به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از مرکز فرهنگی دانشجویی امام، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی، نشست علمی «امام خمینی(ره) و سیاست اخلاقی»، از سلسله نشستهای تخصصی همایش انقلاب اسلامی در منظومه فکری امام خمینی(ره)؛ از نظریه تا عمل، ۱۹ اردیبهشت ماه و با سخنرانی نجمه کیخا، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در پژوهشکده امام خمینی(ره) برگزار شد.
کیخا در ابتدای این نشست بیان کرد: یک سؤالی که مطرح میشود این است که ببینیم اصلا سیاست اخلاقی چیست؟ امام(ره) از این اصطلاح استفاده نمیکند، بلکه سیاست الهی و عادلانه را به کار میبرند، اما سیاست اخلاقی در عبارات ایشان نیست، این یک بحث است که آیا ذیل سیاست الهی آن را به کار میبرند و اگر این چنین است، به چه شکلی است و این که این سیاست اخلاقی چه شاخصهایی دارد. ایشان وقتی خطاب به مسئولان نظام صحبت میکند چگونه از این اصطلاح استفاده میکند و اخلاق چگونه خود را نشان میدهد و آیا در روش سیاستمداری ایشان است یا در راه حلهای ایشان است و یا یک هدف است که باید همه اینها روشن شود.
وی تصریح کرد: لذا این بحث نیز کاربردی است و بنده میخواهم ببینم کاربرد سیاست اخلاقی در اندیشه ایشان چگونه است و بحث دیگر این که سیاست اخلاقی در اندیشه امام(ره) نیز کمتر کار شده است، از طرف دیگر این بحث نه تنها در اندیشه امام(ره)، بلکه در علوم سیاسی نیز سیاست اخلاقی کم کار شده است، اخلاق سیاسی زیاد است اما سیاست اخلاقی در اندیشه غرب نیز پر رنگ نیست و در نتیجه میتواند مطلب بحث برانگیزی محسوب شود.
کیخا در ادامه بیان کرد: بزرگترین فیلسوف غرب که در این زمینه کار کرده هگل است، اما بعد از او کسی را نداریم که به این مسائل پرداخته باشد، در دوره معاصر نیز اخلاق سیاسی جدی است اما کاوش در سیاست اخلاقی مطلب مهمی است، بحث سیاست اخلاقی را که هگل میگوید در آن یک نوع هماهنگی را مطرح میکند و میگوید وقتی بین زندگی فردی و جمعی انسانها، گسستی نباشد و آرمانهای شخصی آنها همان باشد که در نهادهای سیاسی است، آن زمان میتوان گفت این سیاست اخلاقی است.
وی تصریح کرد: فرد در زندگی شخصی خود، متفاوت از زندگی اجتماعی زیست نمیکند و قوانین حاکم بر زندگی فرد همان است که بر جامعه حاکم است و نهادهای اجتماعی معلول ارادههای ما است، در این هنگام است که سیاست اخلاقی شکل میگیرد در اندیشه هگل، در اندیشه امام خمینی(ره) نیز اگر بخواهیم بحث کنیم، دقیقا این یگانگی وجود دارد. اما از نقطهای سیاست اخلاقی را شروع میکند که فرد است و معتقد است وقتی فرد ساخته شود، سیاست هم ساخته میشود و تاکید بر فرد برای این است که نهادهای جامعه نیز باید یگانه باشد با چیزی که فرد ساخته است و سیاست اخلاقی نیز بیشترین همبستگی را در زندگی ما ایجاد میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه بیان کرد: در اندیشه امام(ره)، سیاست اخلاقی از دل سیاست فردی بر میآید، لذا انسانسازی در اولویت است، نکته دیگر این که اگر بخواهیم بین فرد و جمع اتحادی را برقرار کنیم، این باید بر اساس یک محور باشد که آن محور فراتر از این دو باشد و همه ملتزم به آن باشند که محوری است که فرد و جامعه را به یکدیگر متصل میکند و آن محور، همان توحید و انگیزه الهی است که باید در فرد و اجتماع وجود داشته باشد، لذا یک محور یکسان نیز موجب یکپارچگی میشود.
وی تصریح کرد: نکته دیگر این که، راه حلهایی که در عرصه سیاسی داریم مشترک باشد با آن راه حلهایی که در زندگی فردی داریم، وقتی امام(ره)، با مسئولان در مورد حل مسائل صحبت میکند راه حلهایی را ارائه میکند که وقتی با یک فرد در مورد مسائل شخصی او صحبت میکند همانها را مطرح میکند و این دو در اندیشه امام(ره)، یکی است، همانطور که به فرد توصیه میکنیم که یکسری از اصول شرعی را رعایت کند از جمله این که گناهان را رها کند و … تا مشکلاتش حل شود، دقیقا در سیاست نیز همان توصیهها را از امام(ره) میبینیم.
کیخا در ادامه افزود: این پیوستگی در اندیشه امام(ره) در همه این سطوح وجود دارد، نکته دیگر بحث تعریف است، تعریفی که امام(ره) از سیاست ارائه میکند این گونه است که بر اساس تعریفی است که از قوای انسانی دارد، انسان در چه صورتی به تعادل میرسد؟ همان عوامل در سطح اجتماع نیز موجب تعادل میشود، میگوید باید بین قوای مختلف شما تعادلی باشد و عقل بر شهوت و غضب، حکومت کند و در سطح اجتماع نیز دقیقا همین است و امام(ره)، میگویند اگر شهوت و غضب غلبه کند، سیاست را از مسیر درست آن خارج میکند و عقل باید حکومت کند و این عقل نیز زمانی درست عمل میکند که ذیل شرع قرار بگیرد. لذا در این عرصه، تعریف سیاست نیز یگانگی میبینید، یعنی یگانگی که در تعریف انسان و تعادل او و تعادل جامعه است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: نکته دیگر این که، در اندیشه امام(ره)، سیاست الهی را داریم، سیاست عادلانه را هم داریم، بین اینها میخواهیم ببینیم که با بحث سیاست اخلاقی چه ارتباطی است، آیا سیاست عادلانه و الهی همان سیاست اخلاقی است؟ اگر از بُعد اجتماع نگاه کنیم، طبق تعریف شهید مطهری، عدالت مقدم بر اخلاق است، به این دلیل که عدالت هر چیزی را سر جای خود قرار میدهد و اخلاق بعد از این است و بعد از این که حقوق آنها داده شد به این میپردازند که از حق خود نیز میتوانید بگذرید و اخلاق مرتبهای بالاتر از عدالت است و یک زیادت معنایی دارد و یک درجه رشد یافتگی میخواهد که بیتشر از عدالت است.
وی در ادامه افزود: در سطح جامعه باید عدالت محقق شود، وقتی حق کسی را نداده باشید، نمیتوانید به او هدیه دهید، حکومت وقتی به تکالیف اولیه خود عمل نکند، نمیتواند ادعای اخلاقی داشته باشد و فرضا احسان کند به مردم، در حالی که مردم مسکن و شغل مناسب ندارند، لذا سیاست عادلانه در اولویت است، سیاست عادلانه نیز یک مرحلهای پایینتر از سیاست اخلاقی است که متعالیتر است، اما سیاست الهی در اندیشه امام(ره)، همین است که هم عادلانه است و هم اخلاقی که هر دو را شامل میشود، لذا در اندیشه ایشان، سیاست الهی همان سیاست اخلاقی میشود.
کیخا بیان کرد: این سیاست اخلاقی در چند بعد است، در یک بعد سیاست اخلاقی در اهدافی که برای سیاست در نظر میگیرند دنبال کردهایم و در سطح دیگری در راه حلها، در سطح هدفها امام میگویند، مسیری که در سیاست داریم، همان هدف انبیا(ع) است و میگوید هدفی که از ابتدای خلقت بوده حالا به ما رسیده است که همان بسط توحید و افزایش شناخت مردم از عالم است، تمام کارها در این زمینه مقدمه است و تشکیل نظام اسلامی و حفظ آن نیز مقدمه است و هدف نیست.
وی در ادامه افزود: همه راههای دیگر پنداری است و راهی که به توحید میرسد همان راه توحید است، ایشان در این زمینه بحثی دارند به نام انگیزه و تکلیف و میگویند باید همه کارها باید با انگیزه تکلیف صورت گیرد، در کارهایی که انسان انجام میدهد مهم نیست که خود آن را تایید کند، باید کاری را انجام دهید که بدانید خدا تایید میکند، اگر کاری انجام میدهید که مورد تایید خدا است آن کار درست است، لذا نقطه مرکزی در اندیشههای امام(ره) انسان نیست، بلکه نقطه مرکزی خداوند است.
کیخا گفت: بحث انگیزه الهی در اندیشه امام(ره) مطرح است، تا حدی هم به دلیل بُعد عرفانی اندیشه ایشان است، از جمله موارد این است که میگویند فقط خداوند را ببینید و رضایت خدا را جلب کنید، این بحث پر رندگ است و کسی که آن را میبیند سؤال برایش مطرح میشود که ادیان و دین اسلام برای هدایت مردم آمده و چرا نگوییم که مردم هدف باشند و چرا میگوییم خدا؟ چون امام تصریح میکند. یکسری از اندیشمندان اسلامی را داریم که میگویند ادیان آمده که به مردم خدمت کند، در اندیشه امام بحث مردم جدی است اما امام(ره) نمیگوید نقطه مرکزی مردم هستند، در نظام سیاستی میگویند وقتی خدا از شما راضی است که مردم از شما راضی باشد، اما در بحثهای دیگر که صحبت میکند میگوید همه چیز بر محور رضایت الهی است. این نیز قابل تامل است که چرا وقتی این همه میگوییم که امام(ره) به مردم توجه میکند و میگوید این نظام تا وقتی برقرار است که مردم آن را بخواهند، امام(ره) در صحبتهای خودشان همه چیز را بر محور انگیزه الهی قرار میدهند، همین بحث انگیزه سؤال دیگری را ایجاد میکند.
وی در ادامه بیان کرد: در هیچ کجا در اندیشه امام(ره)، سودگرایی را نمیبینید و میگوید با انگیزه سود کاری را انجام ندهید و با این انگیزه اگر جلو روید شکست خوردهاید و تصریح میکند که باید کارها با انگیزه انجام تکلیف باشد و فضلیتگرایی را نیز در مکتب اخلاقی ایشان میبینیم که دقیقا به سبک فلاسفه قبل از ایاشن است، به این صورت که ابتدا کتب اخلاقی نوشتهاند و بعد کتب سیاسی را تألیف کردهاند که میتوان به ارسطو و فارابی اشاره کرد، در اندیشه امام(ره) هم همین است، اولین کتبی که امام(ره) نگارش میکنند عرفانی است و بعد از آن اخلاقی است و مباحث سیاسی را مطرح میکنند.
کیخا تصریح کرد: امام(ره) با این مباحث عرفانی و اخلاقی صحبت میکند، بحث اخلاق مهم است و قبل از مباحث سیاسی، اخلاق را مطرح میکند و میتوانیم بگوییم بُعد فضیلت نیز خیلی مهم است، به خصوص وقتی میگوید، باید انسانسازی انجام دهیم و میگود اگر در زمینه انسانسازی موفق باشیم، پیروز شدهایم در غیر این صروت، شکست خوردهایم، لذا در اندیشه امام(ره)، فضیلتگرایی و تکلیفگرایی وجود دارد، اما سودگرایی را در اندیشه امام(ره)، نداریم، بحث انگیزه که مهم است، باعث شده که ایشان این دو را اولیوت دهند و تصریح میکند که وقتی به این دو عمل کردید و خود ساخته شدید، سود نتیجه این دو است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه افزود: در همین زمینه کار جالبی انجام شده و یکی از متفکران بحثی کرده و میگوید درست است که اخلاق را به فضلیتگرا، سودگرا و تکلیفگرا تقسمی میکنند، اما انگیزه اینقدر مهم است که میتوانیم بگوییم دو نوع اخلاق داریم، اخلاق تکلیفی و اخلاق انگیزشی و این مورد اخیر به خواستن توجه میکند. بر این اساس میتوان گفت این اخلاق تکلیفگرای امام(ره) یک نوع اخلاق تکلیفگرای سطح بالا به عنوان اخلاق انگیزشی وجود داشته است.
وی بیان کرد: در اخلاق انگیزشی تعلیم و تربیت مهم است و بحث تفکر و اراده فرد نیز مهم است و همه اینها همزمان اهمیت دارد، از این بُعد اهداف که بگذریم چند روش است که امام(ره)، در دیدار با مسئولان از آنها استفاده میکند، از جمله روشها برای حل مسائل تزکیه را مطرح میکنند، در مورد تزکیه اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که باید پاکسازی کنیم و تعلیم و تربیت نیز افزوده شدن به ما و تزکیه کم شدن از ما و پاکسازی است، در اندیشه امام(ره) فقط این نیست و معقدند همراه با تزکیه معارفی نیز به انسان افزوده میشود. تزکیه همان اندازه که دارد چیزی از شما جدا میکند، چیزهایی اضافه میکند و فرد این را در طی مسیر میفهمد.
کیخا در ادامه تصریح کرد: امام(ره) میگویند، وقتی تزکیه انجام دهید، آن زمان میتوانید یکسری کارها را انجام دهید و میگوید کسی که این کار را انجام میدهد میتواند از زیر بار ظلم خارج شود، این یکی از چیزهایی است که به آن میرسد و نکته بعد این که به آرامش میرسد این فرد و این یکی از مواهب تزکیه است. امام میگوید ریشه مفاسد در نفس انسان است و لذا با تزکیه میتواند این مفاسد را از میان بردارد و تزکیه توانمدند سازی است، نه فقط این که بگوییم یکسری خصوصیات از انسان کم میشود، بلکه توانمندسازی روحی است و باعث توسعه میشود و نقش تزکیه در توسعه خودنمایی میکند و میتوان آن را بررسی کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: سپس امام(ره) توصیههایی میکند که از کجا بفهمید که درست عمل میکنید، مثلا میگوید شما یک مسئولیتی دارید و ادعا دارید برای رضای الهی کار میکنید، اما اگر بگویید که یک شخص دیگری است که این کار را بهتر انجام میدهد، آیا حاضرید جای خود را به آن فرد دهید یا نه؟ اگر جای خود را به دیگری دهید، یعنی درست عمل میکنید ولی اگر اینگونه نبود کار شما مشکل دارد.
وی انتهای سخنان خود بیان کرد: دو روش دیگر نیز در کنار تزکیه هست که یکی از آنها محبت است که مردم بفهمند که به آنها محبت میکنید، مردم نیاز به قیم ندارند و خودشان دارای درایت هستند و لذا مردم در آن حدی نیستند که فکر کنید برای آنها تصمیم بگیرید، باید خدمت کنید به آنها و نکته آخر که مطرح میکنند نیز در مورد رابطه دولت و مردم است که چگونه باید این وظایف تقسیم شود.
انتهای پیام/