| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

محمدجعفر مروجی طبسی در گفتگو با طلیعه:


حضرت زهرا(س)دارای سجایای والای اخلاقی و عرفانی پیامبر(ص)بودند

حضرت زهرا(س) همانند پدر بزرگوارشان، دارای همان خصائل و سجایای والای اخلاقی و عرفانی هستند؛ ایشان دقیقاً در همان موقعیتی هستند که پیامبر گرامی اسلام(ص) واقع شدند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، فرارسیدن ایام شهادت حضرت صدیقه کبری(س) و بررسی مناقب و خصائل والای این بانوی مکرمه و همچنین تحلیل نقاط مغفول و ناشناخته شخصیتی حضرت زهرا(س) و همچنین تبیین جایگاه ایشان در نهضت و فرهنگ علوی(ع)، ما را برآن داشت تا گفتگوی مبسوطی با حجت الاسلام والمسلمین محمدجعفر مروجی طبسی، استاد حوزه و دانشگاه و محقق و مؤلف سیره و سیرت اهل بیت(ع) ترتیب دهیم که ماحصل آن در ادامه از نظرتان می گذرد.

*استاد، لطفاً بفرمایید ویژگی های شخصیتی حضرت زهرا(س) به چه صورتی تبیین و تحلیل می شوند؟ اصولاً جایگاه روایی و منقبتی ایشان در احادیث چگونه تبیین شده است؟

از رسول مکرم اسلام(ص) مروی است که فرمودند:«فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی»، در ابتدا لازم می دانم فرارسیدن ایام شهادت مظلومانه یگانه گل باغ نبوی و مایه سرور و بهجت قلب رسول اکرم(ص) را به فرزند عدالت گستر و مهر گسترش، حضرت بقیه الله(عج) و عموم مسلمین و دوستاران اهل بیت(ع) تسلیت و تعزیت عرض نمایم.

در باب جایگاه شخصیتی حضرت صدیقه کبری(س) از حاکم نیشابوری شافعی مذهب، متوفی(۴۰۵)، که از علمای بزرگ اهل سنت هستند و در کتاب «المستدرک علی الصحیحین جلد سوم صفحه ۱۲۳» روایت شده است که، عایشه، همسر پیامبر مکرم اسلام(ص) روایت کرده است «مَا رَأَیْتُ أَحَدًا کَانَ أَشْبَهَ کَلَامًا، وَحَدِیثًا مِنْ فَاطِمَهَ بِرَسُول(ص) َو ما رأیتُ أحدًا أشبهَ سَمْتاً ودَلاًّ وهَدْیاً برسولِ الله فی قیامها وقعودها من فاطمه بنت رسول(ص)» یعنی؛ من احدی مانند فاطمه(س) را ندیدم که کلامش و روایتش به پیامبر(ص) چنین نزدیک باشد؛ هر وقت که فاطمه(س) بر پیامبر(ص) وارد می شد پیامبر(ص) به احترام او می ایستاد و به سوی ایشان می رفت و او را می بوسید و به ایشان خوش آمد می گفت و او را دقیقاً در جای خود می نشاند.

هروقت که فاطمه(س) بر پیامبر(ص) وارد می شد پیامبر(ص) به احترام او می ایستاد و به سوی ایشان می رفت و او را می بوسید و به ایشان خوش آمد می گفت و او را دقیقاً در جای خود می نشاند

در باب این روایت شریف بیان دو نکته به نظر بنده حائز اهمیت است، یکی بحث سندی این روایت شریف است که، بر اساس روایت حاکم نیشابوری که از نقادان بزرگ حدیث است، این حدیث مورد تأیید قرار گرفته است و همچنین اینکه، سند این حدیث، توسط حافظ که یکی از بزرگترین و سرسخت ترین مخالفین جایگاه حدیث در منقبت اهل بیت(ع) است، نیز مورد تأیید و وثوق قرار گرفته است؛ بنابراین از نظر سند و صحت و سقم، این روایت هم صحیح است و هم در آن هیچ اختلافی نیست.

نکته دوم در باب این حدیث شریف، بحث معنی یا به تعبیری «فقه الحدیث» است. دراین حدیث آمده است زمانی که حضرت صدیقه کبری(س) بر پیامبر(ص) وارد می شدند، پیامبر اکرم(ص) دست حضرت زهرا(س) را می گرفتند و ایشان را دقیقاً در مکانی که خوشان می نشستند، می نشاندند.

سؤال اساسی این است که چرا پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) را دقیقاً در جایگاه خود می نشاندند؛ در جواب این پرسش باید گفت: به خداوند سوگند که اگر هیچ حدیث و روایتی در مدح حضرت صدیقه کبری(س) جز همین یک حدیث، نقل نشده باشد، همین حدیث شریف، جایگاه و شأن بزرگ حضرت صدیقه کبری(س) را نسبت به پیامبر(ص) نشان می دهد.

*تحلیل و جایگاه وجود مقدس حضرت صدیقه کبری(س) نزد پیامبر(ص) و در بیانات قرآن کریم چگونه تبیین شده است؟

تحلیل این موضوع با شناخت پیامبر(ص) و توسط خود قرآن کریم قابل دریافت است، قرآن کریم در باب وجود پیامبر(ص) می فرماید:«وَ اِنَّکَ لَعَلَی‌ٰ خُلُقٍ عَظیم» یعنی ای پیامبر(ص)، همانا تو دارای خُلق و نگرش و بینشی عظیمی هستی. باید پرسید چگونه می شود که این انسان دارای خصائل والای ذاتی و انسانی و مایه رحمت جهانیان، جایگاه و موقعیت خود را به این بانوی مکرمه می دهد؟ آیا این گونه نیست که این بانوی بزرگوار نیز همانند پدر بزرگوارشان، دارای همان خصائل و سجایای والای اخلاقی و عرفانی هستند؛ آیا کسی می تواند ادعا کند که این موضوع فقط یک رابطه پدر و فرزندی است؟ بنابراین جایگاه وموقعیت حضرت زهرا(س) نسبت به پیامبر(ص) اینگونه است که ایشان دقیقاً در همان موقعیتی هستند که پیامبر گرامی اسلام(ص) واقع شدند.

بنا بر روایت مسلم و بخاری، دو ناقل حدیث اهل سنت، پیامبر اکرم(ص)، فاطمه زهرا(س) را پاره تن خودشان می نامیدند. اگراین روایت دربرابرعمل پیامبر(ص) و کرامت ایشان نسبت به حضرت زهرا(س) گذاشته شود، آن وقت است که می توانیم به گوشه ای از عظمت و مقام این بانوی گرامی پی بریم

بنا بر روایت مسلم و بخاری، دو ناقل حدیث اهل سنت، پیامبر اکرم(ص)، فاطمه زهرا(س) را پاره تن خودشان می نامیدند. اگراین روایت دربرابرعمل پیامبر(ص) و کرامت ایشان نسبت به حضرت زهرا(س) گذاشته شود، آن وقت است که می توانیم به گوشه ای از عظمت و مقام این بانوی گرامی پی بریم. باید گفت: امکان ندارد این برخورد با کسی انجام شود که دارای مقام عصمت و طهارت نباشد. اگر معتقدیم که پیامبر(ص) معصوم است، باید پاره تنش نیز معصومه باشد و همچنین می بایست از صدق مطلق برخوردار باشد. امکان ندارد این بانوی مکرمه با توجه به فرمایشات پیامبر(ص)، سخنی بر خلاف رضایت خداوند بیان کند.

نکته دیگر این است که یک همچون بانوی والایی، امکان ندارد در کلامش راستی و صداقت نداشته باشد. نکته مهم دیگر در زندگی سراسر مظلومیت حضرت زهرا(س)، جایگاه ناراحت کردن و مکدر کردن این بانوی شریفه است. بخاری که یکی از راویان بزرگ حدیث اهل سنت است در کتاب صحیح بخاری، جلد پنجم، صفحه ۲۹ و مسلم دیگر راوی حدیث اهل سنت، در کتابش صحیح مسلم، جلد پنجم، صفحه ،۱۴۱ یک حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل می کنند به این مضمون که، پیامبر(ص) فرمودند: فاطمه پاره تن من است و«من أغضبها فقد أغضبنی»، یعنی هر کسی فاطمه(س) را آزار بدهد مرا آزار داده و هر کسی مرا آزرده کند، قطعاً خدا را آزرده است. نتیجه این حدیث شریف این است که غضب فاطمه(س) برابراست با غضب پروردگار، آیا می شود کسی که غضبش، غضب خداوند است، معصیت و نافرمانی خداوند سبحان را انجام دهد.

عایشه، همسر پیامبر(ص) در منقبت حضرت زهرا(س) می گوید:«مَا رَأَیْتُ أَحَدًا کَانَ أَصْدَقَ لَهْجَهً مِنْهَا»،یعنی، احدی را راستگو تراز فاطمه(س) ندیدم

بنابراین با توجه به نقل این حدیث، توسط بخاری و مسلم، مقام و جایگاه عصمت حضرت زهرا(س) تأیید و تصدیق شده است. نکته مهم دیگر در باب وجودی حضرت زهرا(س) را حاکم نیشابوری روایت کرده است. حاکم نیشابوری در کتاب «المستدرک علی الصحیحین، جلد سوم، صفحه ۱۲۴» بیان می کند که عایشه، همسر پیامبر(ص) در منقبت حضرت زهرا(س) می گوید:«مَا رَأَیْتُ أَحَدًا کَانَ أَصْدَقَ لَهْجَهً مِنْهَا»،یعنی، احدی را راستگو تراز فاطمه(س) ندیدم، درادامه این حدیث، حاکم نیشابوری می گوید که این حدیث، از نظراعتبار و سند صحیح است.

*رویکرد جامعه اسلامی در روزهای بعد از پیامبر(ص) در مواجهه با چنین گوهر تابناکی چگونه بود؟ چرا با توجه به تمامی این سفارشات و تأکیدات، حق مطلب در باب وجودی حضرت زهرا(س) ادا نشد؟

نکته مهم و اساسی در حدیث شریفی که بیان شد این نکته است که بنا به این روایت، تمامی سخنان و فرمایشات حضرت زهرا(س)، درست و صحیح خواهند بود و امکان هیچ خطا و سهوی در فرمایشات ایشان مترتب نیست. معنی این کلام این گونه است که ایشان اگر در هر شرایط و موقعیتی و در هر زمانی، فرمایشی بیان کنند، هرگز نمی توان در صحت و سقم آن، جای تردید قرار داد. سؤال مهم و اساسی هم در همین مقوله است: اگر بنا شد که قول و فعل حضرت زهرا(س) هیچ جای شک و شبهه نداشته باشد، پس چرا بعد از رحلت پیامبر(ص) و در ادعای مالکیت «فدک» توسط ایشان، شک و شبهه وارد شد و خلیفه اول، از اعاده فدک به حضرت زهرا(س) جلوگیری کرد.

چگونه می شود که در ادعا و صحت و سقم گفتار کسی جای هیچ شبه ای نباشد و همگان به راستگویی او معترف باشند، ولی در موردی خاص، ادعای ایشان قبول نشود و از وی شاهد و گواه مطالبه کنند؟ آیا این عمل، نقص گفتار و کردار نیست؟جناب فخر رازی اشعری مذهب، متوفی(۶۰۶) هجری، در کتاب تفسیرش«التفسیرالکبیر» درذیل تفسیر آیه ۶ سوره مبارکه «حشر»،«وَمَا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَلَا رِکَابٍ وَلَکِنَّ اللَّهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَن یَشَاء وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»، مطلبی را نقل می کند به این مضمون که در ماجرای ادعای فدک توسط حضرت زهرا(س)، خلیفه بیان می دارد که من نمی توانم صدق ادعای شما را تصدیق کنم.

آیا معنی این سخن این نیست که شما(نعوذباالله)، در گفتار و سخنانتان صادق نیستید؟ خلیفه اول در جواب حضرت زهرا(س) می گوید «لا اعرف صحه قولکی»، باید در این مقام از جناب فخر رازی پرسید: مگر طبق روایت همسر پیامبر(ص)، که نسبت خانوادگی نیز با خلیفه اول داشت، و با توجه به تأیید و موثق قرار گرفتن این روایت توسط حاکم نیشابوری، راستگوتر از حضرت زهرا(س) وجود ندارد. پس چرا زمانی که ایشان ادعای مالکیت فدک را کردند، خلیفه اول، سخن ایشان را تأیید نکرد؟

نکته مهم این است که در این موضوع نباید این گونه برداشت شود که (نعوذباالله) حضرت زهرا(س) به دنبال مال دنیا و ثروت اندوزی بودند، بلکه ایشان در این موضوع به دنبال اثبات حقانیت و جایگاه واقعی خود و خانواده بزرگوارشان بودند و همچنین در این رویکرد به این موضوع توجه داشتند که نمی بایست حاکم و حاکمان، بعد از قرار گرفتن در موضع قدرت، هرگونه که می خواهند رفتار کنند، بلکه می بایست طبق برقراری حق و حقیقت و عدالت گستری حرکت کنند تا جامعه به سلامت و بهروزی نائل گردد. دیدگاه ایشان این بود که همه می بایست در برابر قانون الهی یکسان باشند و تفاوتی بین صاحبان قدرت و سایر افراد جامعه وجود نداشته باشد.

چگونه است که تنها یادگار پیامبر(ص) وصیت می نماید که وی را در روز تشییع نکنند و شبانه غسل دهند و به خاک بسپارند؟ جواب این چراها و سؤالات را می بایست تاریخ سیاه و ظلمانی صدر اسلام و بعد از پیامبر(ص)، بیان کند و به ما اطلاع دهد که چه شرایطی باعث شد این وقایع سیاه اتفاق بیفتند

حاکم نیشابوری در «المستدرک علی الصحیحین، جلد سوم، صفحه ۱۲۵» در مورد وفات حضرت زهرا(س) می گوید: «فاطمه زهرا(س) شبانه دفن شد و علی(ع) وی را دفن نمود و حضرت امیر(ع) از جایگاه و موقعیت دفن حضرت زهرا(س) به هیچ کس، حتی خلیفه اول اطلاع ندادند.» آیا آزاداندیشان و متفکرین اسلامی، شهادت نمی دهند که دفن شبانه، در آیین اسلام، کراهت دارد؟ پس چگونه است که تنها یادگار پیامبر(ص) وصیت می نماید که وی را در روز تشییع نکنند و شبانه غسل دهند و به خاک بسپارند؟ جواب این چراها و سؤالات را می بایست تاریخ سیاه و ظلمانی صدر اسلام بیان کند و به ما اطلاع دهد که چه شرایطی باعث شد این وقایع سیاه اتفاق بیفتند.

انتهای پیام/

کد خبر : 42497
تاريخ ثبت خبر : 12 اسفند 1395
ساعت بارگزاری خبر : 10:52
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)