به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، نوزدهم نخستین شب از شبهای قدر است و در این شبهای گرانبها، ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار به زمین نازل میشوند و به خدمت امام زمان (عج) مشرف میشوند و در این شب از ماه میهمانی خدا، حضرت علی(ع) در مسجد کوفه ضربت خوردند.
به این مناسبت یادداشتی نگاشته شده است که در ادامه می آید:
حضرت علی (ع) سرمایهداری است که آن را با تلاش، کوشش و کشاورزی به دست آورده اما خود را در سطح ضعیفترین مردم جامعه قرار میدهد و میفرماید: چگونه من راضی شوم که به من بگویند امیرالمومنان و با مردم و مؤمنان شریک دشواریهای آنان نباشم و یا الگو و در تنگناهای زندگی آنان نباشم.
شریح قاضی میگوید: خانهای را به هشتاد دینار خریدم، بنام خودم قباله کردم و گواهان بر آن گرفتم. خبرش به امیرالمؤمنین (ع) رسید، مرا احضار کرد و فرمود: ای شریح شنیدهام خانهای به هشتاد دینار خریدهای و بر آن قباله نوشته و چند نفر گواه گرفتهای؟! گفتم: آری، درست است. امام نگاه خشمگین به من کرد و فرمود: شریح از خدا بترس بهزودی کسی (عزرائیل) بهسوی تو خواهد آمد. نه به قبالهات نگاه میکند و نه به امضای آن گواهان اهمیت میدهد و تو را از آن خانه حیران و سرگردان خارج میکند و در گودال قبرت میگذارد.
ای شریح خوب تأملکن مبادا این خانه را از مال دیگران خریده باشی و بهای آن را از مال حرام پرداخته باشی؟ که در این صورت، در دنیا و آخرت خویشتن را بدبخت ساختهای. سپس فرمود: ای شریح آگاه باش اگر وقت خرید خانه نزد من آمده بودی برای تو قبالهای مینوشتم که به خرید این خانه حتی به یکدرهم هم رغبت نمیکردی من اینچنین قباله مینوشتم: این خانهای است که بنده خوار و ذلیل، از شخص مردهای که آماده کوچ به عالم آخرت است، خریداری کرده در سرای فریب (دنیا)، در محله فانی شوندگان و در کوچه هلاک شدگان قرار دارد که دارای چهار حد است:
حد اول آن؛ به پیشامدهای ناگوار (آفات و بلاها) منتهی میشود.
و حد دوم؛ به مصیبتها (مرگ عزیزان و…) متصل است.
و حد سوم؛ به هوسهای نفسانی و آرزوهای تباهکننده اتصال دارد.
و حد چهارمش؛ شیطان گمراه کننده است و درب این خانه از حد چهارم بازمیگردد.
این خانه را شخص فریفته آرزوها از کسی که پس از مدت کوتاهی میمیرد به مبلغ خارج شدن از عزت قناعت و داخل شدن در پستی دنیاپرستی خریده است.
امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش روایت کرده که فرمود: علی (ع) در کوفه به مردم نان و گوشت میخوراند و خود طعامی جداگانه داشت. بعضی گفتند: کاش میدیدیم که خوراک امیرمؤمنان چیست؟
پس عدهای بهطور سرزده به حضور امام(ع) رسیدند، غذای او چنین بود: خردهای از نان خشکیده خیسیده به روغن که با خرمای فشرده آمیختهشده بود و آن خرما را از مدینه برای وی میآوردند.
ابواسحاق سبیعی میگوید: یک روز جمعه بر دوش پدرم سوار بودم و امام علی (ع) خطبه میخواند. دیدم آن حضرت دست خود را تکان میدهد، گویا با آستین پیراهنش خود را باد میزند. به پدرم گفتم: آیا امیر مؤمنان گرمش است؟
گفت: او گرما و سرما را چیزی بهحساب نمیآورد، بلکه پیراهنش را شسته و چون پیراهنی جز آن نداشته، آن را مرطوب به تن کرده است و چنین میکند تا خشک شود.
کدام زمام داری را میتوان مانند امام علی (ع) یافت که خوراک و پوشاکش چون ضعیفترین مردم باشد و از این سیره نیکو تا لحظه وداع از این دنیا دست برندارد.
انگیزه ساده زیستی پیامبر و امام علی (ع)
چنانکه از سخنان امام علی(ع) فهمیده میشود، ساده زیستی، وظیفه رهبران حق است و باید خود را با ضعیفترین افراد ملت هماهنگ کنند.
امام علی میفرماید: آیا به همین قناعت کنم که گفته شود امیر مؤمنان هستم، اما با مؤمنان در سختیهای روزگار شرکت نکنم و در تلخیهای زندگی، پیشوای آنها نباشم؟!
و در سخن دیگر فرمود: خداوند مرا رهبر خلقش قرارداد و بر من واجب کرد در مورد خوراک، نوشیدنی و لباس، مانند مردم تهیدست و ناتوان، بر خود تنگ گیرم تا فقیر از فقر من پیروی کند و به ستوه نیاید و ثروتمند به خاطر ثروتش، طغیان ننماید.
دومین علت ساده زیستی امام علی این بود که در عصر امام، اغلب مردم فقیر بودند .
حضرت زهرا (س) و ساده زیستی
حضرت زهرا (س) نیز شاگرد مدرسه پیامبر(ص) و الگوی ساده زیستی است. وقتی سلمان فارسی چادر کهنه ایشان را دید که با لیف خرما دوازده جای آن وصله شده بود، متعجب گردید و با گریه چنین گفت: دختران قیصر و کسری در سندس و حریرند و دختر محمد(ص) روپوشی کهنه بر تن دارد که دوازده جای آن وصله شده است.
آن حضرت گفت: یا رسولالله (ص)! سلمان از لباسم تعجب کرده است، قسم به آن که تو را به حق مبعوث فرمود، پنج سال است که من و علی(ع) جز یک پوست گوسفند نداریم که روزها بر روی آن به شترمان علف میدهیم و چون شب فرامیرسد آن را فرش میکنیم و بالش ما از پوستی است که درون آن از لیف خرما پرشده است.
انتهای پیام/