| امروز پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

نجف لکزایی در دومین هم‌اندیشی بازخوانی اندیشه‌های امام خامنه ای در حوزه صلح و عدالت:


جای نظریه‌ه‏ای اسلامی در حوزه مباحث صلح و امنیت خالی است

مراجعه به سنت مطالعات صلح و امنیت در علوم اسلامی امری لازم است. امروز جای نظری‌ه‏ای اسلامی در حوزه مباحث صلح و امنیت خالی است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر نجف لک زایی استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، روز گذشته ۱۰ اردیبهشت ماه در دومین هم اندیشی بازخوانی اندیشه های امام خامنه ای در حوزه صلح و عدالت به ارائه خلاصه مقاله خود با عنوان صلح عادلانه و امنیت متعالیه با تاکید بر اندیشه و عمل سیاسی امام خامنه ای پرداخت که در ادامه از نظر شما می گذرد:

»لَا یَنْهَاکُمُ اللَهُ عَن الَذینَ لَمْ یُقَاتلُوکُمْ فی الدین وَلَمْ یُخْرجُوکُم من دیَارکُمْ أَن تَبَرُوهُمْ وَتُقْسطُوا إلَیْهمْ إنَ اللَهَ یُحبُ الْمُقْسطین* إنَمَا یَنْهَاکُمُ اللَهُ عَن الَذینَ قَاتَلُوکُمْ فی الدین وَأَخْرَجُوکُم من دیَارکُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إخْرَاجکُمْ أَن تَوَلَوْهُمْ وَمَن یَتَوَلَهُمْ فَأُوْلَئکَ هُمُ الظَالمُونَ: خدا شما را از نیکی کردن و عدالت ورزیدن با آنان که با شما در دین، نجنگیده اند و از سرزمینتان بیرون نرانده اند، باز نمی دارد خدا کسانی راکه به عدالت رفتار می کنند دوست دارد. جز این نیست که خدا از دوستی ورزیدن با کسانی که با شما در دین جنگیده اند و از سرزمین خود بیرونتان رانده اند یا در بیرون راندنتان همدستی کرده اند شما را باز دارد و هر که با آنها دوستی ورزد از ستمکاران خواهد بود.»

همه می دانیم که امنیت نیاز اولیه تمامی انسانها و اولین کارویژه هر دولتی نسبت به شهروندانش محسوب می شود. با توجه به وقوع ناامنی ها و جنگهای گسترده در اوایل قرن بیستم، از نیمه های این قرن تاکنون، پیوسته مطالعات امنیتی و صلح در سطح جهان، در حال گسترش بوده است . نظریه پردازی در زمینه «صلح» و «امنیت » با توجه به اینکه با این دو پدیده به مثابه امری هنجاری سروکار دارد، مراجعه به سنت مطالعات صلح و امنیت در علوم اسلامی امری لازم است. امروز جای نظریه‏ای اسلامی در حوزه مباحث صلح و امنیت خالی است.
نظریه قرآنی فطرت و مفاهیم متخذ از آن مبنای نظریه امنیت متعالیه است.

بر اساس چارچوب مفهومی و نظری فطرت، در حوزه علوم و مکاتب امنیتی، از دو پارادایم کلان فکری و اندیشه‏ای می‏توانیم سخن بگوییم: «الگوی امنیت متعالیه» که محصول جنود عقل و مبتنی بر فطرت مخموره می‏باشد و وحدت دارد و «الگوهای امنیتی دنیاگرا یا متعارف» که محصول جنود جهل و فطرت محجوبه است و کثرت دارد. همین چارچوب در مورد «صلح» نیز کاربرد دارد.

در این مقاله به مناسبات امنیت متعالیه و صلح عادلانه در اندیشه و عمل امام خامنه ای می پردازیم. با توجه به اینکه ایشان بیشترین درگیری با مساله جنگ و صلح، بویژه در دوره ریاست جمهوری، داشته اند، نظرات ایشان از اهمیت زیادی برخوردار است.

چون محک میدان عمل را نیز دارد. ایشان طی هفت سال از مجموع هشت سال دوران ریاست جمهوری خود که مقارن با جنگ بود، بخش زیادی از مذاکرات خارجی خود را به مذاکره با هیئت‌های حسن‌نیت صلح که از سوی سازمان‌های بین‌المللی، اسلامی و منطقه‌ای و یا با شخصیت‌های مهم بین‌المللی و منطقه‌ای که مأموریت میانجی‌گری داشتند، اختصاص دادند.

اندکی پس از آغاز جنگ گروهی از شخصیت‌ها و سازمانهای بین‌المللی و نیز برخی از کشورها برای ایجاد صلح بین دو کشور، به فعالیت‌هایی دست زدند. آیت‌الله خامنه‌ای در این مورد اعتقاد داشت تا زمانی که عراق شروط اصلی ایران شامل عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی، پرداخت خسارت و تنبیه متجاوز را نپذیرد، صلحی پدید نخواهد آمد و اگر عراق این شروط را نپذیرد آن را به زور از سرزمین‌های خود بیرون می‌کنیم. همچنین معتقد بود که صلح تحمیلی بدتر از جنگ است.[سایت معظم له[

مدعای مقاله این است که صلح عادلانه ملازم با امنیت متعالیه است. چنان که بین صلح غیر عادلانه نیز با امنیت های متدانیه تلازم برقرار است. مستندات این مدعا در ادامه مورد بررسی قرار می گیرد.


امام خامنه ای درپیام به اجلاس هزاره رهبران دینی جهان‌ در ۹/۶/۷۹ مولفه های اصلی نظریه خود را بیان کرده اند: … بی‌شک ادیان همگی فلاح و رستگاری و نجات انسان را هدف خود دانسته اند و هر یک به تناسب زمان و مکان و ظرفیت مخاطبان، برنامهی را از سوی خداوند به میان مردم آورده‌اند. …

این جهاد و تلاش مؤمنانه، برای رستگاری مردم و در راه خدا و عموماً در برابر امیال و غرض‌ها یا در برابر جهالت‌هایی که صاحبان اغراض به آن دامن می‌زده‌اند، بوده است. تاریخ جهان و کتاب‌های مقدس ادیان، سرشار از ذکر این مجاهدت‌ها و تجلیل از آن مجاهدان است.

دین خدا، رستگاری را برای مردمی خاص و زمانی خاص و منطقهی خاص نمی‌خواهد، آن را بر مردم تحمیل نمی‌کند، و آن را مخصوص بخشی از عرصه‌های زندگی آنان نمی‌داند. بلکه همه مردم در همه جا و همه وقت و نسبت به زندگی فردی و اجتماعی خود، مخاطب پیامبران خدایند، و آنان با جلب ایمان و خرد و تلاش انسان‌ها، هدایت الهی را به آنان هدیه می‌کنند و صراط مستقیم به سوی فلاح و صلاح را در برابر آنان می‌گشایند…..

ادیان الهی دنیا را پرورشگاه آدمی و محل امتحان او می‌دانند و منحصراً راه تعالی معنوی بشر را در بنای دنیایی سالم و به دور از عوارض طغیان‌ها و خودخواهی‌ها و تنگ‌نظری‌های قدرت‌طلبان و ضعف و جهالت و انفعال کوته‌نظران، دانسته‌اند و برای ایجاد چنین دنیایی مجاهدت کرده‌اند.

رها کردن و بی‌اعتنایی به طبیعت و نیروها و قوانینی که در آن برای تعالی انسان ودیعه نهاده شده است، همانند تصرف ظالمانه و فساد انگیز در آن محکوم و مردود است.

سلامت محیط پرورش آدمی، به معنای آن است که بشر با خدای خود، با درون خود، با همنوعان خود و با طبیعت پیرامون خود با صلح و سلامت رفتار کند. صلح به این معنای عام یکی از بزرگترین نیازهای بشر برای رشد و تعالی و رستگاری است.

این صلح باید برخاسته از ایمان و اندیشه باشد. انبیاء کوشیده‌اند این حقیقت را واقعیت ببخشند. محیط سکوت ناشی از زور و رعب و فریبی که کارگزاران زر و زور در بخش‌هایی از عالم پدید می‌آورند، با صلحی که مبشران رستگاری انسان بدان فرا می‌خوانند، بکلی متفاوت و متناقض است. صلح باید بر مبنای عدالت و با معرفت به کرامت انسان و به دور از اغراض قدرتمداران عالم باشد.

تحمیل سکوت و تسلیم بر مردمی که به دفاع از حق پایمال‌شده خود برخاسته‌اند آن صلحی نیست که پیام آوران صلح آسمانی به آن دعوت کرده‌اند. در همیشه تاریخ، قدرت‌طلبانی که جز به اشباع هوسهای سیری‌ناپذیر خود نمی‌اندیشیده‌اند خواسته‌اند از دین و رجال دینی نیز در راه مقاصد سلطه‌طلبانه خود بهره‌کشی کنند.

ما که بار سنگین جنگ تحمیلی هفت ساله‌ای را بر دوش داریم از هر کسی به صلح تشنه‌تریم. اما صلح را، صلح پایدار را فقط در سایه مجازات تجاوزگری که گناه تجاوز را با گناهان فراوان دیگر در جنگ همراه کرده، قابل دسترسی میدانیم و بس. امروز نیز مانند سال ۱۹۷۵ عراق در موضع ضعف است و این را همه دنیا می داند.

صلحی که امروز از سوی آن رژیم قبول شود چند سال بعد، آنگاه که وی به خود گمان قدرت ببرد در یک لحظه دود خواهد شد و منطقه را دوباره آتش جنگ فرا خواهد گرفت. تنها تضمین برای آینده آن است که متجاوز مجازات شود.

ایشان به ‌عنوان رئیس‌ جمهوری اسلامی ایران در چهل‌ودومین مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی داشته اند و در آنجا بر تقدم عدالت بر صلح تاکید کرده اند :صلح بی‌شک کلمه‌ای زیبا و جذاب است؛ تا آن حد که آتش‌افروزان بزرگ بین‌المللی و پدید آورندگان سلاح‌های جهان‌سوز نیز بدان علاقه نشان میدهند، و ریاکارانه از آن دم می‌زنند.
اما به نظر ما عدالت – واژه‌ای که زورمندان و متجاوزان همواره با ترس و احتیاط بدان می‌نگرند – از صلح بالاتر و مهمتر است. ای بسا مظلومانی که زندگی را و رفاه را و صلح را به خاطر رسیدن به عدالت فدا کرده‌اند، این‌ها همواره قهرمان شناخته شده‌اند.
ایشان دردیدار روحانیون استان سمنان در تاریخ ۱۷/۸/۸۵ نیز بر صلح عادلانه تصریح کرده اند :امروز دنیا، دنیای تعارض فلسفه‌ها و فکرهاست. یکی از دلایلی که انقلاب اسلامی توانسته است در مقابل کارشکنی‌های غرب ایستادگی کند – که امروز هم پیش از ظهر اشاره مختصری کردم – همین است؛ ما فکر به میدان آوردیم؛ ما مثل یک کودتا عمل نکردیم. امروز تفکرات اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی، تفکرات سیاسی و اجتماعی غرب را به طور جد به چالش کشیده است؛ همین مسئله مردم‌سالاری دینی و مسئله پیگیری عدالت.

این‌ها پرچم صلح را بالا می‌برند و می‌گویند: صلح! صلح! خیال می‌کنند که صلح به طور مطلق یک ارزش است؛ نه، صلح به طور مطلق یک ارزش نیست.

 صلح عادلانه یک ارزش است. والا ظالمی که آمد خانه یک مظلومی را غصب کرد، با همدیگر اختلاف پیدا می‌کنند؛ آن مظلوم اعتراض می‌کند، دعوا میکند؛ یکی بیاید بگوید صلح کنید؛ حالا پهلوی هم زندگی کنید! پس غصب خانه او چه میشود!؟ بنابراین، صلح عادلانه مهم است. این مسئله عدالت و تعمیم آن به همه میدان‌های قضاوت‌های سیاسی و اجتماعی، جزو افکار و نوآوری‌های جمهوری اسلامی در عرصه سیاسى دنیای امروز است که این‌ها را به چالش میکشد. پس پایه فکری را باید قوی کرد تا انسان در پیکار اندیشه‌ها و افکار گوناگون در امروز دنیا بتواند بایستد و جبهه خودش را حفظ کند.

انتهای پیام/

کد خبر : 67014
تاريخ ثبت خبر : 11 اردیبهشت 1397
ساعت بارگزاری خبر : 15:12
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)