| امروز پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یوسفی مقدم عنوان کرد:


بررسی و نقد عقلانی و وحیانی اندیشه های غربی مغفول مانده است

موضوع فیلتر اندیشه در فضای مجازی ممکن نیست اما در مقام ارایه علمی و بحث کردن در فضای علمی باید به نقد و بررسی اندیشه های لیبرالسیتی غربی و ارائه نظریات اسلامی توجه کنیم و نقد را در دایره آموزش وارد کنیم.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شبستان، از جمله مسائل مبتلا به جامعه آکادمیک کشور در طول چند سال اخیر مساله علم بومی و تحول در علوم انسانی بوده است. بسیاری قائل به این دیدگاه بوده و هستند که علوم ارایه شده فعلی کفایت می کند و نیازی به تحول نیست، اما واقعیت مساله دیگری را در سطح جامعه نشان می دهد. ارایه علوم انسانی غربی که هیچ تناسبی با جامعه اسلامی ما ندارد در طول سالیان اخیر اتفاقا ضربه زننده بوده است و کمترین تاثیر آن مشکلات عدیده ای است که در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی دیده می شود. از این رو، بر آن شدیم جهت بررسی مباحث مذکور با حجت الاسلام محمدصادق یوسفی مقدم، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره آسیبهای این علوم به گفت وگو بنشینیم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:

*ارائه اندیشه و افکار وارداتی غربی بدون فیلتر، چه قدر می تواند در تغییر مولفه های اصلی اخلاق در جامعه اسلامی ما اثر سوء بگذارد؟

مبانی و مکتب های فکری مجموعه ای از باورها و ارزش ها هستند که به طور طبیعی بر اعمال و رفتار افراد و سبک زندگی آنان تاثیرگذار است، به عبارتی به طور معمول مولفه هایی چون سبک زندگی، رفتار، اعمال، اخلاق عملی در جامعه برآیند آن اندیشه ها و باورها و ارزش هایی است که انسان دارد.

به طور طبیعی اگر اندیشه ها، باورها و ارزش های انسان برگرفته از وحی باشد، سبک زندگی او اخلاق عملی او و رفتار او منطبق با همین باورها و ارزش ها خواهد بود. در نتیجه اگر خواسته باشیم که جامعه و مسلمانان تحت تاثیر افکار و اندیشه های وارداتی قرار نگیرند راه و چاره اصلی آن تبیین اندیشه ها و باورها و ارزش های الهی و استخراج سبک زندگی بر اساس این باورها و ارایه آن به جامعه است.

به عبارت دیگر فیلترینگ در اینجا کارساز نیست، ما اگر بخواهیم افکار و اندیشه های غرب را مثلا در فضای مجازی فیلتر کنیم اصلا شدنی نیست چون فکر و اندیشه در جامعه فیلتربردار نیست. در محیط های درسی مانند دانشگاه ها و در سطوح مقاطع تحصیلی پایین تر و در دوران مدرسه و در آموزش و پرورش، باید توجه کنیم که وقتی اندیشه های وارداتی را تبیین می کنیم دو کار اساسی انجام بگیرد که متاسفانه در کشور ما به صورت ضعیف صورت گرفته یا صورت نمی گیرد و من این را یک درد طولانی مدت بر پیکره نظام جمهوری اسلامی می دانم که متاسفانه نه دانشگاهیان ما در این زمینه قدم موثری بر می دارند و نه حوزویان تا راهکار و راه نجاتی برای دانشجوان و دانش آموزان ما باشد.

*این دو کار اساسی کدامند؟

آن دو کار اساسی آن است که وقتی اندیشه دیگران (اعم از اندیشه های غربی و مستشرقان) را طرح می کنیم اولین کاری که باید صورت پذیرد، بررسی و نقد این اندیشه ها است. بررسی این اندیشه ها نیز از دو منظر باید باشد. یکی از منظر عقلانی و دیگری از منظر وحیانی. از این دو منظر باید اندیشه های غربی و لیبرالیستی را مورد بررسی و نقد قرار دهیم.

این کاری است که حتما باید در محیط های دانشگاهی صورت گیرد، نباید برای دانشجویان و دانش آموزان به صورت رهاشده، اندیشه های لیبرالیستی را مطرح کنیم بدون آنکه نگاه نقادانه عقلی و وحیانی داشته باشیم. طبیعی است که وقتی در مدارس اندیشه غرب را مطرح کردیم اگر بدون نقد باشد یا دانش همراه با نقد نباشد دانشجو و دانش آموز ما تحت تاثیر این افکار قرار خواهد گرفت.

کار اساسی دیگری که باید صورت گیرد آن است که در برابر اندیشه های اومانیستی و لیبرالسیتی غرب نظریه های دینی و وحیانی ارایه شود، صرف نقد کردن و کنار زدن اندیشه ها را نباید مورد توجه قرار داد. بعد از نقد و بررسی باید طرح، نظریه و راهکار ارایه شود. راهکار هم با ارایه نظریات دینی و وحیانی است.

پس بحث فیلتر اندیشه، باورها و ارزش های عقلانی، اگر از آن جهت باشد که در فضای مجازی جلو ارایه این اندیشه ها گرفته شود که اصلا ممکن نیست چون در هر حال طرح می شود. اما در مقام ارایه علمی و بحث کردن در فضای علمی مانند دانشگاه و مدارس و سایر مراکز آموزشی و علمی باید دو کاری که گفتم انجام شود، یکی نقد و بررسی اندیشه های لیبرالسیتی و غربی و دیگری ارایه نظریات اسلامی.

*حضور افرادی با تخصص های غیرمرتبط با حوزه علوم انسانی در مناصب علمی و پژوهشی در سطوح مختلف چه عواقب سوئی دارد؟

کلا هر جایی که کسی حضور پیدا می کند و بخواهد نظر بدهد باید این نظر بر اساس تخصص او باشد. اگر کسی تخصص اش فنی مهندسی است باید در همان رشته  فنی مهندسی اظهار نظر کند چون نظریه کارشناسانه باید ارایه کند. اظهارنظرهای عمومی در فضاهای مجازی در میان مردم و مراکز علمی ایرادی ندارد ولی وقتی که قرار است نظر کارشناسانه ارایه شود باید برخاسته از تخصص باشد، یعنی اگر کسی مثلا در حوزه علوم انسانی تخصص ندارد به طور طبیعی در این عرصه نمی تواند نظر بدهد.

مثل این است که اندیشمندی که در حوزه مکانیک تخصص دارد بیاید و در فلسفه اظهار نظر کند، مثلا بگوید فلسفه قدیم و جدید چیست. طبیعی است کسی می خواهد در حوزه مثلا کلام قدیم و جدید نظر بدهد باید متخصص این حوزه باشد.

اگر کسی در جایگاه خودش نباشد تصمیماتی که می گیرد نمی تواند موثر و سازنده باشد چه بسا این تصمیمات اگر با مشورت با صاحبنظران صورت نگیرد می تواند در مسیر علوم انسانی و پیشرفت و ارتقای این علوم واقب سوء در پی داشته باشد.

به نظر من باید در وزارت خانه های ما به ویژه در وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش، وزرا نسبت به شوراهای بالادستی نگاهی دقیق داشته باشند و افرادی را در ستادها و وشوراها بگمارند که مدارک شان متناسب با کارشان باشد، اگر مدارک و تخصص متناسب با کارشان نداشته باشند علی القاعده نمی توانند موثر و مفید باشند به این دلیل که ذهن شان با حوزه های علوم انسانی آشنایی خاص ندارد. به عبارت بهتر، بهترین کار آن است که از افرادی بهره مند شویم که تخصص آنها مرتبط با جایگاهی باشند که در آن مشغول به کار اند.

انتهای پیام/

کد خبر : 49610
تاريخ ثبت خبر : 27 تیر 1396
ساعت بارگزاری خبر : 10:13
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)