| امروز پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

معرفی کتاب؛


اندیشه سیاسی شهید مدرس

کتاب «‌اندیشه سیاسی شهید مدرس»‌ در 5 بخش گردآوری شده است. در بخش اول مروری شده است بر اوضاع اجتماعی و سیاسی و مذهبی عصر مدرس (قاجار). بخش دوم مروری بر سیاست و دولت از دیدگاه مدرس و بخش سوم حکومت از دیدگاه مدرس و بخش چهارم حکومت از دیدگاه مدرس را بررسی کرده است. بخش چهارم به مساله قانون و عقب ماندگی ایران پرداخته و در بخش آخر به غرب و پدیده های غربی از منظر او نگر‌یسته شده است.

 به گزارش «خبرنگار پایگاه تحلیلی طلیعه» زهرا شمیرانی؛ گذر به گذشته های پر خاطره این سرزمین، یاد‌آورد نجوای مردان خدا‌جویی است که دل در گرو سرافرازی میهن داشتند. نامدار‌انی چون سید حسن مدرس که با توشه باورهای دینی و مردم باوری، ‌ناهمواری مبارزه و حبس و تبعید را پشت سر نهاد. همان که در نابسامان زمان خود نقش بسیاری در جریان سازی های اجتماعی و شعور آفرینی داشت و مانعی نخست بر سر راه زور‌گویان بود و سلطه ستیزی و هم نشینی دین و سیاست را شعار خویش ساخته بود. و اینک مرور تلاش و اندیشه‌هایش هنوز یادمان تاریخ پر تب و تاب مبارزات مردان بزرگ این سرزمین است، مبارزه ای از آغاز شهامت تا پایان شهادت.


رضا
عیسی نیا در همین جهت، ‌کتاب «‌اندیشه سیاسی شهید مدرس»‌ را در ۵ بخش گردآوری کرده است. در بخش اول مروری داشته است بر اوضاع اجتماعی و سیاسی و مذهبی عصر مدرس (قاجار). بخش دوم مروری بر سیاست و دولت از دیدگاه مدرس و بخش سوم حکومت از دیدگاه مدرس و بخش چهارم حکومت از دیدگاه مدرس را بررسی کرده است. در بخش چهارم به مساله قانون و عقب ماندگی ایران پرداخته و در بخش آخر به غرب و پدیده های غربی از منظر او نگر‌یسته است. نویسنده قبل از آنکه به اندیشه سیاسی مدرس بپردازد لازم دانسته که بستری مناسب فراهم کند که بتوان در آن سخنان مدرس را بهتر فهمید.

بخش
اول: عیسی نیا در این بخش کتاب فضای سیاسی و اجتماعی دوران آیت الله مدرس را تشریح کرده است. این بستر باید طرح می شد تا معلوم شود چه چالش‌هایی از حیث خارجی بر ایران آن عصر وارد شده بود که شهید مدرس، سیاست سلبی و ایجا‌بی را مطرح می کند، یا مشکلات داخلی چه بوده که او با جمهوری رضا خانی مخالفت می کند. عیسی نیا برای بیان فضای اجتماعی و سیاسی در این بخش دو سطح را در نظر گرفته است: ۱- سطح کلان یا محیط بین‌الملل و به ویژه مسئله استعمار ۲- سطح خرد یا محیط داخلی به ویژه بافت فکری هیات حاکمه یعنی استبداد. ایران عصر قاجار از ۱۲۰۰ تا ۱۳۴۴ است که در این ۷ پادشاه بر اریکه قدرت می نشیند و مجموعا عوامل عقب ماندگی ایران را فراهم آوردند. از جمله ی شاهان قاجار فتحعلی شاه است که زمام امور را ۱۲۷۵ تا ۱۲۵۰ در دست داشته.

در
این زمان انقلاب کبیر فرانسه نیز به وقوع پیوست. هم چنین طولانی ترین جنگ های ایران در همین دوره با روس ها صورت گرفت که فرجامی شوم برای ایران در پی داشت.
دولتمردان منافع خود و سلطنت را بر منافع مردم و مملکت ترجیح داده و فساد سیاسی و اقتصادی دوران ناصر‌الدین شاه نیز به نارضایتی های مردمی افزود،اندیشه اصلاحات در همین زمان کلید خورد اما عدم انعطاف محمد علی شاه در مقابل انقلابیون، از جمله اتفاقاتی است که نارضایتی مردم را تشدید می کند و نهایتا به فتح تهران می انجامد. چرا که مشروطیت نظام سیاسی کاملا به خطر افتاده بود. این گزارش از اوضاع داخلی عصر مدرس به نقل از نویسنده بود.

اما فضای سیاسی بین‌المللی در عصر قاجار: سیاست های مردم انگلستان در این دوران شدیدا بر ایران احاطه و نفوذ داشت تا جایی‌که به قرار داد تبنا‌کو کشیده شد و این سیاست استعماری ایران را یکجا به اجا‌نب فروخت.


در
همین ماجرا ملت ایران توسط فتوا‌ی حکم تحریم تنباکوی آیت الله میرزای شیرازی به پا خاست و سرآغاز تحولات بعدی ایران شد. از سوی دیگر سیاست های تز‌اری روسیه نیز تکانه‌ ای در ایران ایجاد کرد. مجموعا باید گفت اوضاع خصوصی متا‌خر از استعمار خارجی روس ها و انگلستان و فرانسه و نیزازاستبداد داخلی شاهان نا‌لایق قاجار بود.

تا این دوره می توان گفت که فقها و علما به ولایت عامه یا سلطنت ماذو‌نه اعتقاد داشتند اما در گیری ها و مبارزات علنی علما یا حکام منجر به تحولی در گفتمان سیاسی سلطنت ما‌ذون شده و گفتمان سیاسی سلطنت مشروطه جایگزین آن شد.


سلسله
قاجار و انقلاب مشروطه جای خود را به سلسله پهلوی داد. بدین صورت که رضاخان برای سرکوب جنبش جنگل از جانب انگلیسی کمک گرفت. و اولین گام را در راستای کسب قدرت مطلقه و تاسیس سلسله پهلوی برداشت و بعد از آن ۱۶ سال با سیاستی خصمانه علیه فرهنگ اسلامی با هدف برچیدن بساط مذهب از صحنه سیاست، تلاش کرد. از جمله این اقدامات سیاست متحدالشکل کردن البسه، کشف حجاب و تصویب قانون نظام وظیفه است. این سیاست ها مخالفین سرسختی در میان مردم و علما داشت که بزرگترین و با نفوذ‌ترین آنها مرحوم شهید آیت الله حسن مدرس بود.

بخش
دوم: رضا عیسی نیا چنین می نویسد که شهید در هیچ یک از سخنان خود به طور صریح به تعریفی روشن از سیاست نپرداخته اما آنچه از لابه لای آرا و اندیشه های او قابل استخراج است این است که سیاست را تدبیری خاص می دانست که در آن انسان بی برنامه و ناشیانه وارد میاد‌ین و صحنه های مبارزه نشود چرا که حتما شکست خواهد خورد. بلکه باید طوری ورود کند که قدرت های دیگر شده و پیروز‌مندانه از صحنه خارج شود. در کلام او، ‌ بحث هدایت و اصلاح خلق و سامان دادن به زندگی مردم نیز اشاره شده است . بنابراین سیاست برای او صرف برد و باخت نیست بلکه پیش بردن و هدایت نمودن با فرهنگ اسلامی است.

در همین راستا‌ست که گفته است که جای جا‌ی مملکت باید کشور جا‌بلقا و جا‌بلسا باشد یعنی شهر و کشوری که در آن فرهنگ اسلامی ظاهر شود. تجلی دولت از دید مدرس عبارت است از نهاد «‌اداره کننده مملکت»‌ که از چهار عنصر وطن، ملت، حاکمیت سیاسی و حکومت تشکیل می شود. در بخش سوم اما به حکومت از زاویه دید مدرس می پردازد.


تا
دوران پهلوی اول، به طور کلان دو نظریه در باب مشروعیت حکومت در اندیشه فقها و علما مطرح شده: الف / مشروعیت حکومت باید از جانب فرامین الهی باشد و مردم فقط نقش کارآمدی دارند ب/ سرچشمه مشروعیت در حکومت اسلامی، ‌قرار داد اجتماعی است که در آن اجرای احکام اسلامی قید شده باشد.

نظر مدرس در باب مشروعیت به دو قسم تقسیم می شود: یکی عصر حضور معصوم و دیگری عصر غیبت و قرار داد اجتماعی. یعنی در عصر غیبت، حاکم اصلی را خدا و اجرای قانون خدا را به وسیله مردم می داند.

به عبارت دیگر مشروعیت را الهی و مقبولیت یا مشروعیت سیاسی را مردمی می داند. یعنی قانون. قانونی که باید منطبق کامل با شرع باشد.


و اما
در پاسخ به این سوال که کدام یک از اشکال حکومت در نظر مدرس مطلوب بوده است باید گفت که او به دفعات موافقت خود را با جمهوری اعلام نموده بود اما مسئله برای ایشان صرفا شکل ظاهری حکومت نیست بلکه برای او حکومتی که به قانون اهمیت می دهد، ‌حائز اهمیت است و در پاسخ به این شهر که چرا با جمهوری رضا خان مخالفت کرد باید گفت وی با خودسری و دیکتاتوری رضاخان به اضافه سرسپردگی رضا قلدر به اجا‌نب مخالف بود دلیل این مدعا نیز همان نامه ای است که وی به احمد شاه نوشت مبنی بر بازگشت به ایران. چرا که مدرس از خطر رضاخان دیکتاتور نگران بود.

از
نظر آیت الله مدرس، ‌رضا خان تابع مشروطه نیست. مدرس علاوه بر ذکر انواع حکومت ها و حکومت مطلوب به این نکته اشاره کرده که در باب شرایط پذیرش تحول و تغییر نظام سیاسی و ایجاد زمینه در پذیرش شکل حکومت و اینکه تغییر وضع اجتماعی و سیاسی باید همراه با فراهم شدن زمینه و اسباب و استعداد افراد آن اجتماع باشد و اگر زمینه ها مهیا نشود، باعث ضرر و زیان می شود. در بخش چهارم کتاب اندیشه سیاسی آیت الله مدرس، عیسی نیا مساله قانون و عقب ماندگی ایران را از منظر شهید مدرس واکاو‌ی می کند و حساسیت این مجاهد مبارز پیرامون صیانت از اجرای قانون مبتنی بر اسلام روشن می سازد.

از
آنجا که مدرس در دو نظام پاتریمونیا‌لیسم قاجاری و نظام شبه مدرن پهلوی یا بهتر بگویم طاغو‌تی و دین ستیزی پهلوی زندگی کرده است. یکی از علل ایجاد اوضاع آن دوران را خلا قانون گرایی و فقدان قانون اساسی می داند. لذا با ظهور و به وقوع پیوستن انقلاب مشروطه، گرچه ظاهری و سطحی، اما حرفی از قانون و محوریت قانون زده شد و با وجود‌ی که برخی روشنفکران به دنبال اجرای قانون با ماهیت غربی در ایران بودند، ‌اما مدرس حساس بود و تاکید می کرد که در ایران هر جا حرفی از قانون زده می شود، مراد همان قانون اسلام است.

مدرس معتقد است در عصر غیبت برای حکومت کردن دو چیز باید رعایت شود: یکی قانون اسلام، ‌از حیث ماهیت و دیگری کیفیت اجرای آن، چرا که با توجه به مقتضیات زمان و روش های اجرایی کارآمد تری که ممکن است در نقاط دیگر دنیا باشد. می توان الگو گرفت و به کار بست. تلقی مدرس از مشروطه، بنابر آنچه نویسنده نوشته است: حاکمیت اراده اجتماعی به جای اراده فردی است و این تعریف، هم‌پوشانی بالایی با معنای قانون و قانون گرایی خواهد داشت.


در
فصل آخر بخش آخر کتاب، که نویسنده عمل عقب ماندگی ایران را می کاو‌د. ابتدا دو دیدگاه غالب را بررسی می کند: یکی نگرش امثال میرزا فتحعلی آخوند‌زاده است. وی صراحتا انتساب به دین را دلیل عقب ماندگی ایرانیان می داند و استدلال می کند که تکیه مردمی، ‌ عقلانیت بشری را ضعیف کرده و همین امر موجب عقب ماندگی بلاد مسلمان نسبت به بلاد اروپا شده است و را‌هکار پیشنهادی او حذف و انکار دین است.

عده ای دیگر همانند اقبال لاهوری این علل را در توانمندی غرب در توجه وافر به علم و فن و تکنولوژی می دانند. در این میانه، آیت الله مدرس قرار دارد که بنا بر نظروی رجل سیاسی، ‌متدین نیستند و یا اگر هم متد‌ین هستند اما سیاست را جدای از دیانت می بینند. علت سوم عقب ماندگی ممالک اسلامی را در اختلافات داخلی می دید و آخرین علت از نگاه او، بحث استعمار و سلطه خارجی است.


البته
مدرس به علل مو‌جده عقب ماندگی در ایران که از عوامل جزیی نیز شامل شده است از جمله سیاست یکجا‌نشین کردن ایلات توسط رضا شاه که از نظر مدرس، سیاست گذاری استبدادی است و به عقب ماندگی منجر شده است، اشاره کرده است. مدرس از این سیاست غلط با عنوان «تخته قاپو کردن» یعنی ده نشین کردن ایلات نام می برد و آن را ادامه همان سیاستی می بینید که تجارت خانه های ایرانی را ورشکسته کرد.

کتاب
«‌اندیشه سیاسی آیت الله مدرس»‌ نوشته رضا عیسی نیا به همت کانون اندیشه جوان، ‌ توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به سال ۱۳۸۶ و در ۱۱۹ صفحه منتشر شده است.

کد خبر : 5300
تاريخ ثبت خبر : 2 خرداد 1394
ساعت بارگزاری خبر : 15:44
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)