| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

معرفی پایان نامه؛


بازنمایی الگوهای خانواده و مناقشات گفتمانی آن ها در ایران

در این پایان نامه تلاش می شود تا ضمن بازخوانی متون و طبقه بندی آن ها و با استفاده از روش تحلیل گفتمان، به بازنمایی دو الگوی خانواده ی مدرن مدنی و ایرانی اسلامی که حاصل دو طیف غالب از نظریه پردازی های مطالعات اجتماعی خانواده در ایران هستند، پرداخته شود.

 

مشخصات پایان نامه:

عنوان: «بازنمایی الگوهای خانواده و مناقشات گفتمانی آن ها در ایران»

نگارنده: ایمان عرفان منش/ کارشناسی ارشد رشته  جامعه شناسی

استاد راهنما: دکتر سهیلا صادقی فسایی

تاریخ دفاع: اردیبهشت ماه ۱۳۹۲  / دانشگاه تهران

 

«پایگاه خبری -تحلیلی طلیعه»؛در طول تاریخ نظام اجتماعی ایران، قبل و بعد از ورود اسلام، پیوندهای خانوادگی به لحاظ تاریخی و اجتماعی از منزلت بالایی برخوردار بوده، به گونه ای که پس از تحولات و تغییرات خانواده در جریان مدرن شدن جامعه، خانواده همچنان نهادی برای پیوند میان «فرد» و «جامعه» بوده است. در سال های اخیر و به ویژه در شرایط کنونی به موازات گسترش مباحث پیرامون لزوم اتخاذ الگویی خاص برای پیشرفت جامعه ی ایران، یکی از محورهای مناقشات بین گفتمان ها نوع نگرش به برخی از نهادهای بنیادین اجتماعی همچون سیاست، اقتصاد، تعلیم و تربیت و «خانواده» بوده است.

«الگوسازی» به عنوان یکی از مهم ترین کوشش های نظری گفتمان ها، به لحاظ مفهومی مشتمل بر تتبعات نظری منسجم و مدون شده در قالب مجموعه ای از اعمال و هنجارهای اجتماعی است که با به عاریت گرفتن مفاهیمِ متعلق به گفتمان مربوطه، تلاش می کند تا به «جهان اجتماعی» معنایی ویژه داده و آن را متناسب با اصول و ملزومات منطقی خود، بازسازی نماید. بنابراین، یک گفتمان از نهادهای اجتماعی، الگویی ارائه می دهد تا با استعانت از آن بتواند «واقعیت اجتماعی» را به الگو نزدیک کند. از این رو، فهم دوسویگی گفتمان های جامعه و الگوهای خانواده به منزله ی موضوعی مناقشه برانگیز و رقابت آمیز، مستلزم بازنمایی نظری الگوهای خانواده و همچنین کشف و تفسیر پیش زمینه ی گفتمانی آن هاست.

الگوهای خانواده در سطوح و جنبه های مختلفی از جمله مناسبات قدرت در خانواده، وظایف و تکالیف والدین و فرزندان در قبال یکدیگر، کارکردهای خانواده و موضوعاتی همچون ازدواج و طلاق ترسیم می شوند و اکثر ویژگی های ساختار خانواده را در درون خود منعکس می سازند. یکی از مهم ترین مبانی در الگوهای خانواده، توجه به «اصالت فرد» یا «اصالت جمع»(اصالت جمعی خانواده) است. اصالت فرد یا جمع خانواده، در مباحث جامعه شناسی خانواده، به معنای درجه و سطح «عاملیت» اعضای خانواده در «ساختار» خانواده و جامعه است.

95_gg_fixd

سؤال اساسی در کشف رابطه ی الگو و گفتمانی که الگو از آن برآمده است، ناظر به «چیستی» الگوهای موجود از خانواده ی ایرانی و نگرش آن ها به ساختار و روابط درون خانواده است. برای پاسخ به مسئله ی مذکور، لازم است در زمینه ی رویکرد نظری، روشی و تحلیلی چند مسیر را پیمود.  به لحاظ نظری، لازم است تا با فراتر رفتن از رویکرد کارکردگرایی ساختاری و یا مطالعات کلاسیک خانواده با رهیافت جنسیتی، هم زمان دو دسته از نظریات مورد ملاحظه قرار گیرد: اول، نظریاتی که به نقش گفتمان های جامعه در ایجاد الگوی خانواده اهتمام داشته اند و تلاش کرده اند تا در جهت ایجاد انگیزش در کنشگران از طریق ارائه ی الگوی خانواده به آن ها، نظریه ورزی نمایند. دوم، نظریاتی که به رابطه ی متقابل تحولات جامعه و خانواده می پردازند. همچنین به لحاظ روش شناسی لازم است تا ضمن توجه به بازخوانی متون، تحلیل و طبقه بندی آن ها، الگوهای خانواده را به مثابه ی نوعی «خرده گفتمان» مورد تحلیل قرار داد. سپس می توان در سطح تحلیل، به تفسیر و تبیین هر کدام از الگوهای خانواده مبادرت کرد. در ادامه و پس از تحلیل گفتمان الگوهای خانواده، شایسته است تا ضمن ترسیم سیمای کنونی این نهاد و برداشت هایی که از وضعیت فعلی خانواده ارائه شده است، هر یک از الگوهای خانواده با در نظر گرفتن معیارهایی همچون توجه به اعتدال و تناسب، توجه همزمان به اصالت فرد و جمع، داشتن قابلیت حفظ عناصر سودمند پیشین و توانایی جذب تغییرات مقتضی مناسب، توجه به تقویت روابط بین نسلی در خانواده و نظایر آن مورد ارزیابی نظری قرار گیرد.

همچنین لازم است تا یادآور شد که زمانی می توان به الگوی پیشرفت در یک جامعه با مؤلفه های دینی و فرهنگ ملّی نائل آمد که پیش از آن، بستر این الگو در دو زمینه مهیا شده باشد: اول، بستر معرفتی آن است که نیازمند نظریه ورزی بر مبنای عناصر هستی شناختی و معرفت شناختی هویتی جامعه در ساحت علوم انسانی و اجتماعی می باشد. دوم، بستر اجتماعی و فرهنگی که در برجسته ترین حالت، در «سبک زندگی» تجلی می یابد. تناسب میان سبک زندگی و پیشرفت جامعه در سطح کلان بی تأثیر در یکدیگر نیستند؛ به عنوان مثال، رواج سبک های زندگی لیبرالیستی، در جامعه ای تداوم می یابد که ساختار و زمینه ی معرفتی آن نیز بر مبنای ایده های لیبرالیستی شکل گرفته باشد. در این میان، نهاد خانواده در کانون سبک زندگی قرار دارد. به عبارت دیگر، هر گونه نظریه پردازی در جهت ارائه ی سبک زندگی مطلوب، مستلزم آغاز از خانواده می باشد. از این رو، تلاش علمی و پژوهش نظری در زمینه ی خانواده ی ایرانی از ضرورتی مضاعف برخوردار است.

بر این مبنا، برای تأثیر مطلوب در سطوح خُرد، میانه و کلان جامعه ی ایران شایسته است نخست، مسائل اجتماعی فرهنگی ناشی از وضعیت فعلی واکاوی شده و سپس به پردازش نظری اهتمام گردد. این پایان نامه نیز در همین راستا، برای شناسایی آسیب های موجود در خانواده، به ضرورت توجه به گفتمان هایی که به  پرداخته اند، معطوف می باشد. از این رو، بازنمایی الگوهای خانواده در بستر آسیب شناسی تأثیرات مدرن شدن بر خانواده ی ایرانی انجام گرفته است. تقویت نهاد خانواده و درک جامع تر از چشم انداز خانواده ی ایرانی نیز در گرو شناخت علمی آسیب های ناشی از مدرن شدن می باشد.

بنا بر آن چه گفته شد، در این پایان نامه تلاش می شود تا ضمن بازخوانی متون و طبقه بندی آن ها و با استفاده از روش تحلیل گفتمان، به بازنمایی دو الگوی خانواده ی مدرن مدنی و ایرانی اسلامی که حاصل دو طیف غالب از نظریه پردازی های مطالعات اجتماعی خانواده در ایران هستند، پرداخته شود. همچنین در کنار این دو گفتمان رایج، الگوی خانواده ی سنتی که برآمده از جامعه و فرهنگ سنتی ایرانی بوده، قابل شناسایی است. در مجموع به نظر می رسد که علی رغم وجود پاره ای از ویژگی های مثبت که در الگوی مدرن مدنی قابل شناسایی است، الگوی خانواده ی ایرانی اسلامی از مزایای بالقوه ی بیش تری برخوردار است.

** این متن چکیده ای از پایان نامه بوده و حقوق مالکیت معنوی آن متعلق به نگارنده و دانشگاه تهران می باشد.

– ایمیل استاد راهنمای پایان نامه: s_sadeghi@yahoo.com

– ایمیل نگارنده ی پایان نامه: iman.erfanmanesh@yahoo.com

– برای کسب اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: سایت دانشگاه تهران، صفحه ی کتابخانه، بخش جست و جوی پایان نامه.

 

انتهای پیام/

 

کد خبر : 8476
تاريخ ثبت خبر : 3 مرداد 1394
ساعت بارگزاری خبر : 09:59
برچسب‌ها:, , , , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)