| امروز پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

نجمه کیخا در گفتگو با طلیعه:


امام خمینی(ره) هدف اصلی انقلاب اسلامی را تربیت انسان می‌داند

استادیار دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه امام خمینی(ره) هدف اصلی انقلاب اسلامی را انسان‌سازی و تربیت انسان می‌داند، گفت: توسعه سیاسی و اقتصادی در هر جامعه ای می تواند ایجاد شود، اما تمایز اصلی انقلاب اسلامی این است که بر توسعه بعد معنوی و اخلاقی جامعه تأکید می‌کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، دکتر نجمه کیخا استادیار دانشگاه شهید بهشتی در تبیین انقلاب اسلامی براساس اندیشه های امام خمینی(ره) گفت: شهرت امام خمینی(ره) به فقاهت و مرجعیت موجب شده نگاه­های حکمی ـ فلسفی، اخلاقی ـ عرفانی و قرآنی ـ تفسیری در تحلیل انقلاب اسلامی کم‌تر مورد توجه قرار گرفته و مغفول واقع شود. از این منظر، فقه و فقاهت و حتی مرجعیت نیز بخشی از طرحی است که در حکمت، عرفان و اخلاق امام خمینی(ره) مشخص و مطرح شده است.

وی افزود: می ­توان در تحلیل انقلاب اسلامی از منظر امام خمینی(ره) نگاهی جامع را شاهد بود. چارچوب سه لایه­ای که در آثار امام خمینی(ره) نیز مورد توجه است می­تواند تحلیل جامعی نسبت به پدیده انقلاب اسلامی ارائه نماید. این چارچوب دارای مبنای دینی و فلسفی محکمی است که ضمن اینکه اضلاع مختلف اندیشه امام خمینی(ره) را به هم مرتبط می نماید، جایگاه هر دانش و ارزش و رتبه هر یک را نسبت به سایر دانش ها نشان می دهد. تبیین چنین نگاهی ضمن این که نظریه ­های بومی انقلاب اسلامی را غنی ­تر می ­نماید اما بر ابعاد مختلف تحلیل انقلاب اسلامی به صورت همزمان تأکید می ­نماید؛ آنچه که در دیگر نظریه ­های انقلاب مغفول واقع شده است.

این محقق و نویسنده کشورمان در ادامه سخنانش اظهارداشت: در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی ایران شاهدیم که برخی از فعالان عرصه فکری و فرهنگی آن دوره که به عنوان شاگردان امام خمینی(ره) مطرح اند پرورش یافته حکمت متعالیه هستند؛ از استاد مطهری تا آیت الله مفتح، دکتر بهشتی، علامه محمد تقی جعفری، انصاری شیرازی و جوادی آملی در این فضای فکری نشو و نما یافته ­اند. از همین رو است که گفته شده جمهوری اسلامی نیز از فلسفه اسلامی صدرایی سیراب شده و می‌توان از آن به جمهوری متعالیه  یاد کرد. در بسیاری از مواقع ممکن است نگاه صرفاً فقهی نتواند پاسخگوی ما باشد. این پشتوانه و پیشینه فلسفی است که می‌تواند به ما در پیوند زدن نگاه‌های مدرن با پرسش­ها و نیازهای زمانه کمک نماید. بنابراین باید اندیشه و سیره امام خمینی(ره) را با چنین نگاهی مورد تأمل قرار دهیم.

وی با بیان اینکه تردیدی در این نیست که امام خمینی(ره) فقیه و مرجعی است که طرفداران زیادی داشته و دارد، اضافه کرد: اما این پرسش طرح می­ شود که آیا در تحلیل انقلاب اسلامی فقط به همین منظر فقه و فقاهت و مرجعیت اکتفا شود و دیگر حوزه­ها مغفول واقع شود یا این که می­توان با توجه به آثار و آرای امام خمینی(ره) نگاهی جامع به پدیده انقلاب اسلامی انداخت و تحلیل بومی جامعی ارائه نمود؟ بنابراین افزون بر تبیین نگاه فقهی می­توان از جایگاه حکمت و فلسفه و اخلاق و عرفان در منظومه فکری ایشان نیز پرسش نمود.

وی تأکید کرد: امام خمینی(ره) که سال­ها به تدریس حکمت و فلسفه ملاصدرا همت گماشته و آثار اخلاقی و عرفانی مختلفی پدید آورده است در دوران انقلاب اسلامی نیز از حکمت و فلسفه و اخلاق و عرفان فاصله نگرفته و صرفا به فقاهت و اجتهاد اکتفا کرده و از این رو در تحلیل انقلاب اسلامی باید به همه ابعاد و اضلاع فکری ایشان به مثابه یک منظومه توجه صورت گیرد.

این استاد دانشگاه بیان کرد: اندیشه امام خمینی(ره) دارای وجوه متعدد کلامی، فقهی، فلسفی، اخلاقی، عرفانی و قرآنی است. ایشان از یک سوی فقیه برجسته‌ای است که با طی کردن فرایند اجتهاد در مصدر مرجعیت عمومی شیعیان قرار گرفته و از سوی دیگر عارف کامل واصلی است که توانسته‌ تأثیراتی را از منظر عرفانی در‌ جامعه بر جای گذارد و هم یک حکیم و فیلسوف صدرایی است. اگر بپذیریم که امام یک حکیم و فیلسوف متعالی صدرایی است و ابعاد نظری و عملی اندیشه و سیره ایشان متأثر از این حکمت است، ضروری است که این ابعاد را بیشتر بکاویم و آنها را برجسته سازیم و نسبت آن را با اخلاق و عرفان و فقه در تحلیل انقلاب اسلامی یادآوری و برجسته نماییم.

در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی ایران شاهدیم که برخی از فعالان عرصه فکری و فرهنگی آن دوره که به عنوان شاگردان امام خمینی(ره) مطرح اند پرورش یافته حکمت متعالیه هستند؛ از استاد مطهری تا آیت الله مفتح، دکتر بهشتی، علامه محمد تقی جعفری، انصاری شیرازی و جوادی آملی در این فضای فکری نشو و نما یافته ­اند

وی با تأکید بر اینکه حکمت متعالیه با توجه به تأکید بر برهان و عرفان و قرآن، انسجام ویژه‌ای به اندیشه امام خمینی(ره) بخشیده و از سوی دیگر شالوده‌‌ای برای مواجهه ایشان با مسائل، چالش‌ها و پرسش‌های عصر کنونی فراهم آورده است، گفت: از همین روست که ایشان به عنوان قهرمان اسفار اربعه معرفی شده است، البته این به معنای آن نیست که حکمت و فلسفه خود هدف اصلی است بلکه به تعبیر امام «فلسفه‏، وسیله است، خودش مطلوب نیست.»

این استاد دانشگاه بیان کرد: فلسفه متعالیه که امام خمینی(ره) پیرو، شارح و مدرس آن است، جامع چهار جریان فکری جهان اسلام است) که عبارتند از: ۱) روش فلسفی مشایی که بر استدلال و برهان عقلی تکیه دارد؛ ۲) روش فلسفی اشراقی که بر استدلال و برهان عقلی و مجاهده و تصفیه نفس تکیه و تأکید می­ کند و به کشف حقیقت فکر می­ کند؛ ۳) روش سلوکی عرفانی که در آن رسیدن به حقیقت مهم است؛ ۴) روش استدلالی کلامی متکلمین که در آن تکیه بر استدلالات عقلی است.

وی افزود: چنان که به نظر می ­رسد حضور امام(ره) در میان جامعه و رهبری سیاسی جامعه، آخرین و چهارمین مرحله از مراحل سیر و سلوک عرفانی ایشان است. در واقع این حضور می ­تواند به معنای تأثیر اندیشه­ های عرفانی بر اندیشه سیاسی امام هم تلقی شود. این نگاه و سلوک عرفانی، حضور در میان خلق و جامعه و به حرکت درآوردن آنان است.

کیخا در ادامه سخنانش با بیان اینکه حرکت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی برای تحقق انسان متعالی، جامعه متعالی و دولت و حکومت متعالی بوده است، گفت: امام خمینی(ره) هدف اصلی انقلاب اسلامی را انسان سازی و تربیت انسان می داند. توسعه سیاسی و اقتصادی در هر جامعه ای می تواند ایجاد شود اما تمایز اصلی انقلاب اسلامی این است که بر توسعه بعد معنوی و اخلاقی جامعه تاکید می کند. از نظر امام خمینی(ره) اگر چنین تحولی در اخلاق انسانها اتفاق نیفتد نه تنها انقلاب اسلامی به هدف خود دست نیافته است بلکه به سمت استبداد و دیکتاتوری نیز حرکت خواهد نمود.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه امام خمینی(ره) در هر دو بعد نظری و عملی موفق بوده است، گفت: ایشان نه تنها دارای آثار فلسفی و عرفانی است بلکه در زمینه اخلاق از بزرگ­ترین مؤلفین کتب اخلاق دوره معاصر است که تأکید می­ کند کتاب اخلاقی باید ما را به عمل برساند و تنها به ارائه معلومات بسنده نکند. اخلاق درمانگر است و نباید در بعد نظر بماند. از همین منظر نیز ایشان انتقادات شدیدی بر برخی آثار اخلاقی و نویسندگان آنها وارد می ­کند.

وی با اشاره به اینکه در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) اخلاق از چارچوب سیاسی ـ اجتماعی برخوردار است، افزود: امام معتقد بود هر سه لایه ی دین برای هدایت جامعه آمده است و هر سه بعد دارای تعالیم سیاسی است. قواعد اخلاقی اسلام نیز هدفی سیاسی و اجتماعی را دنبال می کند که عبارت از تحکیم محبت و برادری در جامعه است

کیخا اضافه کرد: حکمت متعالیه از دوره صدرالمتالهین تا دوره امام خمینی(ره) سیر مشخصی را طی کرده تا از عرصه نظری به عرصه عملی رسیده است. این سیر نشان می‌دهد که حکمت متعالیه از بعد علمی و تئوریک و نظری به بعد عملی و سیاسی و اجتماعی تکوین و تعالی پیدا کرده است. امام با توجه به الزامات و اقتضائات جامعه و پرسش‌ها و نیازهایی که در دوره معاصر در جامعه و در سطح افکار علمی مطرح بوده است برای ورود به صحنه سیاست و اجتماع برنامه‌ریزی می‌کند و به حکمت متعالیه در عرصه اجتماعی ظهور و عینیت می­ بخشد.

وی افزود: البته به نظرم این همان سفر چهارم عرفانی ایشان است که در آن، عارف با حضور در بین جامعه به تکمیل سفر خود می‌پردازد و دست خلق را می‌گیرد تا آنها را نیز به سبب معنوی ارتقا دهد. عبور عارف از این مرحله جز با حضور در بین جامعه و خلق ممکن نیست و به هر حال با توجه به ظرفیت‌های وجودی، عارف و حکیم می‌تواند جهت تحقق ابعاد سیاسی عینی و عملی حکمت متعالیه هم حرکت کند و امام خمینی(ره) این کار را به خوبی انجام می‌دهد. حضور امام در مصدر مرجعیت عمومی نقش کلیدی در تحقق ایده های ایشان دارد. در واقع فقه ابعاد عملی اندیشه ایشان را به خوبی تحقق می بخشد.

کیخا با تأکید بر اینکه پشتوانه حکمی و فلسفی انقلاب نیز می‌تواند حکمت و فلسفه متعالیه باشد، گفت: امام خمینی(ره) با دستمایه قرار دادن حکمت متعالیه به شرح و تفسیر عملی حکمت متعالیه پرداخت و در صدد تأسیس نظام سیاسی مردم سالار برآمد. چنین فلسفه و حکمتی را در عرصه سیاسی می­توان فلسفه و حکمت سیاسی متعالیه نام گذاشت.

انتهای پیام/

کد خبر : 62241
تاريخ ثبت خبر : 24 بهمن 1396
ساعت بارگزاری خبر : 10:45
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)