| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

به مناسبت شهادت امیرالمومنین(ع)؛


امام علی(ع) بر آن است تا در سایه حکومت، انسان خاکی را افلاکی کند

امام علی(ع) بر آن است تا در سایه حکومت و تامین دعای مادی مردم و اجرای عدالت، فرد و جامعه را خداگونه و انسان خاکی را افلاکی کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، سخن گفتن درباره امام علی(ع) دشوار است چرا که او منبع عظیمی از ویژگی های منحصر به فرد انسانی و الهی است. وی مظهر همه خوبی ها در جهان است و این در عدالت، شجاعت، مهربانی، رافت، حکومت داری و بسیاری از خصوصیات دیگر در او متبلور شده است. امام در جامعه سیاه و پر از تظاهر حکومت را به دست می گیرد بدون کمترین دلبستگی به خلافت. اما با این وجود مجدانه به دنبال تطهیر جامعه است و در این راه خشم بسیاری را بر می انگیزد. حکومت و خلافت حضرت علی(ع) در زمان کوتاه تاثیرات عمیق و ساختاری در نوع حکومت داری اسلامی به جای گذاشت به طوری که امروزه حکومت علوی به عنوان حکومت عدالت محور در میان مسلمانان به خصوص شیعیان قلمداد می شود. برای آشنایی بیشتر با ویژگی حکومت داری امام گفتگویی را با جلیل الماسی استاد دانشگاه تهران درباره ویژگی های حکومت اسلامی از نگاه امام علی(ع) و مبانی آن انجام داده ایم که در ادامه از نظر می گذرد.

نگاه امام علی(ع) به حکومت و خلافت نگاه ابزاری و آلی است. او خلافت را برای کسب قدرت نمی خواهد بلکه برای اجرای عدالت و استیفای حق مظلوم از ظالم و همچنین برای هدایت و اصلاح فرد و جامعه می خواهد. در جهان بینی او قدرت طلبی و استبداد جایگاهی ندارد.

امام استبداد را از خود دور کرده است و در همان حال که در مقام حاکم و سیاستمدار ایفای نقش می کند، هر لحظه در مراقبت و خودسازی خویشتن خویش است. دعای کمیل او بر این ادعا دلیل روشنی است. امام هواهای نفسانی خود را ذبح شرعی و عرفانی کرده و در نتیجه خلافت را برای تشفی دل خود در دوری ۲۵ ساله از خلافت نمی خواهد. او بر آن است تا در سایه حکومت و تامین دعای مادی مردم و اجرای عدالت، فرد و جامعه را خداگونه و انسان خاکی را افلاکی کند.

برای امام خلافت ارزش ذاتی ندارد و تنها یک ابزار است و بعد از قتل عثمان با اصرار مردم و پس از تجمع چندین باره، خلافت را به اجبار می پذیرد. امام علی(ع) در این زمینه می فرماید: « قسم به خدایی که دانه را می شکافد قسم به خدایی که جان می دهد و جان می ستاند. اگر حضور و اصرار مردم نبود و اگر با این حضور و اصرار حجت بر من تمام نشده بود، خلافت را قبول نمی کردم و اگر پذیرفته ام به این دلیل است که خدای سبحان از انسان های آگاه پیمان گرفته است که باید نسبت به گرسنگی گرسنگان احساس مسئولیت کنند و با فریادهای کوبنده خود شکم گنده های سیری ناپذیر را در دادگاه تاریخ به محاکمه بکشم.» اگر کارکرد خلافت به جز این باشد از دید امام علی(ع) لنگه کفش پاره هم نمی ارزد و از آب بینی بز هم متعفن تر خواهد بود.

۲۵سال از رحلت رسول می گذرد و رهبری دینی و سیاسی از مسیر غدیر منحرف شده است و اصل امامت فراموش شده و فرهنگ جاهلی با نمادی اسلامی بازسازی شده است. در سایه اشرافیت نوظهور، جامعه اسلامی دچار تفکر طبقاتی شده است. در نتیجه جامعه به فقیر و غنی تقسیم شده است. عده ای قلیل به نوایی رسیده اند و در مقابل عده ای کثیر با شکم گرسنه روز را به شب و شب را سر بر بالش بینوایی به روز می رسانند.

امام علی(ع) بعد از قبول خلافت بدون لحظه ای درنگ پاکسازی را آغاز می کند. امنیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را به مردم هدیه می دهد

ثروت های بادآورده، عثمان را در راس زراندوزان جای داده و طلحه ها و زبیرها ثروت های کلان اندوخته اند و بیت المال غارت شده است و در مقابل توده مردم اسیر فقر و فلاکت هستند. معاویه هم از گذشته سر در آخور خلافت دارد و منطقه شام را ملک طلق خود می داند. شورش مردم و قتل عثمان دلیلی روشن بر موارد ظالمانه مذکور است.

امام علی(ع) در چنین شرایطی با اصرار و با رای مردم و پذیرش شروط وی در مبارزه قاطع با مفاسد اجتماعی و اقتصادی و بازپس گیری اموال غارت شده عمومی طی ۲۵ سال گذشته، حی اگر به صورت جهیزیه در خانه ها باشد و کوتاه کردن دست مفسدان اقتصادی و اجتماعی از جمله معاویه و طلحه و زبیر از بیت المال و راندن آنان از حکومت، مسئولیت رهبری را در راستای پاکسازی جامعه به عهده می گیرد.

۲۵ سال ظلم و ستم رهاورد خلفای ثلاثه به ویژه خلیفه سوم است. امام علی(ع) بعد از قبول خلافت بدون لحظه ای درنگ پاکسازی را آغاز می کند. امنیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را به مردم هدیه می دهد. حقوق گرایی را رواج می دهد و به دنبال ساخت جامعه ای بر اساس دستورات قرآن و سنت نبوی حرکت می کند.

امام علی(ع) در آغاز جامعه را به دور از عدالت می بیند. عدالت شاه بیت زندگی امام  است. او شیفته عدالت است زیرا از دید وی جهان هستی از ماهی تا ماه بر اساس عدالت تکوینی حرکت می کند در نتیجه باید جامعه هم بر اساس عدالت اداره شود. یعنی هر کس باید در جایگاه خودش باشد و بر اساس تخصص و شایستگی مناصب اجتماعی را در دست بگیرد. در نتیجه از دید امام علی(ع) طلحه و زبیر و معاویه ظالم هستند زیرا در جایگاهی قرار گرفتند که نباید می بودند.

امام علی توزیع ثروت و بیت المال را در جامعه بر اساس عدالت پیگیری می کند. کسانی مانند عبدالرحمن ابن عوف که از زمان خلفای ثلاثه گذشته مخصوصا در زمان عثمان ثروت های کلان به دست آورده اند مسلما با سیستم حکومت امام بر مبنای شایسته سالاری و عدالت محوری مخالفت می کنند.

معاویه که شام را در دست گرفته و امام علی(ع) پس از رسیدن به حکومت عزم جدی دارد تا معاویه را از اریکه قدرت به زیر بکشد زیرا او یکی از عوامل حکومت فاسد عثمان است. مردم از امام علی(ع) انتظار داشتند افرادی که عامل فساد اقتصادی و اجتماعی طی ۲۵ سال گذشته بودند کنار بزند و امام هم به دنبال خواست مردم، به دنبال به ثمر رساندن پالایش ها بود.

در نتیجه در برابر امام سه گروه ایستادند: ناکثین یا پیمان شکنان مانند طلحه و زبیر و عایشه که با امام پیمان بستند و حکومت او را پذیرفتند. این افراد علیه عدالت امام توطئه کردند و عایشه را از مدینه به بصره آوردند و به جنگ امام علی(ع) آمدند. امام هم با یقین مکتبی که به راه خود دارد بدون شک به جنگ ناکثین می رود و اولین گروه مخالف را در بصره شکست می دهد.  

گروه مخالف دوم قاسطین هستند که شامل معاویه و دستیاران او می شوند. معاویه می داند در حکومت امام جایگاهی ندارد در نتیجه به کارشکنی می پردازد و امام را متهم به قتل عثمان می کند. او را متهم می کند که شورش علیه عثمان کار اوست در حالی که امام کوچکترین دخالتی به گواه تاریخ در این موضوع نداشته است. در نتیجه امام تصمیم به مخالفت با معاویه می گیرد. جنگ صفین درمی گیرد اما با حیله ای که معاویه با عمروعاص به کار می گیرد، قرآن را بر سر نیزه می کنند و لشکریان امام هم فریب می خورند و در نتیجه جنگ صفین در منطقه شام به نفع معاویه به اتمام می رسد.

گروه سوم خوارج یا چپ گراهای اسلامی هستند. آنها به امام علی(ع) اعتراض می کنند که چرا در جنگ صفین مساله حکمیت را پذیرفتی که معاویه در قدرت خود ابقا شود و شام و منطقه دمشق از سیطره حکومت امام علی(ع) خارج شود. در واقع مساله حکمیت به امام علی(ع) تحمیل شد و ابوموسی اشعری در موضوع حکمیت از عمروعاص فریب خورد و کار به جایی رسید که معاویه بر قدرت ابقا شد. امام علی(ع) با خوارج همراهی بسیاری کرد اما آنها کار را به جایی رساندند که امام مجبور شد با آنها بجنگد و شکست شان بدهد.

جامعه ای که طی ۲۵ سال معارف فاسد را تغذیه کرده نمی تواند عدالت محوری امام را قبول کند تا جایی که امام به ابورافع خزانه دارش خشم می گیرد که به چه مجوزی گردنبند بیت المال را به دخترم عاریه داده ای؟ ابورافع می گوید گردنبند را در قبال تضمین به وی داده ام اما امام نمی پذیرد و از دختر خود هم بازخواست می کند. امام به دخترش ام کالثوم می فرماید: «قسم می خورم اگر گردنبند را به عنوان عاریه مضمونه نگرفته بودی اولین زنی از بنی هاشم بودی که انگشتانت را قطع می کردم.»

چنین عدالتی را جامعه نمی پذیرد در نتیجه علیه امام علی(ع) توطئه شکل می گیرد و خوارجی که پیشانی شان از کثرت نماز خواندن پینه بسته بود، امام را شهید می کنند تا به اهداف شوم خود برسند.


انتهای پیام/

کد خبر : 69039
تاريخ ثبت خبر : 15 خرداد 1397
ساعت بارگزاری خبر : 13:55
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)