| امروز سه شنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۲ |
سرخط خبرها:

معصومه اسماعیلی در گفت‌و‌گو با طلیعه:


روان‌شناسی اسلامی جهان را در دو بُعد غیب و شهود می بیند

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) بیان کرد: روان شناسی اسلامی جهان را به صورت غیب و شهود می بیند و تفاسیری که از انسان می کند و توصیه هایی که درباره راهبردهای انسان می دهد، تبیین عادلانه تری دارد و انسانها کمتر در آن آسیب می بینند و به آرامش انسان کمک می کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی طلیعه، معصومه اسماعیلی دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی(ره) درباره مشکلات موجود در حوزه روان شناسی گفت: مشکلات روان شناسی در ایران به انسداد جدی رسیده چون تعدادی از افرادی که در اوایل انقلاب به عنوان روان شناس و مشاور وارد شده اند، به عنوان عالِمان این رشته قلمداد می شوند. لزوما با سوادترین انسان های این رشته، آن را پایه گذاری نکردند بلکه عده ای علاقمند یا تحصیل کرده، این رشته را پایه گذاری کردند.

وی اظهار کرد: این افراد در ارگان های مختلف مانند دادگستری و نیروی انتظامی و صدا و سیما حضور دارند و شناخته می شوند. مشهوریت و شیخوخیت در همه رشته ها باعث انسداد می شود و این مساله اکنون تبدیل به نوعی روش شده است. در نتیجه افراد تشویق نمی شوند و پویایی نخواهند داشت و یا اصلا شناخته نمی شوند.

اسماعیلی به تفاوت های شاخص در رشته روان شناسی و مشاوره نسبت به سایر رشته ها پرداخت و افزود: تفاوت رشته روان شناسی مشاوره به لحاظ کاربردی در این است که چون جهان دائما در حال تغییر است لذا نیازمند این است افرادی که به اداره انسان در پویایی های درونی او کمک کنند باید به روزتر باشند و انسان را اساسی تر بشناسند.

وی ادامه داد: از دیگر معضلات رشته روان شناسی مشاوره این است که انسان شناسی و مبانی پایه روانشناسی مشاوره، بسیار ضعیف است و مکاتب روان شناسی و فلسفی شناخته نمی شود. ما در این مسیر بسیار فنی پیش می رویم بدون آنکه علمی حرکت کنیم.

وی با اشاره به وظایف روان شناسی اسلامی گفت: روان شناسی اسلامی قرار نیست به ما بگوید فن تخصصی ایجاد ارتباط چه باشد بلکه به ما جهت می دهد و می گوید انسان کیست و رابطه اش با جهان هستی چیست و با چه غایتی آفریده شده است. با توجه به غایت ها و مبدا برای طی مسیر، چه استراتژی هایی را دنبال کند تا به هدف نهایی و غایی که برای آن آفریده شده دسترسی پیدا کند.

اسماعیلی ادامه داد: همه مکاتب اسلامی و غیر اسلامی که درباره انسان صحبت کرده باشند و مقصدی برای آن تعریف کنند، می توانند در این زمینه اظهار نظر کنند. روانشناسی های وارداتی زیادی هستند که از موج سوم مرتبط با انسان شناسی اخذ شده اند. در دوره اثبات گرایان، انسان در قالب عنصر عینی و قابل اندازه گیری دیده شد به طوریکه آنچه قابل اندازه گیری نبود، مفید دانسته نشد. در نتیجه روان شناسی ابزارسازی می کند و رفتارهای ظاهری انسان را به عدد و رقم درمی آورد که این رفتار درباره انسان و جهان موفقیت آمیز نخواهد بود.

روان شناسی اسلامی قرار نیست به ما بگوید فن تخصصی ایجاد ارتباط چه باشد بلکه به ما جهت می دهد و می گوید انسان کیست و رابطه اش با جهان هستی چیست و با چه غایتی آفریده شده است

وی افزود: در مقابل اثبات گرایان، سازنده گرایان بودند که جهان عینی را نفی کردند. سازنده گرایان مجموعه ای هستند که معتقدند جهان عینی وجود ندارد و هیچ چیز جدای از ذهن بشر نیست. آنها ذهن انسان را اصل و محور می دانند. در بین چنین نظریه هایی، نظریه های تعدیل شده ای هم بوجود آمدند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه ادیان جهان را محدود به چنین شرایطی نکردند و فضای بازتری نسبت به انسان دارند، گفت: دیدگاه های دینی جهان هستی را جدای از عینیت کامل و ذهن کامل می دانند. روان شناسی اسلامی جهان را به صورت غیب و شهود می بیند و بنابراین تفاسیری که از انسان می کند و توصیه هایی که درباره راهبردهای انسان می دهد، تبیین عادلانه تری دارد و انسانها کمتر در آن آسیب می بینند و به آرامش انسان کمک می کند.

وی افزود: انسان دچار نسبی گرایی شده و جهان محدود به پدیده هایی است که یا قابلیت اندازه گیری یا فهم هستند و تبیین قانع کننده برای هر نوع رفتاری که حکومت یا افراد ایجاد کنند، وجود ندارد. اما زمینه های دینی می تواند اقناع رابه وجود بیاورد زیرا انسان به تنهایی نمی تواند تصمیم بگیرد و اجرا کند.

اسماعیلی اظهار کرد: روان شناسی غرب بعد از تعریف انسان در محدوده رفتار، به بی قانونی و بی معیاری دسترسی پیدا کرد یعنی معیار هر انسانی در عمل و رفتار ذهن، شخص اوست و این یعنی حاکمیت نسبی گرایی.

وی با بیان اینکه بُعد معنویت انسان در مکاتب اثبات گرایی و سازنده گرایی به طور کامل حذف می شود، گفت: «اسکینر» معتقد است ذهنی که قابلیت اندازه گیری نداشته باشد، وجود ندارد. این مسیر ادامه پیدا می کند تا اینکه «لایدن» بیان می کند انسان دارای «منِ برتر» است. او بخشی از وجود که غیب است را بعدی از جهان مادی می داند اما در تبیین آن توصیفی ندارد. ولی ما در ادیان معنوی برای آن توصیف پیدا می کنیم.

عضو هیات علمی گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: دیدگاه های مبتنی بر معنا که زیربنای دینی ندارند، در جامعه ما حاکم شده اند. ما به مسائل معنوی علاقمند هستیم اما مبانی که بیان می کنیم با آنچه که وجود دارد، بسیار متفاوت است. زیربنای مادی آن دیدگاه تغییر نکرده در حالیکه روان شناسی اسلامی مبتنی بر جهان با خدا خواهد بود. همه جهان هستی «کن فیکون» است یعنی خداوند دائما آن را ایجاد می کند.

روانشناسی اسلامی می تواند وجود داشته باشد زیرا مبانی تبیین گر انسان و جهان هستی را در درجه اعلای خود دارد و فراگیر است

اسماعیلی بیان کرد: روان شناسی اسلامی باید این مبانی معنوی را به رفتار روزانه متصل کند. به عنوان مثال قرآن از آفرینش هستی تعریف می کند و سپس از مورچه مثال می زند که در جهان هستی وجود دارد. یعنی عمل و رفتار ساده، دائما به ایمان و عمل صالح متصل است. در حالیکه در دنیای مادی گرا جهان به دو بُعد تبدیل شده که محل اتصال آن مشخص نیست اما در دیدگاه های دینی محل اتصال، آفرینش است.

وی در پایان سخنانش با تاکید بر امکان وجود روان شناسی اسلامی گفت: روانشناسی اسلامی می تواند وجود داشته باشد زیرا مبانی تبیین گر انسان و جهان هستی را در درجه اعلای خود دارد و فراگیر است و کوچکترین رفتار او را توضیح می دهد. روان شناسی اسلامی به صورت قوی می تواند به تبیین خود بپردازد اما باید مسیر تفکیک مبانی را به خوبی انجام دهد و اگر به خوبی مبانی را تبیین نکند، قطعا درجات انحرافی از اصل مطلب زیاد خواهد بود.


انتهای پیام/

کد خبر : 79142
تاريخ ثبت خبر : 5 اسفند 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:30
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)