به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، پرونده «ترجمه، فرصت ها و چالش های پیش رو» شماره ۲۰ فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا شامل مباحث زیر است:
حسین کچویان:
نکته اول و مهم در بحث ترجمه این است که باید از پیش بدانید چه مسیر و جریانی برای ترجمه انتخاب میکنید. به علاوه، ضرورت دیگری هم وجود دارد و آن اینکه عدهای دیگر در حال ترجمه هستند و اگر شما با جهتگیری خاص و نگاه متفاوتی به مسئله نگاه نکنید، آنها این مسیر را بدون توجه به شما طی میکنند. بنده ایده ای برای ترجمه متون انتقادی داشتم که البته اجرای آن بسیار مشکل است. از ابتدا یک جریان همعرض با مدرنیته وجود داشته که کاملاً از منظر دینی، به نقد مدرنیته میپرداخته است. مثلاً هنگامیکه هابز کتاب مینوشته، فرد دیگری از منظر دینی او را نقد میکرده است. جان لاک نیز در کتابش در حال جواب دادن به فردی به نام رابرت فیلمر است که نگاه دینی دارد. اساساً بهطورکلی، در این دوره نقدهای بهاصطلاح اهل دین، بر ضد روشنگری و نهضت اصلاح دینی زیاد بوده است. البته بعد از دوره مدرن نیز این دست نقدها دیده میشود؛ مانند نقدهای بارت و کتابهایی که او علیه جامعهشناسی نوشت. برای دسترسی به این دست نقدها که معطوف به دوره اول و قبل از شکلگیری جامعهشناسی است، باید اولاً تسلط کامل به زبان داشته باشیم و ثانیاً به کتابخانههای کلیساهای کاتولیک در غرب دسترسی داشته باشیم. بنابراین، باید افرادی باشند که به ضرورت تاریخی فکر غرب آگاهی کامل داشته و با فکر مدرن آشنا باشند. این کار، خیلی سنگین است. اگر این کار انجام شود ، بسیاری از وجوه متون اصلی که بهعنوان متون مدرن میشناسیم، شناخته و نقدهایش آشکار میشود. بسیاری از نقدهایی که بعداً نسبت به فکر مدرن مطرح شد، متأثر از همین نقدهای اولیه است.
میثم سفیدخوش:
در حال حاضر دو آسیب عمده متوجه جریان ترجمه است: نخست، افراد یا گروههایی هستند که به صورت غیرالگویی و بدون توجه به تجربهی تاریخی، در حال ترجمه کردن هستند؛ مشکل دوم، فقدان پیوند میان افراد یا گروههایی است که الگومند و پروژهای و با درکی از تجربهی تاریخی، ترجمه میکنند. از آنجا که پیوندی وجود ندارد، به ناگاه یک جریان قدرت پیدا میکند و ما سیلی از ترجمهها را در آن راستا میبینیم و بعد فروکش می کند. گاهی این فراز و فرود در نسبت با شرایط بیرونی علم رقم می خورد که به نظر من بهخودیخود اشکالی ندارد. ولی غفلت از شرایط علمی با ارجاع به زمینههای برونمتنی قابل توجیه نیست.
محمد مهدی حیدری:
نمی توان بر اساس دوره قاجاریه و آنچه ترجمه و مترجمان با ما کرده اند، حکمی کلی و ابدی برای ترجمه صادر کرد. باید به یاد داشت که در آن زمان کتاب و روزنامه، مهم ترین رسانه ها محسوب می شدند که می توانستند ساخت جامعه را بهتدریج دگرگون کنند؛ اما اکنون دیگر نمی توان کتاب و ترجمه را همسنگ رسانه های جدید، و قدرت آنها را برابر دانست که نقش بی بدیلی بر تأثیر و نفوذ فرهنگی دارند.
ترجمه دیگر نقش گذشته خود را ندارد؛ اگرچه کاملاً منفعل نیز نیست. آنچه مهم می نماید، آن است که باید حاکمیت همچنان به نقش ترجمه اهمیت دهد و تأسیس مؤسساتی که هدایت شده و هدایتگر به امر ترجمه میپردازند، ضروری است. در باب خدمت و خیانت ترجمه باز میتوان به جمله بسیار مهم ونوتی بازگشت: «ترجمه بهعنوان یک کنش فرهنگی، نقش بسیار مهمی در ایجاد وابستگی و سلطه و نیز بر هم زدن این رابطه دارد.»
شوقی جلال:
ترجمه در عصر جهانیسازی ضمانتی برای برتری تمدنی یا بازدارندگی تمدنی است. نیاز به گفتن ندارد که ترجمه، یکی از مهمترین سازوکارهای پویای شناخت جهان است. این عصر با هر عنوانی که آن را بنامیم، توانایی و قدرت آن را دارد که از طریق ارتباطات آسان و بیحد و حصر، در تمام فرهنگهای مردمی تأثیر بگذارد و تغییرات ریشه ای در آنها ایجاد کند؛ تا جایی که با وجود محدودیتهای استبدادی، فرهنگ های مردمی در جهتی واحد قرار گرفتند. البته طبیعی است که ارتباط، به زبان گفتاری و زبان نوشتاری محدود نمیشود، بلکه ارتباط شنیداری و دیداری از راه رسانههای متعدد چندرسانهای، گالریها، موزهها، گردشگری و مهاجرت میسر است. از نقش های ترجمه می توان به این موارد اشاره کرد: شفافسازی ادراک، مشتاق کردن کشورها به دستیابی به برتری بر دیگری از راه ساختن چارچوب دانش وی و اطمینان از حاکمیت فرهنگ خود، به انحصار درآوردن اطلاعات، و تبدیل شدن به مرجع و منبع اطلاعات و دانش و حتی بانک اطلاعاتی جهان. ایالاتمتحده با شبکههای ماهوارهای، از این موقعیت محافظت می کند. واما پرسش این است: موقعیت ما در ترجمه، در این عرصههای ورود و خروج، چه در بازسازی ساختار فرهنگها و چه در بازسازی ساختار هویت، چگونه است؟
شما می توانید فصلنامه صدرا را از گیشه های روزنامه فروشی معتبر تهیه نمایید و یا با شماره تلفن ۰۲۱۶۶۴۰۹۰۵۶ در تهران و ۰۲۵۳۲۹۱۲۹۱۰ درقم تماس حاصل کنید.
انتهای پیام/