به گزارش «خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی طیعه» زهرا شمیرانی؛ «ربا در اسلام» مجموعه گفتارهای تفسیری شهید مظلوم آیت الله بهشتی است که در اواخر سال ۱۳۵۲ و اوایل ۱۳۵۳ هجری شمسی در جلسات «مکتب قرآن» طی یازده جلسه پیرامون آیات ۲۷۵ تا ۲۸۱ سوره بقره ایراد گردیده است.
در این بحث، که مفهوم ربا و اشکال آشکار و پنهان آن مطرح گردیده است، دقت نظر موشکافانه و برخورد روشن بینانه شهید گرانقدر در مورد مسایل و ظریف اقتصادی به چشم میخورد که خود حاکی از احاطه ایشان نسبت به این مسائل میباشد، سبک و بیان این گفتارها ساده و رساست.
نوشتار حاضر در عین حال که پیچیدهترین و ظریفترین ابعاد مساله مهم و زیربنایی «ربا در اقتصاد اسلامی» را طرح کرده، فهم این مساله را برای عموم علاقمندان به این مباحث – هر چند خود متخصص فن نباشند – میسر کرده است.
آیات ربا:
الَّذینَ یَأْکُلونَ الرِّبا لا یَقُومونَ إِلاّ کَما یَقومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قالوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا و أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ و حَرَّمَ الرِّبا فَمَن جاءَهُ مَوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ ما سَلَفَ و أَمْرُهُ إِلَى اللّهِ و مَنْ عادَ فَأُوْلَـئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدونَ. (۲۷۵)
یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبا و یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَاللّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفّارٍ أَثیمٍ. (۲۷۶)
إِنَّ الَّذینَ آمَنوا و عَمِلُواْ الصّالِحاتِ و أَقَامُواْ الصَّلاهَ و آتَوُاْ الزَّکاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ و لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ و لا هُمْ یَحْزَنونَ. (۲۷۷)
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اتَّقُواْ اللّهَ و ذَرُواْ ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِن کُنتُم مُّؤْمِنینَ (۲۷۸)
فَإِن لَّمْ تَفْعَلوا فَأْذَنوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ و رَسُولِهِ و إِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمونَ و لا تُظْلَمونَ (۲۷۹)
و إِن کانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلَى مَیْسَرَهٍ و أَن تَصَدَّقوا خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمونَ (۲۸۰)
وَاتَّقوا یَوْماً تُرْجَعونَ فیهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مّا کَسَبَتْ و هُمْ لاَ یُظْلَمونَ (۲۸۱)
«اقتصاد ربوی» یا «اقتصاد همراه با ربا» آنچنان که دکتر بهشتی تفسیر کردهاند؛ دستگاهی شبیه به دستگاههای تصفیه آب زغالی و ماسهای است که در روی این دستگاه، اقتصادی رنگارنگ، شکوفا، پردامنه، پرتحرک، پرزرق و برق، یک گروه به شکل کارگر، یک گروه به شکل کشاورز، یک گروه به شکل کارمند، یک گروه حتی به شکل مدیران و کارگردانان، همه از یک سو در تلاش و قشر وسیعی هم مصرفکننده، خریدار، فروشنده، تولیدکننده، توزیعکننده و … (وجود دارند). در این روی جنجالی است، و هر کسی هم خود را صاحب همه چیز میداند. کشاورز میگوید وقتی موقع برداشت محصول از ماه خرداد تا ماه آبان فرا رسید بالاخره از زمین و هوا و درخت یک چیزی چنگش را میگیرد و باری دارد. در آنجا تلی از انار، به و گندم است، (که او) میچیند، خرمنکوبی میکند، بار میکند، بار را به میدان میبرد، میفروشد، تلاشی است و پولی درمیآورد. اگر کشاورز پولداری باشد و حساب بانکی هم داشته باشد میبیند که ارقام موجودی حسابش بالا میرود.
کارگر هم میبیند که کار میکند و اقتصاد هم شکوفا شده است. اضافه کار هم هست، و او بجای هشت ساعت کار میتواند، دوازده یا سیزده ساعت کار بکند و به خانه و زندگی و به وضع لباس و خوراک خود آب و رنگی بدهد. کارمند و کارگردان و مدیر و تاجر و بازرگان و عوامل داد و ستد هم خود را در تحرک و کسب فایده میبینند. این روی این دستگاه این طور است. اگر کسی زیرا این دستگاه رانبیند، میگوید: چه اقتصاد شکوفایی! ولی زیر این دستگاه پرزرق و برق، دستگاه دیگری هست دارای شنها و زغالها و مویرگهای آبکش، که تا سطح آن هم آمده و به همه جا نفوذ کرده است و این مویرگها از همه این تلاشها و کوششها در سطحهای مختلف، رمق نهایی را میمکند و همه را در این دستگاه عبور دهنده میآورند و بعد در زیر آن بصورت رودخانهای به حرکت میافتد و همه به سمت سد نیرومند رباخوار، حرکت میکند. این، وضع واقعی «اقتصاد ربوی» است.
در «اقتصاد ربوی» نه فقط کارگر و یا کشاورز، ناآگاهانه برای رباخوار کار میکنند بلکه کارمند، کارگردان و حتی صاحب سرمایه هم هر کدام به نحوی برای او کار میکنند.
پس از تشریح اقتصاد ربوی و رد این سیستم آیتالله بهشتی در مقابل، بیع و خرید و فروش را تعریف کرده و توضیح میدهند که بیع عبارتست از «سیستم توزیع». اساس خرید و فروش، یکنوع کار است. در خرید و فروش سالم، آنچیزی که منشأ سود بردن فروشنده میشود، پول و سرمایه نیست، (بلکه) منشأ سود بردن او کاری است که میکند، او کالا را از جایی به جایی میبرد و از دست کسی میگیرد و بدست دیگری میدهد. توزیع در همه سیستمهای اقتصادی یکنوع «کار» است.
و از مهمترین بخشهای کتاب که در واقع مرز حرام و حلال در مبادله و چرخه اقتصاد است، بحث تفاوت بیع و ربا است.
در کتاب «ربا در اسلام»، فرقهای اساسی بین «بیع، و «ربا» اینگونه آمده:
۱- اساس بیع بر سود بردن از سرمایه نیست، بلکه برگرفتن دستمزد و حقالعملی است در ازای کار توزیع، و کار توزیع مثل کار تولید، کاری است که برای هر نوع جامعهای ارزنده، لازم و ضروری است.
۲- در همان بیعی که خارج از میزان، برای سرمایه سود در نظر گرفته شده باشد و غیرمنصفانه، تجاوزکارانه و مکارانه باشد نیز باز به تحرک و فعالیتی همچون به خطر انداختن خود و سرمایه نیاز دارد در حالیکه ربا عکس اینست، در آنجا تقریباً سرمایه به جایی که غالباً امنتر است فرستاده میشود و زحمت کم کن است نه زحمت زیاد کن و خطر کم کن است نه خطر زیاد کن!
۳- بیع زیرکانه غیرمنصفانهای که حتی بتواند شبکهای دنیایی بوجود آورد، سرعت و میدان گسترشش با گسترش «ربا» تفاوتی اساسی دارد، و نمیتوان این دو را با هم مقایسه نمود، بطوریکه اگر ربا را از دنیای سرمایهداری امروز، حذف کنیم و تمام تجاوزات دیگر اقتصادیاش را بر سر جایش بگذاریم، شاید بیش از پنجاه درصد از نابسامانیها، فقط با حذف ربا از بین برود.
تاکید کتاب «ربا در اسلام» بر نقش واقعی سرمایه است که عبارتست از: شرکت «کار متبلور انباشته شده» با «کار جاری». این «کار جرای» ممکن است «توزیع» باشد – خرید و فروش – ممکن است استفاده از کار انباشته شده باشد – اجاره – و یا ممکن است کار تولیدی باشد که «مزارعه»، «مضاربه» یا «مساقات» میشود.
بعبارت دیگر: انسانی، مادهای از مواد خام طبیعت را با کار خودش، به کالائی سودمند تبدیل میکند. این کالا به دلیل کاری که این انسان مولد روی ماده خام انجام داده، ارزش تازهای پیدا میکند. انسانی، از خاک – ماده خام – با کار خود، خشت میسازد، سپس این خشتها را با ملات گل روی هم میگذارد و بصورت یک اتاق ابتدایی ساده در میآورد. این اتاق دارای «ارزش» است، چون این خاکها سابقاً ما را از سرما و گرما نگه نمیداشت و در برابر متجاوز، اعم از حیوان و غیرحیوان حفاظت نمیکرد. اما اکنون این کارها از آنها ساخته است بنابراین ارزشی پیدا کرده است.
نقش پول از دیگر محورهای اصلی «ربا در اسلام» است.
«پول»، نماینده مقداری کار انباشته است. اگر ده هزار تومان پول در دست من باشد، این ده هزار تومان به معنی ده هزار واحدِ کارِ انباشته است. مثل این است که جامعه، یک حواله انبار صادر کرده و بدست من داده است. کار انباشته مرا گرفته، به انبار جامعه آورده، حوالهای بدست من داده و گفته است هر وقت این فرد مراجعه کرد، معادل ده هزار واحد کار انباشته از هر نوعی که خواست به او بدهید. پس پول چنین نقشی دارد و خود پول هم نمایشگر کار انباشته است.
جمع بندی امهات مباحث کتاب به شرح ذیل است:
« پول هر چه باشد، خواه فلزی، خواه کاغذی، بهرحال بعنوان سند کار انباشته، پذیرفته شده و با اینکه ما استفاده از کار انباشته را بعنوان سرمایه، چه به شکل سهیم – که در مساقات و مضاربه و مزارعه و اینها بود – چه بصورت خرید و فروش – که آنهم یک نوع سهیم شدن با کار توزیع است – و چه بصورت استفاده موقت – که ملاک اجاره خانه و زمین زراعتی و مستغلات و ماشین و امثال اینهاست- ما اینها را پذیرفتیم و تایید کردیم. اما پذیرفتن اینها هرگز مجوز پذیرفتن اینکه از سند هم چنین استفادهای بشود نیست. چون در هیچ جای دنیا میان هیچ گروهی از عقلای دنیا کسی سند خانه را به اجاره نمی دهد و کسی هم بابت آن مال الاجاره نمیپردازد. و رباخواری ز طریق دادن پول، چیزی جز این نمیتواند باشد و کار یک اقتصاد را بالمآل به بهرهمندی بدون کار میکشاند زیرا وقتی قرار شد خود پول هم مورد اجاره قرار بگیرد، پس درحقیقت یک کار که باید به ۲۰۰ تومان اجاره برود، به ۴۰۰ تومان اجاره رفته، یعنی آن ۲۰۰ تومان دیگر میشود ارزش اضافی کذایی و باید از آن پرهیز کرد، لذاست که ما معتقدیم اگر ربا در اقتصاد دنیا تحریم شود، و نرخ گذاری صحیح در دنیا و در جامعهها بوجود بیاید، اصلاً با مشکلاتی که موجب پیدایش سیستم اقتصادی مارکسیستی شده، روبرو نخواهیم بود و چه عالیست تحریم ربا در همه ادیان آسمان، چون این تحریم مخصوص اسلام نیست. قرآن، قوم یهود را مذمت میکند، میگوید شما با اینکه ربا برایتان حرام بود، رباخوار بودید. چه مذمت بجایی! چون امروز هم بزرگترین رباخوارن دنیا یهود هستند، در زمان پیامبر اکرم (ص) هم در مدینه یهودیها یکی از کارهایشان رباخواری بود.
نتیجه: در اقتصاد سالم، خود پول به عنوان کالا نباید مورد معامله قرار بگیرد.
در پایان، مجموعهای از پرسشهای جمعی از طلاب و دانشجویان و بازاریان و پاسخهای شهید مظلوم پیرامون موضوع بیمه در اسلام آمده است.
کتاب «ربا در اسلام» مجموعه درسگفتارهای شهید آیتالله بهشتی در سال ۱۳۵۹ است که توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی در ۲۴۷ صفحه منتشر گشته است.