| امروز چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

ناصر سقای‌بی ریا؛


حوزه های علمیه رشد چشمگیری در روانشناسی داشته است

حجت الاسلام دکتر ناصرسقای بی ریا تاکید کرد: ابتدا باید پژوهشگری باشد که از یک سو به مبانی اسلام و دین و نسبت این دو با انسان آگاهی داشته باشد و از سوی دیگر، به اصول علم روانشناسی، به عنوان یک متخصص مسلط باشد و بتواند با استفاده از این دو، مسائل را پژوهش، پیجویی و نقد کند.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شبستان، تبیین چارچوب مختصات روانشناسی اسلامی و روانشناسی غربی و تشریح تفاوت های این دو دیدگاه، در مسیر تحقق بحث تحول در علوم انسانی، فرصتی را فراهم آورد تا با حجت الاسلام والمسلمین ناصر سقای بی ریا، استاد حوزه و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت وگویی داشته باشیم که در ادامه بخش دوم آن را می خوانید:

*با توجه به  رویکرد تحول در علوم انسانی و اهتمام به استفاده از گزاره های اسلامی در علوم انسانی و نیز گذشت نزدیک به چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، چرا هنوز در تحقق علوم انسانی اسلامی موفق نبوده ایم؟

نکته ای که در این باب وجود دارد این است که، عده ای عنوان می کنند که چرا با توجه به اهتمام و استفاده از ظرفیت علوم دینی در مختصات علوم انسانی، هنوز نتوانسته ایم در عمق بخشی به علوم انسانی اسلامی موفق باشیم و بنا به تعبیری، هنوز نتوانسته ایم معضلات موجود جامعه را با توجه به مناسبات اسلامی و وحیانی حل و فصل نماییم؟ و یا به تعبیری می پرسند، آیا جامعه اسلامی توانسته روانشناسی اسلامی را محقق کند؟.

نظر بنده این است که تحقق روانشناسی اسلامی، منوط به تحقق پاره ای از ملزومات است؛ در این چند سالی که از عمر انقلاب اسلامی گذشته است، ما توانسته ایم بخشی از این ملزومات را فراهم کنیم، به عنوان نمونه اولین مؤلفه برای تحقق روانشناسی اسلامی، پرورش پژوهشگراست. به عبارتی دیگر، شما ابتدا می بایست پژوهشگری داشته باشید که، از یک سو به مبانی اسلام و دین و نسبت این دو مقوله با انسان آگاهی داشته باشد و از سویی دیگر، به اصول علم روانشناسی، به عنوان یک متخصص روانشناس اشراف داشته باشد و بتواند با استفاده از این دو شاخصه مهم، مسائل و مباحث را پژوهش و پی جویی و نقد کند.

در سال های گذشته و در حوزه های علمیه ما چنین اشخاصی را نداشتیم. به عنوان نمونه باید دید در سال های گذشته، چه تعداد از علما و پژوهشگران بنام حوزه علمیه، در رشته روانشناسی، دارای مدارج و مدارک آکادمیک بوده اند؟ یا اینکه چند نفر را می توانیم نام ببریم که در حوزه روانشناسی متخصص بوده اند؟ بله، تعدادی از علما و فضلای حوزه بوده اند که به علت علاقه شخصی، پاره ای از منابع روانشناسی را مطالعه می کردند و نسبت به این مقوله، آشنایی ابتدایی ای داشتند، اما باید گفت که این آشنایی و شناخت، اطلاع عمیق و اساسی و اصولی نبوده است. بنابراین، آشنایی دقیق و زیربنایی، همانند مطالعه و پژوهش آکادمیک، قبلاً در فضای حوزه وجود نداشت؛ اما این رویکرد از ابتدای انقلاب اسلامی و از شروع به کار شورای عالی انقلاب فرهنگی به دستور حضرت امام خمینی(ره) و پیگیری بحث اسلامی سازی علوم انسانی، مجموعه ای از اتفاقات و مناسبات را در این زمینه ها پی ریزی کرد و دفتر مشترکی بین حوزه های علمیه و دانشگاه ها به نام دفتر همکاری حوزه و دانشگاه ایجاد شد و بتدریج مقوله پیوند بین علوم دینی و علوم دانشگاهی، آغاز شد.

با ادامه این امر، مؤسسات و مراکز مختلفی نیز در این زمینه شکل گرفت و توانستیم در پرتو این امور، حجم وسیعی از محققان و پژوهشگرانی را که هم آشنا به علوم دینی باشند و هم دارای مدارج و مدارک دانشگاهی و آکادمیک باشند را تربیت کنیم. این مناسبات در شاخه های مختلف علوم انسانی، مانند، اقتصاد، جامعه شناسی، علوم اجتماعی از جمله روانشناسی پی جویی شد. این روند بنا به تعبیری، روند کادرسازی بود که به اهتمام حوزه و دانشگاه انجام شد.
اگر این مسیر را بخواهیم با دوران قبل از انقلاب مقایسه نماییم، قطعاً نتایج قابل قبول و درخور توجهی حاصل شده است. به طور نمونه قبل از انقلاب، اندک افرادی بودند که در زمینه روانشناسی پژوهش و مطالعه داشتند، اندک اندک این تعداد، فزونی یافت و با همکاری اساتید دانشگاه، افراد مسلط به امور روانشناسی در حوزه های علمیه رو به گسترش نهادند. این افراد در حوزه نیز مدارج علمی را تا مقطع درس خارج فقه، ادامه دادند.

*توسعه و گسترش مراکز و انجمن های علمی و مرتبط با علوم انسانی، چه تأثیراتی بر فضای علمی کشور و حوزه ها داشته اند؟

در این باب باید اشاره داشته باشم که در ابتدای تشکیل انجمن روانشناسی حوزه در اوایل دهه هفتاد، به زحمت می توانستیم تعداد ۱۰ نفر را در این مجموعه پذیرش کنیم، اما بحمدالله، هم اکنون متجاوز از صد نفر، عضو انجمن روانشناسی حوزه علمیه هستند که همگی این افراد، هم دارای مدارج عالی علم دینی هستند و هم مدارج آکادمیک را در سطح تحصیلات تکمیلی طی کرده اند. بنابراین در حال حاضر می توان گفت: حجم عظیمی از پژوهشگران و محققان در زمینه علوم روانشناسی اسلامی، موجود هستند که می توانند در مسیر اعتلای اندیشه اسلامی و دینی در جامعه کارگشا باشند.

هم اکنون با پیگیری این مناسبات در حوزه های علمیه، مراکز مختلفی نسبت به توسعه سایر عرصه های علوم انسانی و ایجاد علوم انسانی اسلامی، شکل گرفته و صدها پژوهشگر آگاه و مجهز، آماده فعالیت در عرصه های گوناگون اجتماعی و فرهنگی هستند. باید گفت که این نتایج مورد تأیید اساتید برجسته دانشگاه و محققان عرصه علوم انسانی نیز است و صرفاً بحث تأیید مراکز حوزوی در این امر لحاظ نشده است. این اساتید دانشگاهی، پژوهشگران طلبه و دانشجویان حوزوی را، سرآمدترین دانشجویان و پژوهشگران خود معرفی می کنند.

*بنابراین در مقام قیاس رشد چشمگیری نسبت به دوران قبل از انقلاب، در باب مسائل علوم انسانی اسلامی حاصل شده است؟

در مقام مقایسه دوران حاضر و دوران قبل از انقلاب اسلامی، بیان این نکته خالی از لطف نیست که ما پیش از وقوع انقلاب اسلامی، در سطح طلاب و فضلای حوزه علمیه، به ندرت شاهد آشنایی نسبت به زبان انگلیسی و پژوهش در منابع اصلی علوم غربی بودیم. این افراد برای استفاده و پژوهش در این منابع، ناچار به استفاده از ترجمه ها بودند؛ حتی بزرگانی، همانند شهید مطهری(ره) نیز، آثارشان مبتنی بر ترجمه ها شکل گرفته است. ایشان با مراجعه به ترجمه های متون فلسفی و علمی غربی، از این منابع بهره برداری می کردند؛ اما هم اکنون، ده ها نفر در مراکز حوزوی، وجود دارند که می توانند در رشته های مختلف علوم انسانی، با مراجعه مستقیم به متون اصلی و با اشرافی که به زبان های خارجی دارند، منابع را مستقیماً بررسی و نقد کنند و در این مسیر، دیگر احتیاجی به متون ترجمه شده وجود ندارد.

بنده در حال حاضر استادانی را می شناسم که جدیدترین کتاب های روانشناسی را به صورت ترجمه نشده دریافت می کنند و در کمترین زمان این متون را مورد نقد و بررسی قرار می دهند. این توانایی در سال های گذشته وجود نداشت و به شکل طبیعی، اکثر کتاب ها نیز مورد بررسی قرار نمی گرفت. در ضمن آن منابعی هم که ترجمه می شدند، بقدری دیر و با تأخیر به دست پژوهشگران می رسید که عملاً دیگر پژوهش و بررسی درباره آن کتاب مفید و کارگشا نبود. هم اکنون این توانایی در حوزه های علمیه و بین فضلای گرانقدر وجود دارد که بتوانند از آخرین دستاوردهای علوم انسانی مطلع شوند و مستقیماً آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. می بایست بیان کرد که این دستاورد، قطعا دستاورد کم و ناچیزی نخواهد بود و باعث سرعت بخشی و رشد پژوهش در حوزه علوم انسانی اسلامی خواهد شد.
انتهای پیام/

کد خبر : 51923
تاريخ ثبت خبر : 4 شهریور 1396
ساعت بارگزاری خبر : 15:28
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)