| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشت؛


جامع فقه، کلام، اخلاق و فلسفه داوری درستی درباره علم دینی دارد

دانشیار دانشگاه شیراز در یادداشتی نوشت: فقط یک علامه که جامع فقه، کلام، اخلاق و فلسفه است می تواند درباره امکان و وقوع علم دینی داوری درستی داشته باشد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، دکتر محمدجواد سلمانپور دانشیار دانشگاه شیراز در یادداشتی به نقد و بررسی نامه دکتر رضا داوری اردکانی در مورد علم دینی و حواشی آن پرداخته است:

مناقشه امروز بر سر علم دینی یک منشأ پنهان اما بسیار مهم و اساسی دارد و آن؛ تفکیک سه حوزه دین از یکدیگر است: فقه ، ۲- اخلاق و ۳- فلسفه و کلام.

به تبع دانشمندان اسلامی نیز سه دسته شدند؛ فقیه، متکلم و فیلسوف و محقق اخلاق. به نظر می رسد قضاوت و داوری هر یک از این سه نوع نظریه پرداز از منظر تخصص جدا افتاده از دو مورد دیگر نادرست است و صائب نیست. بسا دانشمند عزیز جناب دکتر داوری اگر فقیه بود در باره علم دینی حرف دیگری میزد و اگر آیت الله سبحانی فقیه نبود و فقط فیلسوف بود آن جواب را به داوری اردکانی نمی داد و همان حرف دکتر داوری را می‌زد.

فقط یک علامه که جامع فقه، کلام، اخلاق و فلسفه است می تواند درباره امکان و وقوع علم دینی داوری درستی داشته باشد.

نکات مهمی را باید مورد توجه قرار داد تا بتوان قضاوت درستی در باب علم دینی داشت. مثلا

۱- نکته اول

خداوند آغاز نزول منشور اساسی دین را با سه کلمه در قرآن شروع کرد؛ الف- اقراء  ب- علم ج- البیان. علمه البیان یک جمله انشایی در قالب خبر است. در واقع در سیاق اقراء که امر است می باشد. پس علمه البیان خبری است که در نقش امر است و یک واجبی است بر انسان که باید بیان کند زیرا که خداوند نعمت بیان را به وی عرضه نمود

بیان چیست؟ اختلاف تفسیری فراوانی است. که مجال طرحش نیست، اما از مجموعه تفسیرها یک امر مشترک وجود دارد که مربوط به قسمت مهمی از علوم میباشد

اساسا بیان در جایی موضوعیت دارد که چیزی مخفی و پنهان باشد. زبان که ابزار بیان معرفی شده به این جهت است که منظور ذهنی متکلم بر مخاطبین پنهان و مخفی است و با زبان اشکار می شود.

اگر دقت کنیم اکثر علوم به دنبال آشکار کردن اموری هستند که در مرتبه نخست بر انسان مخفی است. شیمی فرمولهای مواد که مخفی هستند را اشکار می کند و هکذا فیزیک و دانش پزشکی و از جمله قسمتی از علوم اجتماعی و … . بر این اساس بسیاری از علوم که دنبال بیان و اشکار کردن امور پنهان هستند متعلق حکم شرعی وجوب هستند البته وجوب کفایی. از منظر فقه متعلق وجوب شرعی متصف به دینی می شود، لذا بسیاری از علوم به دینی متصف می گردند، اما کدام علوم متصف به دینی می شوند؟

۲- نکته دوم

حاصل تفکر و نه حاصل خیال و وهم تأکید می شود نه حاصل خیال و وهم بلکه حاصل فکر یک امر خالص دینی است و ربطی به نیت ندارد. اگر یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است قطعا حاصل خالص تفکر خالص نیز از حاصل خالص هفتاد سال عبادت خالص مقدستر و دینی تر است. اکثر علوم حتی تجربی که از آزمایش و مشاهده به دست می آیند حاصل تفکر خالص است. قابل توجه است که برتری تفکر بر عبادت اطلاق دارد و برتری مقید به نیت و موضوع تفکر و کفر و ایمان نیست. پس دست آورد بسیاری از علوم مقدس و امری دینی است و آن علوم متصف به دینی می شوند.

۳- نکته سوم

ححیت قطع ذاتی است و خود عین دین است و تمام یافته های ظنی که منتهی به قطع می شوند از امارات و حجت و امری دینی هستند. بسیاری از علوم اگرچه قطعی نیستند اما ظنی منتهی به قطع هستند، لذا همان گونه که دانشهای قطعی حجت و عین دین هستند، دانشهای ظنی که به علم و قطع منتهی می شوند نیز دینی هستند، اما دانشهای که نه قطعی و نه منتهی به قطع هستند اوهام و خیالند و نمی توانند متصف به دینی شوند کما اینکه اساسا علم به حساب نمی آیند و دانشمندانی که این قبیل بافته ها را علم تلقی می کنند دچار جهل مرکبند.

کد خبر : 64074
تاريخ ثبت خبر : 15 اسفند 1396
ساعت بارگزاری خبر : 11:48
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)