکان تعیین مقدرات برای ما، بر خلاف این ظرفیت وجود ندارد. مثل اینکه بخواهیم با یک چاقوی میوه خوری آهن سخت را برش بدهیم، خب روشن است که از یک چاقوی میوه خوری، کاری به جز پوست کردن میوه برنمی آید!

قرآن مجید می فرماید: قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَىٰ شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَىٰ سَبِیلًا، یعنی ﺑﮕﻮ: ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺧﻠﻖ ﻭ ﺧﻮ ﻭ ﻋﺎﺩﺕﻫﺎﻯ ﺍﻛﺘﺴﺎﺑﻰ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ‌ﻛﻨﺪ، ﭘﺲ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ، ﺩﺍﻧﺎﺗﺮ ﺍﺳﺖ.( سوره اسراء آیه ۸۴ )

حالا می پرسیم، اگر قرار است مقدرات هر یک از ما، بر اساس ظرفیت و شاکله ای که خودمان ساخته ایم نوشته شود، پس ما امشب اینجا چه کار می کنیم؟ به بیان دیگر، از دست ما چه کاری برمی آید و خداوند متعال با ما بندگان پشیمان و متضرع چه کار خواهد کرد؟

بحث این است که دعا می تواند ظرفیت و شاکله ما را عوض کند و در نتیجه، مقدراتی را برای یکسال آینده برای ما بوجود بیاورد که در حالت عادی محال است چنین مقدراتی برای ما رقم بخورد، البته پریشب گفته شود که شرط بالا رفتن دعا و استجابت آن، توبه نصوح و خالص است و هیچ گنهکار تائبی نباید از رحمت و مغفرت الهی ناامید شود. شما حتما قضیه فضیل ابن عیاض را شنیده اید. او سردسته راهزنان بود و خدا می داند که چه ظلم هایی توسط او یا گروه راهزنانی که فضیل سردسته آن بود انجام شده بود ولیکن، در شبی که برای یک گناه بزرگ بالای دیوار خانه ای رفته بود، چیزی شنید و یک باره متحول شد و بعدا به یکی از بزرگترین زاهدان و عارفان تبدیل شد.

می پرسید فضیل ابن عیاض این راهزن به اصطلاح گردن کلفت چه چیزی شنید که یک دفعه از این رو به آن رو شد؟ او وقتی برای گناه به بالای دیوار آن خانه رفته بود، این آیه شریفه را شنید که کسی با صدای زیبا قرائت می کرد: أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ، یعنی ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﻛﻪ ﺩﻝﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻗﺮﺁﻧﻰ ﻛﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﻧﺮم ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﺷﻮﺩ؟(سوره حدید آیه ۱۶) عزیزان، ما که از فضیل کمتر نیستیم؛ احتمالا به اندازه او هم گناه نکردیم، پس آیا وقت آن نرسیده که تکان بخوریم و دلهایمان را به صاحب دلها یعنی خدا بسپاریم؟

خب، هر چند صفات الهی از هم جدا نیست، اما ائمه اطهار(علیهم السلام) در دعاها به ما یاد داده اند که خداوند را با صفات گوناگون صدا بزنیم، و من خیلی عامیانه عرض میکنم که یک صفت هست که امید داریم اگر خدا را با آن بخوانیم، وضع ما امشب دگرگون می شود و آن صفت، صفت کریمی خداوند است. می‌دانید صفت «کریم»، از ریشه «کَرَمَ» به معنای «بخشنده»، «سخاوتمند» و «بزرگوار» است و «اَکرم»، صفت برترین است که معنایش کریم ترین است و از از همین ریشه اخذ شده است. یعنی وقتی خطاب به خداوند متعال عرض می کنیم یا اکرم الاکرمین، معنایش این است، ای کریم ترین کریم‌ها. یعنی ای خدایی که از تو کریم تر سراغ نداریم.

در احادیث، صفت «کریم» برای خداوند به دو معناى بزرگوار و گذشت کننده از گناهان، آمده است: مثلا در روایات آمده است، «فَإنَّهُ أعَزُّ و أَکرَمُ و أَجَلُّ و أَعظَمُ مِن أَن یَصِفَ الواصِفونَ کُنهَ جَلالِهِ، أَو تَهتَدِی القُلوبُ إِلى کُنهِ عَظَمَتِهِ» یعنی پس او عزیزتر، کریم‌تر، ارجمندتر و بزرگ‌تر از آن است که توصیف‌گران، نهایت ارجمندی‌اش را توصیف کنند، یا دل ‌ها به نهایتِ بزرگی‌اش راه یابند. (شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ‏1، ص ۲۲۰، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.)

یا در روایات داریم که «وَ اعفُ عَنّی و تَجاوَز یا کَریمُ» یعنی مرا عفو کن و از من درگذر، اى کریم!».(ابن طاووس، علی بن موسی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص ۳۰۵، قم، دار الرضی، چاپ اول، ۱۳۳۰ق.) پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در دعایی فرمود: «أَسأَلُکَ بِاسمِکَ الکَریمِ الأَکرَمِ، یا أَکرَمَ الأَکرَمینَ یا أللّهُ» یعنی از تو می‌خواهم، به واسطه نام کریم و کریم‌ترینت، اى کریم‌ترینِ کریم‌ترها، اى خدا! ( کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص ۴۱۸، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. )

مولی الموحدین امام على (علیه السلام) خطاب به خداوند متعال عرض می کند: «إِلهی … لَو لا ما عَرَفتُ مِن کَرَمِکَ ما رَجَوتُ ثَوابَکَ، و أَنتَ أَکرَمُ الأَکرَمینَ بِتَحقیقِ آمالِ الآمِلینَ، و أَرحَمُ مَنِ استُرحِمَ فِی تَجاوزِهِ عَنِ المُذنِبینَ» یعنی خداى من! … اگر کَرَم تو را نشناخته بودم، به پاداش تو امید نمی‌بستم، و تو براى برآوردن آرزوهاى آرزومندان، کریم‌ترینِ کریم‌ترین‌هایى، و در مورد عفو گناه‌کاران، مهربان‌ترین کسى هستى که از او درخواست رحمت شده است. ( مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏91، ص ۱۶۶، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. )

خداوند غریق رحمت کند استاد بزرگوار مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی را که در این زمینه بحث زیبایی را در یکی از شب های قدر ارائه کردند و من امشب از بحث ایشان الهام می گیرم. من امشب قصد دارم جدای از معانی اولیه صفت کریم که در لغت نامه ها آمده است، با استناد به روایاتی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) معانی دقیقتری از صفت کریم را خدمتتان عرض کنم.

یک. «الکریم من بدأ بإحسانه»؛ یعنی کریم کسی است که به احسان کردن پیشی می گیرد، یعنی قبل از آنکه چیزی را از او بخواهی به تو می دهد. باز در همین معنا می فرماید: «الکریم من سبق نواله سؤاله»؛ یعنی کریم کسی است که بخشش او بر تقاضایش سبقت گرفته است.

دوستان، در دعای معروف ماه رجب می خوانیم: یا من یعطی من لم یساله؛ یعنی ای خدایی که به کسی که چیزی نخواسته هم لطف می کنی. در همین ارتباط امام علی (علیه السلام) می فرماید، «الکریم من بذل إحسانه» کریم کسی است که احسانش را می پراکند، یعنی خدای کریم احسانس را می پراکند تا همه اعم از گنهکار و غیر گنهکار از آن استفاده کنند.

دو. «الکریم من جازی الإساءه بالإحسان»؛ یعنی کریم، کسی است که بدی را با نیکی پاسخ می دهد. در دعای معروف شب های ماه مبارک یعنی دعای افتتاح عرض می کنیم :

فَلَمْ أَرَ مَوْلًی کَرِیماً أَصْبَرَ عَلَی عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ؛ یعنی پس من هیچ مولای کریمی را بر بنده لئیمی، صبورتر از تو بر خود ندیدم؛ ای پروردگار من، تو مرا دعوت می کنی من از تو روی می گردانم؛ وَ تَتَحَبَّبُ إلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إلَیْکَ وَ تَتَوَدَّدُ إلَیَّ فَلاَ أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْک؛َ تو محبّتت را نسبت به من بیشتر می کنی، و من با بغض با تو روبرو می شوم، با من دوستی و شفقت می کنی و من از سر جهل نمی پذیرم، ( اینقدر کرامت به خرج می دهی ) انگار من بر تو منت دارم نه اینکه تو من منت داشته باشی!

سه. «مِن تمام الکرم إتمام النّعم»؛ یعنی هر چیزی کمالی دارد و کمال کرامت، احسان کامل است. یعنی امشب خداوند به کسی احسان ناقص نمی کند. کامل و حتی فراتر از حدی که انتظار می رود، می دهد.

چهار. الکریمُ إذا وَعَدَ وَفى، و إذا تَوَعَّدَ عَفا، یعنی کریم کسی است که هر گاه وعده دهد ، وفا کند و هر گاه وعید و بیم، بدهد درگذرد. یعنی کریم به وعده خود وفادار است. به بیان دیگر، اگر گفته بنده ام از من بخواه تا به تو بدهم، ادعونی استجب لکم، می دهد. نکته مهم تر در فراز دوم کلام امام علی (علیه السلام) است که می فرماید : کریم کسی است که هر گاه وعید و بیم هم می دهد، می بخشد. به بیان دیگر، یعنی آنجاهایی هم که گفته عذاب می کنم، عذاب نمی کند. لااله الا الله. با دیدن این روایت، دیگر انسان به جز سکوت چه کار دیگری می تواند بکند؟!

پنج، «لیس من عاده الکرام تـﺄخیر الإنعام» یعنی تأخیر احسان از خوی کریمان نیست.

عزیزان دقت بفرمایید، اگر هم تاخیری رخ می دهد، می خواهد در جای خود و در بهترین زمان که به نفع بنده است، چیز بهتر و والاتری را به او بدهد.

در همین دعای افتتاح عرض می کنیم: فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَهِ الأُْمُور.  یعنیِ و اگر دیر حاجتم برآورده کردی از نادانی بر تو عتاب کردم در صورتی که تأخیر حاجتم مرا بهتر بوده چون تو دانا به عاقبت امور خلقی. از این پنج معنا برای کریم که بگذریم، سه تبصره هم باید عرض کنیم:

اولا، امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) می فرماید: «الکریم إذا قدر صفح»؛ کریم کسی است که با وجود قدرت می بخشد. گذشت و بخشندگی او از سر عجز و ناتوانی نیست.

ثانیا، ما در دعاها مانند دعای امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه هم داریم که عرض می کند: خدایا! ذات تو آنچنان بی نیاز است که حتی سودی از خودت به ذاتت نمی رسد تا چه رسد به این که نیازی به من داشته باشد و سودی از من به تو برسد.»، یعنی کرامت خداوند با وجود بی نیازی مطلق از بندگان است.

ثالثا، امام علی (علیه السلام) می فرمایند : «لیس من شیم الکرام تعجیل الانتقام»؛ از صفات انسان های کریم تعجیل در انتقام نیست. یعنی بر فرض هم که ما گنهکاران مستحق عذاب الهی باشیم، کریم کسی است که در عذاب بندگان عاصی و گنهکار شتاب نمی کند. در دعاها عرض می کنیم یا من سبقت رحمته غضبه.

خب، عزیزان، علت طعع ما در چنین شب هایی همین روایات، و اطلاع ما از لطف و کرامت الهی است. در همین دعای افتتاح عرض می کنیم: وَ حِلْمَکَ عَنْ کَثِیرِ جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَئِی وَ عَمْدِی؛ یعنی و حلم و بردباریت بر جرم و گناه بسیارم که به عمد یا خطا کردم. أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لاَ أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ؛ مرا به طمع انداخت که از تو درخواست کنم چیزی را که استحقاق آن ندارم و حال همه ما امشب این گونه است.

برادران و خواهران، امشب شب شهادت امام المتقین علی (علیه السلام) است. معمولا می گوییم علی (علیه السلام) شهید عدالت است، لکن صحیح این است که بگوییم که علی (علیه السلام)، خود عدالت، و معیار و ملاک عدالت است. به بیان دیگر، علی مولود عدالت نیست، این عدالت است که مولود علی است، چنانکه آمده است علی مع الحق و الحق مع علی. بنابراین، صفر تا صد زندگی علی علیه السلام، رویارویی تمام قد عدالت با بی عدالتی است؛ صف آرایی و مبارزه تمام عیار عدالت با ظلم است.

سه واقعه مهم در همین زمینه در دوران کوتاه امامت علی (علیه السلام) رخ داد که هر گدام از این سه واقعه، وجه و صورتی از رویارویی عدالت با ظلم بود. اولین واقعه، جنگ جمل بود که ما از آن، مصاف عدالت با اشرافیگری، دنیاپرستی و در نهایت، دین فروشی تعبیر می کنیم. واقعه دوم، جنگ صفین بود که ما از آن، مصاف عدالت با اسلام مشرکانه و منافقانه ی شجره خبیثه اموی و ابوسفیانی، و اسلام زر و زور و تزویر تعبیر می کنیم و واقعه سوم، جنگ نهروان بود که از آن، مصاف عدالت با جهل، خشک مغزی، قشری‌گرایی و افراطی گری تعبیر می شود. علی (علیه السلام) عمر شریف خود را صرف مبارزه با ظلم و بی عدالتی کرد و سرانجام در این راه مظلومانه به شهادت رسید. اوج مظلومیت علی علیه السلام وقتی ظاهر شد که وقتی خبر شهادت حضرت در محراب منتشر شد، عده ای گفتند مگر علی نماز هم می خواند؟

ببینید دستگاه تبلیغاتی مکر و حیله اموی چگونه واقعیت های مسلم را تحریف کرده بود و جای حق و باطل را با هم عوض کرده بود و دنیاگراها چگونه در برابر ذبح حقیقت سکوت کردند. شیطان با زینت دادن دنیا در ذهن انسان، چگونه بر دهان آدم لجام می زند و او را در برابر حقیقت، به سکوت وادار می کند؟

خب، برویم خانه علی (علیه السلام). در روایات می ‏نویسند، علی (علیه‏ السلام) امشب در بستر بود. اطراف بستر علی(علیه ‏السلام ) فرزندانش نشسته بودند. حضرت ابتدا رو کرد به پسر بزرگتر یعنی امام حسن (علیه ‏السلام) و با او شروع کرد صحبت کردن و وصیت‏هایی به فرزندش فرمود؛ بعد خطاب کرد به همه فرزندانش؛ یعنی امام حسن، امام حسین، ابالفضل(علیهم السلام)؛ همه حضور دارند؛ حتّی دخترها از جمله زینب (سلام الله علیها) فرمود، بعد از من فتنه‏ ها از هر طرف به سمت شما می ‏آید. اینجا شخص خاصی را از میان فرزندان جدا نکرد؛ فرزندانم، بدانید که فتنه ‏ها از هر طرف به سوی شما می ‏آید و منافقین این امّت، کینه دیرینه خود را از شما طلب می‏کنند و می‏خواهند انتقام بگیرند؛ بر شما باد به صبر!

یک ‏وقت دیدند علی (علیه ‏السلام) صورتش را برگرداند سمت حسین (علیه ‏السلام) فرمود در خصوص شما، ای حسین، فتنه ‏ها از هر سو و از هر جانب به سمت تو می‏ آید؛ بر تو باد به صبر! می گویند در روایت هست که حضرت دو مرتبه دیگر رویش را به سمت حسین (علیه ‏السلام) کرد و فرمود: یا اباعبدالله، این امّت تو را شهید می‏کنند؛ بر شما باد به تقوا و صبر! در اینجا می‏ گویند، وقتی علی (علیه ‏السلام) این جمله را فرمود بی‏هوش شد. اما چه شد که علی (علیه ‏السلام) بی‏هوش شد؟ شاید صحنه روز عاشورا نزد علی(علیه ‏السلام) تمثّل پیدا کرده بود؛ اما کدام صحنه از عاشورا؟ شاید صحنه شهادت حسین(علیه‏السلام). آن صحنه چه موقعی بود؟ «و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه»؛ آن موقعی که شمر روی سینه حسین (علیه ‏السلام) نشسته بود؟ من می گویم، شاید هم صحنه حمله به خیام حرم حسینی و پابرهنه دویدن بچه ها روی خارهای بیابان کربلا برای علی(علیه السلام) تمثل پیدا کرد؟

می گویند علی(علیه‏ السلام) به هوش آمد؛ نگاهی به فرزندانش کرد و شروع کرد این جملات را گفتن: «اینک رسول خدا آمده است؛ عمویم حمزه آمده است؛ برادرم جعفر آمده است؛ به من می‏گویند علی بشتاب! ما منتظر تو هستیم». علی (علیه ‏السلام) رویش را برگرداند به طرف تمام فرزندانش و فرمود شما را به خدا می‏ سپارم؛ «السَّلَامُ عَلَیْکُم یَا مَلَائِکَۀَ اللهِ؛ لِمِثْلِ هذا فَلْیَعْمَلِ الْعامِلُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُون». می نویسند عرق به چهره علی (علیه ‏السلام) نشست؛ دیدگانش را روی هم گذاشت؛ پاها را به سوی قبله کشید؛ در حالی که این جملات را می‏گفت: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه وَحْدَهُ لا شریک له‏». و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.

انتهای پیام/

کد خبر : 48172
تاريخ ثبت خبر : 26 خرداد 1396
ساعت بارگزاری خبر : 11:02
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)