| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشت؛


خدمت به خانواده کفاره گناهان کبیره/ سیره نبوی در خانواده

اى على! خدمت به خانواده كفاره گناهان كبيره است، و آتش خشم خداوند را خاموش مى‌سازد و چنين كسى به پاداش همكارى‌اش، نيكويى‌ها و درجه‌هاى بهشتى نصيبش خواهد شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، متن زیر یادداشتی است که دکتر مصطفی دلشاد تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه در مورد سیره و رفتار پیامبر(ص) در خانواده نوشته است:

جلوه های عملی مودت و رحمت در خانواده

چون بناى زندگى بر دوستى و عشق‌ورزى استوار شود، تنگ‌نظرى و خودخواهى رنگ مى‌بازد، و روابطى لطیف و انسانى در زندگى مشترک حاکم مى‌گردد؛ و در همه چیز خود را نشان مى‌دهد. پیامبر اکرم (ص) انسان مؤمن را در چنین فضایى این‌گونه معرفى کرده است :«الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَهِ أَهْلِهِ، وَ الْمُنَافِقُ یَأْکُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ.»(الکافی، کلینی، ج ۴، ص۱۲) مؤمن به میل خانواده‌اش غذا مى‌خورد، و منافق خانواده‌اش به میل او غذا مى‌خورند.

امکان ندارد که آدمى فارغ از عشق و دوستى از دایره تنگ خودخواهى بیرون شود و در رابطه با دیگران رفتارى مناسب و انسانى و ایمانى پیش گیرد. الگوى تامّ چنین زیستن، رسول خدا (ص) است که از هرگونه خودبینى و خودخواهى رسته بود و جز رحمت و محبّت از او دیده نمى‌شد و در روابط خانوادگى نیز رحمت و مودّت او فراگیر بود و در همه چیزش جلوه داشت و هرگز خودخواهى ننمود. در خبرى آمده است :«قِیلَ لاِمِّ أَیُّوب أَیُّ الطَّعَامِ کَانَ أَحَبُّ إِلَى رَسُولِ اللهِ (ص) فَإِنَّکُمْ عَرَفْتُمْ ذلِکَ لِمَقَامِهِ عِنْدَکُمْ؟ قَالَتْ: مَا رَأَیْتُهُ أَمَرَ بِطَعَامٍ فَصَنَعَ لَهُ بِعَیْنِهِ، وَ لاَ رَأَیْنَاهُ أُتِی بِطَعَامٍ قَطُّ فَعَابَهُ: از امّ ایّوب پرسیده شد که با توجّه به جایگاه رسول خدا (ص) نزد شما آن حضرت کدام خوراک را بیش‌تر دوست داشت؟ گفت: هیچ‌وقت ندیدم که به خوراکى فرمان دهد و هرگز ندیدم که درباره خوراکى که برایش آورده مى‌شود ایراد گیرد و بد بگوید.».(امتاع الاسماع، مقریزی، ج ۷، ص ۲۹۹)

محبت رسول خدا (ص) به فرزندان و عشق به فاطمه(س)

رسول خدا (ص)  مظهر تمام عیار ابراز محبّت راستین به فرزندان بود، چنان‌که در حدیث امام صادق (ع) آمده است :«کَانَ رَسُولُ اللهِ (ص) یَکْثُرُ تَقْبِیلَ فَاطِمَهَ (س): رسول خدا (ص) فاطمه (س) را بسیار مى‌بوسید.»(مناقب آل أبی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۳۳۴)

آن حضرت با همه وجود فاطمه را دوست داشت و در رفتار خود پیوسته این امر را نشان می داد  و در خبر امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) است که پیامبر تا فاطمه را نمى‌بوسید نمى‌خوابید.

تأکید بر حقوق متقابل زن ومرد

«وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ: و زنان را بر مردان حقوقى شایسته است، همچنان‌ که مردان را بر زنان حقوقى است.»(بقره / ۲۲۸ )

تا پیش از نزول چنین آیاتی، در جامعه آن روز، مردان صاحب حقوق بودند و زنان عهده‌دار تکالیف؛ و حقوق متقابل امرى بى‌معنا بود و زن از طبیعى‌ترین حقوق خویش محروم بود. این سخن قرآن کریم، انقلابى در روابط زن و مرد و حقوق خانواده بود و پیامبر اکرم (ص) در جهت تبیین و تحکیم آن تلاش بسیار کرد، ولى جامعه آن روز درقبال آن سخت مقاومت مى‌کرد. رسول خدا (ص) در آموزه‌اى والا در جمع مردمان فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ لِنِسَائِکُمْ عَلَیْکُمْ حَقًّا، وَ لَکُمْ عَلَیْهِنَّ حَقٌّ: مردم، بى‌گمان زنانتان بر شما حقوقى دارند و شما بر آنان حقوقى دارید.»(البیان و التبیین، جاحظ، ج ۲، ص ۲۳)

در بیان قرآن کریم و در آموزه بلند پیامبر اکرم(ص) حقوق زنان مقدّم بر حقوق مردان آمده است، و هرچند که در این‌جا سخن از حقوق متقابل است، امّا این تقدم در بیان، خود بیانگر نگرش قرآن کریم و رسول خدا (ص) به این حقوق و جایگاه زن در حقوق متقابل است.

عالمان شیعه و سنى روایت کرده‌اند که در حجّه‌الوداع سوره (إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ) بر پیامبر نازل شد و آن حضرت دانست که رحلت خواهد کرد. پس درحالى‌که بر شتر غضباء سوار بود خطبه‌اى ایراد کرد؛ آخرین خطبه‌هاى رسول خدا(ص) با مردمش. پیامبر در این خطبه اساسى آخرین سفارش‌هاى خود را در جمع مردم مکّه و جمعیت عظیمى که در مراسم حج شرکت نموده بودند بیان کرد و از جمله فرمود: «… أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ النِّسَاءَ عِنْدَکُمْ عَوَانٍ، أَخَذْتُمُوهُنَّ بِأَمَانَهِ اللهِ وَ اسْتَحْلَلْتُمْ فُرُوجَهُنَّ بِکَلِمَهِ ]بِکَلِمَاتِ[ اللهِ. فَلَکُمْ عَلَیْهِنَّ حَقٌّ، وَ لَهُنَّ عَلَیْکُمْ حَقٌّ: مردم! زنانتان همسران شمایند، آنان را به‌عنوان امانت خدا برگرفتید و با حکم خدا بر شما حلال شده‌اند. پس شما را بر ایشان حقوقى است و آنان را بر شما حقوقى است.»(منتخب مسند عبد بن حمید، ص ۲۷۱ ؛ الخصال، صدوق، ج ۲، ص ۴۸۷)

پیامبر اکرم (ص) در این خطبه مهم‌ترین سفارش‌هاى خود را به امّت خویش بیان کرد، و مشخص است که حقوق متقابل در خانواده تا چه پایه نزد آن حضرت اهمیت داشته است که در آن جمع و در آن شرایط این‌گونه از آن سخن رانده است.

تأکید بر احترام و تکریم همسر

در منطق پیشوایان الهى به احترام و تکریم همسر چنان توجّه شده و بر آن تأکید شده است که بى‌نظیر مى‌نماید، چنان‌که در خبر حَوْلاَ، آمده است که وى از رسول خدا (ص) پرسید: «فَمَا لِلنِّسَاءِ عَلَى الرِّجَالِ؟» (زنان بر مردان چه حقّى دارند؟) پیامبر اکرم (ص) فرمود: «أَخْبَرَنِی أَخِی جَبْرَئِیلُ وَ لَمْ یُوصِینِی بِالنِّسَاءِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنْ لاَ یَحِلَّ لِزَوْجِهَا أَنْ یَقُولَ لَهَا أُفٍّ: برادرم جبرئیل مرا خبر مى‌داد و همواره سفارش زنان را به من مى‌کرد چنان‌که گمان کردم مرد حق ندارد به همسرش حتى اُف بگوید.» (مستدرک الوسائل، نوری طبرسی، ج ۱۴، ص ۲۵۲)

در نگاه نبوى کرامت همسر چنان مهم و اساسى تلقى شده است که پیام‌آور کرامت‌ها فرموده است: «مَنْ أَکْرَمَ زَوْجَتَهُ فَإِنَّمَا یُکْرِمُ اللهَ عَزَّوَجَلَّ: هرکه همسرش را تکریم نماید بى‌گمان خداى عزّوجلّ را تکریم نموده است.» (کتاب العیال، ابن أبی الدنیا، ج ۲، ص ۶۶۵)

همچنین آن حضرت فرموده است: «خِیَارُکُمْ أَلْیَنُکُمْ مَنَاکِبَ، وَ أَکْرَمُکُمْ لِلنِّسَاءِ: بهترین شما نرم‌ترین و ملایم‌ترینتان است و آن‌که زنان را بیش‌تر مورد تکریم قرار دهد.»(میزان الاعتدال، ذهبی، ج ۳، ص ۴۲۲)

رفتارشناسى نبوى در نفى خشونت خانوادگى

پیامبر اکرم (ص) در تمام زندگى خود خشونت خانوادگى را در تمام جلوه‌ها و مراتبش نفى کرد و با رفتار خود مدارا و ملایمت را در اوج خود نشان داد، و به ویژه در دوران مدنى که حکومت در اختیار او بود تلاش کرد تا پیروان خود را به چنین رفتارى بکشاند؛ و البته در همان زمان مقاومت شدیدى در برابر پیامبر و نفى خشونت وجود داشت و پس از پیامبر نیز کسانى تلاش نمودند تا فهم جاهلى خود را در لواى دین ترویج کنند و انواع خشونت خانوادگى را توجیه نمایند، اما رفتارشناسى نبوى چنان روشن و استوار است که جاى هیچ بهانه‌اى باقى نمى‌گذارد. هر که به مطالعه زندگى خانوادگى رسول خدا (ص) بپردازد، بى گمان اذعان مى‌نماید که آن زندگى نمونه برین نفى خشونت خانوادگى است. روایات و اخبار متعدد حاکى از این است که نه تنها پیامبر اکرم (ص) در تمام احوال و شرایط در نهایت رحمت و مودّت، و مدارا و ملایمت با همسران خود زیست، بلکه پیوسته در برابر تندى برخى از همسران خویش با گذشت رو به رو شد و هرگز در قبال خواسته‌هاى ناصواب برخى از آنان و رفتار درشت برخى دیگر، تندى ننمود و درشتى از او دیده نشد. خبر زیر از آن نمونه‌هاست: «رُوِىَ أَنَّ النَّبِىَّ (ص) کَانَ یُطَالَبُ بِأُمُورٍ لاَ یَمْلِکُهَا وَ کَانَ نِسَاؤُهُ یُکْثِرْنَ مُطَالِبَتَهُ حَتَّى قَالَ عُمَرُ: کُنَّا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِینَ مُتَسَلِّطِیِنَ عَلَى الاَْزْوَاجِ، فَاخْتَلَطَ نِسَاؤُنَا فِیهِنَّ فَتَخَلَّفْنَ بِأَخْلاَقِهِنَّ، وَ کَلَّمَتِ امْرَأَتِی یَوْماً فَرَاجَعَتْنِی، فَرَفَعْتُ یَدِی لاَِضْرِبَهَا وَ قُلْتُ أَتُرَاجِعِیِنی یَا لَکْعَاءُ؟ فَقَالَتْ: إِنَّ نِسَاءَ رَسُولِ اللهِ (ص) یُرَاجِعْنَهُ وَ هُوَ خَیرٌ مِنْکَ.»(تذکره الفقهاء، علامه حلى، ج ۲، ص ۵۶۶)

روایت شده است که گاهى از پیامبر (ص) چیزهایى درخواست مى‌شد که او نمى‌توانست تدارک کند و همسران وى از آن حضرت درخواست‌هاى بیش از اندازه مى‌کردند. عمر گوید: ما مهاجران در مکّه بر زنان خود تسلّط داشتیم  [ و در مدینه زنان انصار بر شوهران خود تسلّط داشتند ] تا آن‌که زنان ما با زنان آنان معاشرت کردند و اخلاقشان مانند زنان انصار شد [که پذیراى خشونت مردان نبودند ] . روزى به زن خود چیزى گفتم و او پاسخ مرا داد. پس دست خود را بالا بردم تا او را بزنم و به گفتم: آیا پاسخ مرا مى‌دهى، اى فرومایه! او گفت: [زنان پیامبر را و رفتار آنان با او و رفتار او را با آنان ببین!] بى‌گمان زنان رسول خدا (ص) پاسخ او را مى‌دهند [و با او تندى مى‌کنند و او هیچ تندى با آنان نمى‌کند] درحالى‌که او از تو بهتر است.

برخى همسران پیامبر آن قدر او را مى‌آزردند که آن حضرت ناچار مى‌شد از آنان دورى گزیند تا کوتاه بیایند، ولى هرگز با آنان تندى نکرد و نسبت به آنان خشونت نورزید تا جایى که این رفتار پیامبر موجب شگفتى اصحاب وى و پدران برخى همسران او مى‌شد و حتى آنان درصدد اعتراض به دختران خود و عکس العمل نشان دادن به ایشان بر مى‌آمدند، ولى پیامبر چنین اجازه‌اى به آنان نمى‌داد؛ و گاهى پیشنهاد متارکه با آن زنان را مطرح مى‌کردند و پیامبر همه چیز را با گذشت و بزرگوارى تحمّل مى‌کرد و هیچ گاه به سمت عکس العمل تند و درشتى نمى‌رفت.

همکاری در خانه

 همکارى در خانه نزد پیامبر چنان مهم شمرده شده که درباره آن تمجیدهایى شگفت نموده است. از على (ع) در این باره روایت شده است که گفت: «دَخَلَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللهِ (ص) وَ فَاطِمَهُ (س) جَالِسَهٌ عِنْدَ الْقِدْرِ وَ أَنَا أُنَقِّی الْعَدَسَ. قَالَ: یَا أَبَاالْحَسَنِ! قُلْتُ: لَبَیّْکَ یَا رَسُولَ اللهِ. قَالَ: اِسْمَعْ مِنِّی وَ مَا أَقُولُ إِلاَّ مَا أَمَرَ رَبِّی. مَا مِنْ رَجُلٍ یُعِینُ امْرَأَتَهُ فِی بَیْتِهَا إِلاَّ کَانَ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَهٍ عَلَى بَدَنِهِ عِبَادَهُ سَنَهٍ صِیَامٍ نَهَارُهَا وَقِیَامٍ لَیْلُهَا وَ أَعْطَاهُ اللهُ تَعَالَى مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا أَعْطَاهُ الصَّابِرِینَ…  یَا عَلِیُّ! مَنْ لَمْ تِأْنَفْ مِنْ خِدْمَهِ الْعِیَالِ دَخَلَ الْجَنَّهَ بِغَیْرِ حِسَابٍ. یَا عَلِیُّ! خِدْمَهُ الْعِیَالِ کَفَّارَهٌ لِلْکَبَائِرِ، وَ یَطْفِی غَضَبَ الرَّبِّ، وَ یَزِیدُ فِی الْحَسَنَاتِ وَالدَّرَجَاتِ. یَا عَلِیُّ! لاَ یَخْدُمُ الْعِیَالَ إِلاَّ صِدِّیقٌ أَوْ شَهِیدٌ، أَوْ رَجُلٌ یُرِیدُ اللهُ بِهِ خَیْرَ الدُّنْیَا وَالاْخِرَهِ: [روزى] رسول خدا (ص) بر ما وارد شد درحالى‌که فاطمه بر سر دیگ غذا بود و من عدس پاک مى‌کردم. فرمود: اى ابوالحسن! گفتم: بله اى رسول خدا. فرمود: از من بشنو و من جز آن‌چه پروردگارم مرا بدان فرمان داده است نمى‌گویم. هیچ مردى به همسرش کمک نمى‌کند مگر این‌که در ازاى هر موى بدنش برایش عبادت یک سال باشد که روزهایش به روزه و شب‌هایش به نماز شب بگذرد و خداى متعال ثواب صابران را به او بخشد… اى على! هرکه خدمت به خانواده را عار نداند و از آن سر باز نزند بى‌حساب وارد بهشت شود…  اى على! خدمت به خانواده کفاره گناهان کبیره است، و آتش خشم خداوند را خاموش مى‌سازد و چنین کسى به پاداش همکارى‌اش، نیکویى‌ها و درجه‌هاى بهشتى نصیبش خواهد شد. اى على! به خانواده‌اش خدمت نمى‌کند مگر کسى که به مقام صدیق یا شهید رسیده باشد و یا کسى که خداوند خیر دنیا و آخرت را براى او بخواهد.» (جامع الاخبار، شعیری، ص ۹۹-۹۸)

به نظر مى‌رسد این سخن، سخنى تعلیمى ـ انگیزشى است. این‌گونه تعابیر و نظایر آن در جهت برانگیختن مردان به کمک در خانه است، به ویژه در جامعه آن روز که فرهنگ همکارى در خانه جارى نبود؛ و رسول خدا (ص) با بیان مشوق‌هایى این‌چنین جامعه را تعلیم مى‌دهد و برمى‌انگیزد.

انتهای پیام/

کد خبر : 64742
تاريخ ثبت خبر : 6 فروردین 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:22
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)