| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یک استاد دانشگاه:


انقلاب اسلامی علوم انسانی را از حاشیه به متن آورد

تقویان با بیان این‌که آرمان دانشگاه اسلامی متعلق به یک دوره خاص نیست، اظهار کرد: بعد از انقلاب اسلامی رویکرد به دانشگاه اسلامی، عمیق‌تر و پررنگ‌تر شده و بسیاری از رشته‌های علوم انسانی از حاشیه درآمده و تکثر دانشگاه‌ها به لحاظ کمی و کارهای عمقی، باعث شده تحقق آرمان دانشگاه اسلامی تسریع شود.
به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از ایکنا، عباس تقویان، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، در رابطه با آرمان دانشگاه اسلامی و آرمان اندیشمندان اسلامی برای دانشگاه به بیان نکاتی پرداخت.
 
مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
 

*اندیشمندان اسلامی چه آرمانی برای دانشگاه اسلامی در نظر داشتند؟

اندیشمندان مسلمان در گذشته به دنبال نشر و ترویج معارف دینی بودند و در این امر از همه ابزارها استفاده می‌کردند؛ روش تعلیم و تعلم در گذشته نسبت به حال حاضر خیلی متفاوت بود؛ در گذشته، متعلمان و اهل علم به دنبال این بودند که همه علوم روز؛ اعم از علوم اسلامی و انسانی و حتی علوم طبیعی را فرا بگیرند و به همین جهت وقتی سرگذشت علمای قدیم را ملاحظه کنید، خواهید دید دانشمندان مسلمان آثار گوناگون و متعددی در علوم مختلف داشته‌اند و در مقام انتقال علوم، شاگردان زیادی را داشتند و آنها را طوری تربیت می‌کردند که جامع همه علوم باشند؛ همچنین این نکته را باید مدنظر داشت که نظام آموزشی گذشته در حقیقت صرفا متکی به کسب علم بوده و انگیزه‌های آموزشی دیگری بر علم ما مترتب نبوده و به این صورت، متعلمان در طول یک دوره طولانی، خودشان را درگیر کسب علوم می‌کردند.

اگر مراد ما از دانشگاه اسلامی به‌طور مطلق مراکز تعلیم و تعلم است، باید دید آنچه که در آموزه‌های دینی ما در مورد کسب علم توصیه شده، همان علم نافع است و علم نافع در آموزه‌های ما علمی است که به درد دین و دنیای انسان بخورد و سعادت این دنیا و آن دنیا را تامین کند؛ اگر ما با این نگرش به علوم نگاه کنیم، علوم ما جهت‌دار خواهد شد؛ آموزه‌های دینی ما این‌گونه به ما آموزش داده‌اند که علم را به خاطر علم و به‌خاطر مباحث دنیایی فرا نگیریم و علم باید رشد و شکوفایی جامعه را به دنبال داشته باشد، تحرک ایجاد کند و بتواند سعادت اخروی انسان را نیز تامین کند؛ حال هر ابزاری که در رسیدن به این آرمان کمک کند مورد استفاده قرار بگیرد، مطلوب است.

*آرمان دانشگاه اسلامی نتیجه وضعیت دانشگاه در دوران پهلوی بود یا اقتضائات فکر دینی؟

آرمان دانشگاه اسلامی چیزی نیست که در یک دوره خاصی در قبل یا بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفته باشد؛ در طبقه عالم و دانشمند؛ بالاخص دانشمندان متدین و متعهد، همیشه این آرمان‌ها وجود داشته، اما به فراخور وضعیت اجتماعی خاصی که در دوره‌های مختلف وجود دارد، ممکن است دستیابی به این آرمان سهل‌الوصول‌تر و یا مشکل‌تر شود؛ در شرایط اجتماعی قبل از انقلاب، حوزه‌های علمیه بیشتر در این زمینه فعالیت داشتند و دانشگاه‌ها به مفهوم اسلامی امروز وجود نداشت و رشته‌های مرتبط با علوم اسلامی در حاشیه بود.

در دوره‌ بعد از انقلاب شاهد هستیم که این رشته‌ها از حاشیه درآمد و توانست به صورت رشته‌های اصلی مورد توجه نسل جدید قرار گیرد و خوشبختانه تکثر دانشگاه‌ها به لحاظ کمی و نیز کارهای عمقی و مطالعاتی و پژوهشی که در این رشته‌ها انجام شد، باعث شد این امر به لحاظ کیفی بسیار چشمگیرتر پیش رود؛ این آرمان بلند و متعالی که ان‌شاءالله بتوان به دانشگاهی رسید که در همه زمینه‌های علمی پاسخگوی نیازهای ما باشد، آرمانی است که شاید در این فرصت، نتوان به آن دسترسی پیدا کرد؛ الحمدلله بعد از انقلاب اسلامی شاهد جهت‌گیری خوبی در تحقق اهداف آرمان دانشگاه اسلامی بودیم و در رسیدن به قله‌های آرمان دانشگاه اسلامی گام‌های خوبی برداشته شده است.

محدودیتی در طرح این بحث که آرمان دانشگاه اسلامی نشأت گرفته از دوره‌های مختلف تاریخی باشد، وجود ندارد؛ من معتقدم در دوران بعد از انقلاب اسلامی رویکرد به دانشگاه اسلامی مقداری عمیق‌تر و پررنگ‌تر شده و به لحاظ نیازهای اجتماعی؛ چون احساس کرده‌ایم در حیطه‌های مختلف نیاز به پژوهش‌های بنیادین و کاربردی دینی هست، طبیعتا بعد از انقلاب در زمینه‌های مختلف، به نوعی تکثرگرایی و تولید محصولات علوم دینی و انسانی بیشتر شده که قبل از انقلاب این نگاه وجود نداشت و بسیار محدود بود؛ حکومت اسلامی اقتضائات خاص خودش را دارد و بعد از انقلاب اسلامی احساس نیاز برای تامین نیازهای اجتماعی به‌وجود آمد و به‌همین منظور دانشگاه در حیطه‌های مختلف علوم انسانی از منظر دین وارد شد و دانشگاه‌های ما در همین زمینه با چنین نگاه بیرونی توانستند ایده‌های مختلف را شکل دهند.

چون بحث ارزش‌های دانشگاه، علوم اسلامی است، به‌همین خاطر رشته‌های مدنظر به طور مطلق رشته‌های مرتبط با علوم انسانی است که در حوزه پژوهش‌ها و مطالعات علوم دینی قرار می‌گیرد؛ رشته‌هایی؛ مثل جامعه‌شناسی، روانشناسی، اقتصاد، سیاست، مدیریت، فرهنگ‌ و ‌ارتباطات و نیز علومی که به عنوان علوم پایه در علوم انسانی به حساب می‌آیند، رشته‌هایی؛ همچون مجموعه رشته‌های الهیات که می‌توان از منابع اصیل دینی برای به دست آوردن و اکتشاف نظرات بنیادین دین برای رسیدن به مدل‌های مختلف علوم اسلامی، در حیطه‌های مختلف سیاست، مدیریت، جامعه‌شناسی، روانشناسی و… استفاده کرد؛ هم‌چنین از این علوم برای مطالعات میان‌رشته‌ای نیز استفاده می‌شود؛ چرا که پایه هستند و با استفاده از آن‌ها می‌توان به اهداف اجتماعی در حیطه‌های مختلف رسید.

*چنین آرمانی چه نوع تغییری؛ مثبت یا منفی در تاریخ دانشگاه در ایران ایجاد کرده است؟

آرمان به این معنی است که ما قله‌ای را می‌بینیم و برای رسیدن به آن هدف‌گذاری می‌کنیم، سپس در جهت آن حرکت می‌کنیم؛ هنوز این آرمان آنطور که مدنظر بزرگان است محقق نشده و ما در حال طی کردن این مسیر هستیم، گذشته‌ای را پشت سر گذاشته‌ایم و یک آینده بلند در پیش رو داریم؛ امید داریم که به افق‌های روشنی برسیم و اکنون زود است که بعد از سه دهه‌ای که از انقلاب اسلامی می‌گذرد، بتوان به این آرمان دست یافت، فاصله زیادی بین شرایط موجود و شرایط مطلوب وجود دارد؛ با وضعیتی که اکنون در جامعه وجود دارد و نگاه عمیقی که در تامین نیازهای علمی و پژوهشی دیده می‌شود.

امید است بتوان فاصله بین شرایط موجود و مطلوب را روز به روز کمتر کرد؛ تغییرات حاصله در ذیل این هدف بلند، در مجموع مثبت ارزیابی می‌شود، اما این چنین نیست که هیچ نقطه ضعف و آسیبی وجود نداشته باشد، اگر با نگاه آسیب‌شناسانه موضوع را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم نقاط قوت و ضعف کجاست و در این صورت می‌توان نقاط ضعف را اصلاح و نقاط قوت را تقویت کرد.

انتهای پیام/

کد خبر : 41123
تاريخ ثبت خبر : 19 بهمن 1395
ساعت بارگزاری خبر : 15:13
برچسب‌ها:,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)