| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

فنایی‌اشکوری:


بقا و کمال انسان وابسته به مدارا و مهرورزی با طبیعت است

یک استاد فلسفه تطبیقی مؤسسه امام خمینی(ره) گفت: در نگاه الهی، طبیعت سفره‌ای است که خداوند برای ما گسترده است. ما بر سر سفرۀ خداوند نشسته‌ایم.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از فارس، امروزه تخریب محیط زیست و گرم شدن زمین که به علت پاره شدن لایه ازن و … ایجاد شده از مهمترین خطراتی است که به دست بشر ایجاد شده و زندگی انسان و دیگر جانداران روی زمین را تهدید می کند. بشر در دوره مدرن از یکدیگر سبقت گرفته اند و دارند تیشه به ریشه خود می زنند تا جایی که این خطر وجود دارد که کمی آب، گرم شدن زمین و … زندگی جانداران بر این کره خاکی غیرممکن شود. در گفتگو با دکتر محمد فنایی‌اشکوری، استاد فلسفه تطبیقی به بررسی رابطه درست انسان و طبیعت پرداخته ایم که اکنون متن آن پیش روی شماست:

*آقای دکتر! طبیعت چه اهمیت و جایگاهی در زندگی انسان دارد، به عبارتی چقدر زندگی انسان وامدار، نیازمند و محتاج به طبیعت است؟ نگاه الهی به طبیعت با نگاه مادی به طبیعت چه تفاوتهایی دارد، به نظر می رسد استفاده بیش از حد از طبیعت و تخریب محیط زیست و … با نگاه مادی از طبیعت سازگار است و در نگاه الهی مذموم است؟

طبیعت زادگاه ما، بستر رشد ما، گهواره و خانه و مدرسه و معبد و مزرعه و کارگاه و تفرجگاه ما است. ما خود جزئی از طبیعتیم. پیدایش و حیات و بقا و رشد و کمال ما در گرو طبیعت است، البته بین نگاه طبیعت گرایانه (naturalistic) و نگاه الاهی به طبیعت تفاوت است. در نگاه الاهی، طبیعت سفره‌ای است که خداوند برای ما گسترده است. ما بر سر سفرۀ خداوند نشسته‌ایم. برخلاف آنچه ممکن است در نظر سطحی به ذهن آید، طبیعت با نگاه الاهی شریف‌تر می‌شود و در جایگاه رفیع‌تری قرار می‌گیرد، تا با نگاه طبیعت گرایانۀ ماتریالیستی. در نگاه ماتریالیستی، طبیعت فاقد شعور و حاصل تصادف کور و بدون طرح و هدفی است و ما بالاجبار و از سر نیاز ناچاریم با آن مدارا کنیم، اما از نگاه الاهی، طبیعت دارای شعور و آگاهی است و حاصل طرح الاهی و تحت تدبیر خداوند است. تمام ذرات طبیعت تسبیح گوی حضرت حق هستند؛ «یسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ.»(التغابن/۱۳) طبیعت از آن جهت که جلوه گاه جمال و کمال الاهی است، مقدس است. طبیعت امانت خداوند است و ما در قبال این امانت مسئولیم و باید پاسخگو باشیم؛ «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیم» (التکاثر/ ۸) طبیعت مقصد و غایت نیست؛ راه است. از نگاه معنوی، سفر الی الله از طبیعت آغاز می‌شود، در طبیعت ادامه می‌یابد (سیر فی الارض) و به ورای طبیعت می‌رسد (سفر من الخلق الی الحق)، «إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى.» (العلق/۸)

*آیا ارتباط انسان با طبیعت یک سویه است یا دو سویه؟

ارتباط انسان با طبیعت دو سویه است. انسان خود محصول طبیعت است. ما در طبیعت شکل می‌گیریم و از طبیعت بهره مند می‌شویم. ما به طبیعت نیازمندیم، اما از سوی دیگر، خداوند زیباترین مخلوقش را در طبیعت قرار داده است. «لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ.» (التین/۴). طبیعت با انسان معنا می‌یابد و به غایت خلقتش می‌رسد.

نه در اختر حرکت بود و نه در چرخ سکون/ گر نبودی به زمین خاک نشینانی چند

*ارتباط انسان با طبیعت چه اهمیتی دارد؟

انسان جزئی از طبیعت و وابسته به آن است. بقا و کمال انسان وابسته به مدارا و مهرورزی با طبیعت است. از این رو نمی‌تواند نسبت به طبیعت غیر مسئولانه رفتار کند. انسان با صدمه زدن به طبیعت، تیشه به ریشۀ خود می‌زند. احترام به طبیعت و مراقبت از آن، لطفی در حق طبیعت نیست؛ لطف در حق خودمان است.

*ما در برابر طبیعت چه وظایفی داریم؟

آگاهی به اهمیت طبیعت موجب می‌شود که ما زندگی خود را بر اساس مدارا و مهربانی با طبیعت شکل دهیم. احترام به طبیعت، مواظبت و مراقبت طبیعت همچون یک موهبت بی‌بدیل الاهی، قناعت در استفاده از طبیعت و دوری از اسراف و تبذیر و هدر دادن نعمت‌های الاهی، پاک نگهداشتن طبیعت از انواع آلاینده‌ها از زباله تا محصولات صنعتی تا سوخت‌های فسیلی در حد توان و امکان، جبران استفاده از طبیعت با حفظ و مراقبت از گیاهان و جانواران و دیگر مواهب طبیعت و درختکاری و گل کاری و کمک به تولید و رشد گیاهان و جانوران و حفظ خاک و آب و جنگل و کوه از جمله کارهایی است که می‌توانیم از آن طریق وظیفۀ خود در قبال محیط زیست را ادا کنیم. طبیعت ناموس ماست؛ باید نسبت به آن غیور باشیم آن چنان که کسی جرأت تعرض به آن را نداشته باشد. متأسفانه بسیاری از ماها به این وظیفۀ خود توجه نداریم و روز به روز آلودگی و ویرانی طبیعت بیشتر و بیشتر می‌شود.

*ارتباط با طبیعت چه تأثیری بر سبک زندگی می‌تواند داشته باشد؟

ارتباط سالم با طبیعت شرط ضروری برای زندگی سالم است. حداقل‌های زندگی سالم بدون ارتباط درست با طبیعت تأمین نمی‌شود. ما برای ادامۀ حیاتمان به هوای سالم، آب سالم، و غذای مطبوع نیازمندیم. بدون اینها ما زنده نیستیم و با ناسالم بودن این عناصر حیاتی، ما بیمار خواهیم بود. از این که بالاتر رویم، ما برای آرامش روحی، محتاج تماشای زیبایی‌های طبیعت و دیدن مناظر دلربای آن و شنیدن الحان گوش نواز پرندگان و آبشاران و بوییدن عطر دل انگیز گل‌ها و شکوفه‌های باغ خدا و احساس نسیم روح بخش بهاری آن هستیم. ما برای تعمیق و ارتقای بینش خود هم نیازمند نظر بر طبیعت و آسمان و زمین و ما بینهما از گیاهان و حیوانات و کوه‌ها و دریاها و ستاره‌ها و کهکشان‌ها هسیتم، چنان که کلام الاهی قرآن کریم مکرر از آن یاد می‌کند، تا از این طریق خالقمان را بشناسیم و راه زندگیمان را پیدا کنیم و به رستگاری برسیم. از نگاه قرآن، الوالالباب کسانی هستند که در خلقت آسمان و زمین و پدیده‌های آن می‌اندیشند و از این راه به معرفت الله می‌رسند و معناداری و هدف‌داری خلقت را در می‌یابند و می‌گویند: «رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.»(آل عمران/۱۹۱(

انتهای پیام/

کد خبر : 55064
تاريخ ثبت خبر : 1 آبان 1396
ساعت بارگزاری خبر : 12:03
برچسب‌ها:,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)