| امروز جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

پاسخ سیدسعید زاهد زاهدانی به نامه صادق زیباکلام؛


دیدگاه اسلامی و سکولار در چهار مفهوم با هم تضاد بنیادین دارند

اگر مسلمانیم و به قرآن کریم اعتقاد داریم نمی‌توانیم بگوییم تعریف چهار مفهوم اساسی عالم تکوین، تاریخ، جامعه و انسان را مطابق با قرآن نمی‌دانیم و می‌خواهیم آن‌ها را رها کنیم و پیرو تعریفی شویم که اندیشمندان غرب ارائه داده‌اند.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از فارس، دکتر سیدسعید زاهد زاهدانی، استادیار دانشگاه شیراز در نامه ای پاسخی به نامه صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران در تعطیلی علوم انسانی اسلامی داده است که از نظر شما می گذرد.

جناب آقای صادق زیباکلام خطاب به ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، وجود علوم انسانی اسلامی را سرابی در ذهن برخی در عرصۀ سیاست و فرهنگ می نامند. برای این که روشن شود که این اندیشه حقیقی است و وهم و گمان و سراب نیست لازم است توضیحاتی به عرض ایشان برسد.

باید خدمت ایشان عرض کنیم که چهار مفهوم است که لااقل در رشتۀ جامعه شناسی، که بنده با آن آشنائی بیشتری دارم، زیر بنای فکری هر نظریه پرداز را تشکیل می دهد. این چهار مفهوم: عالم تکوین، تاریخ، جامعه و انسان است. به عبارت دیگر هر جامعه شناس نظریه پردازی، یک درک خاص از این چهار مفهوم دارد که نظریه پردازی او را مستقیم و غیر مستقیم هدایت می کند. در بین نظریه پردازان جامعه شناسی غربی نظام تکوین بر اساس نظریه تکاملی داروین شکل می گیرد. چون سکولاریسم (دنیاگرائی) و انسان گرائی  بر ذهنیت آنان حاکم است، انسان را اشرف «موجودات» می دانند نه «مخلوقات»، و وجود او را هم محصول تکامل انواع به حساب می آورند.  تأثیر داروین بر نظریه پردازی اجتماعی تا حدی است که دسته ای از جامعه شناسان را داروینیست اجتماعی می نامند.

مفهوم دیگری که حتماً بر ذهن اندیشمندان نظریه پرداز جامعه شناسی تسلط دارد مفهوم تاریخ است.  آنان به تبع مفهومی از تاریخ که در عصر روشنگری شکل گرفت به جامعه می نگرند.  علم تاریخ تحت تأثیر دانش تجربی، خود را متکی به تجربیات انسان و جمع آوری شواهد عینی می داند. جریان های تاریخی را محصول تحولاتی می داند که توسط افراد خاصی در هر دوره زمانی رخ داده و شواهد ملموسی هم بر آنان دلالت می کنند. اگر شواهد ملموس به دست نیاید آن واقعه از نظر تاریخ دانان رایج امروز تاریخی به حساب نمی آید.

در مورد جامعه هم توافق اکثری بر اندیشه ها حاکم است.  هر جا گروهی از انسان ها به اکثریتی از توافق دست یابند با یکدیگر فرهنگ مشترکی را می سازند و بر اساس توافقات آن با یکدیگر زندگی می کنند.

انسان هم که با توجه به قاعدۀ تکامل داروینی در واقع حیوان ناطق تلقی می شود.  برخی از اندیشمندان دنیاگرا انسان را حیوان اندیشمند هم خوانده اند.

اگر به همین چهار مفهوم در قرآن کریم بنگریم به تعاریف متفاوتی دست می یابیم.  در مورد عالم تکوین قرآن کریم به ما خالقیت، و ربوبیت تکوینی و تشریعی خداوند را یادآور می شود. یعنی اگر مسلمانیم خدا را خالق و نیز رب العالمین می دانیم و کیفیت این ربوبیت را در حیطۀ مشیت او قلمداد می کنیم (ماشاالله).  که یکی از قواعد آن ارسال رسل و ربوبیت تشریعی است.

در مورد تاریخ در قرآن کریم وجود انسان از حضرت آدم و حوا شروع می شود و در ادامه با وجود پیامبران مختلف شکل می گیرد.  در مورد آنان هم اغلب شواهد ملموس تاریخی در دست نیست.  بنابراین در پیگیری وقایع تاریخی و فهم آن اگر بنا باشد از قرآن کریم پیروی کنیم باید پیامبران و مصلحین الهی را جریان سازهای تاریخی بدانیم و نقش آفرینی چهره های منفی که همواره در مقابل آنان بوده اند را حادثه آفرینی تاریخ به حساب آوریم.  به عبارت دیگر خداوند با ارسال رسل جریان حق را پی می گیرد و در مقابل آنان شیطان رجیم جریان باطل را عَلَم می کند و تاریخ محصول این درگیری حق و باطل است.

در مورد جامعه در قرآن کریم اشاره به امت و امامت می شود.  حتی اجتماعات حیوانات، با تصریح بر پرندگان، در همین قالب بیان می گردد.  بنابراین اتکاء به اکثریت نمی تواند ملاک ما برای نگاه قرآنی به جامعه باشد.  ماجرای جان خراش کربلا هم که اهمیت اکثریت و اقلیت را از دیدگاه اسلامی به خوبی نشان می دهد.  

در مورد انسان هم که خداوند می فرماید انسان را برای عبادت آفریده است.  بار امانت را بر دوش او گذاشته تا میزان عبودیت او را بسنجد و در آخرت به او پاداش دهد و یا عقاب کند.

اگر مسلمانیم و به قرآن کریم اعتقاد داریم نمی توانیم بگوئیم تعریف چهار مفهوم اساسی ذکر شده را مطابق با قرآن نمی دانیم و می خواهیم آن ها را رها کنیم و پیرو تعریفی شویم که اندیشمندان غرب ارائه داده اند.  در این صورت آشکارا از فرمان قرآن خارج شده و به کسانی پیوسته ایم که نسبت به خداوند و قواعد او کفر ورزیده اند.  از این رو بر مسلمانان واجب است اگر می خواهند مسلمان باشند و اسلامی فکر و عمل کنند، با زیر بنا قراردادن چهار مفهوم با تعارف قرآنی به جامعه شناسی و دیگر علوم انسانی بپردازند.  علم راهنمای فکر و عمل است نه یک وجود تزینی برای نوشته شدن در کتاب ها و خاک خوردن در قفسه های کتاب خانه ها.

در این میان جناب زیبا کلام توجه ندارند که حداقل هویت روحانی جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهور جمهوری اسلامی ایران حکم می کند که ما را به پیروی از قرآن فرا خوانند نه به نوشته کسی که این اندیشه ها را موهوم می داند سکان هدایت اجرائی جامعه اسلامی را به سمتی هدایت کنند که از آن کفر به آموزه های قرآنی بیرون آید.

انتهای پیام/

کد خبر : 50831
تاريخ ثبت خبر : 16 مرداد 1396
ساعت بارگزاری خبر : 13:17
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)