| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

ویژگی های یک مسئول مسلمان؛


الگوی اسلامی ـ ایرانی اخلاق کارگزاران از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی

مقام معظم رهبري اخلاق را پايه و اساس پيشرفت میداند. اما جامعهاي به سمت اخلاقي تسري پيدا می کند که زمامداران و کارگزاران آن افرادي اخلاقي و اصولي باشند. چرا که آنها همواره براي مردم يک جامعه الگو محسوب میشوند و اعتماد آنها به مسئولين به درجه ی رعايت اخلاق، انصاف و عدالت در گفتار و کردار آنها بستگي دارد.

به گزارش طلیعه؛
هادی خان محمدی،* محمدمهدی کشاورزیان**
هر جامعه ای که میخواهد به پیشرفت و تعالی برسد مبتنی بر عقلانیت خاصی الگوی پیشرفت خود را تعبیه و طراحی میکند. در جوامع غربی به دلیل اینکه مبتنی بر عقلانیت اقتصادی عمل میکنند رسیدن به حداکثر کارایی۱ اقتصادی بهعنوان چشمانداز و الگوی پیشرفت قلمداد میشود. این امر در جوامع اسلامی تصویرسازی شده است. در جوامع اسلامی عقلانیت دینی مقدم بر عقلانیت اقتصادیِ صِرف است. بدان معنا که اگر یک موازنه ی بین انسانیت یا اخلاق و اقتصاد به وجود آید، عقلانیت دینی، انسانیت و اخلاق مقدم است و بر مبنای آن، عقلانیت اقتصادی پذیرفته میشود. مقام معظم رهبری نیز اخلاق را پایه و اساس پیشرفت میداند. اما جامعهای به سمت اخلاقی تسری پیدا میکند که زمامداران و کارگزاران آن افرادی اخلاقی و اصولی باشند. چرا که آنها همواره برای مردم یک جامعه الگو محسوب میشوند و اعتماد آنها به مسئولین به درجهی رعایت اخلاق، انصاف و عدالت در گفتار و کردار آنها بستگی دارد. لذا در این پژوهش قصد داریم با استفاده از روش نظریهپردازی داده بنیاد، توصیههای اخلاقی را که رهبر معظم انقلاب به کارگزاران در طی حدود دو دهه گذشته (۱۳۸۹-۱۳۶۸) عنوان فرمودهاند، بررسی و سپس با استخراج مفاهیم و مقولهها و روابط بین آنها، الگوی اسلامی- ایرانی اخلاق کارگزاران را ترسیم و تبیین نماییم.
ادبیات نظری
۱-۱٫ واژه کاوی اخلاق
اخلاق، واژهای عربی است که جمع خُلق و خُلُق است که در لغت به معنای سرشت، خوی، طبیعت و امثال این معانی نیز به کار میرود و به معنای صورت درونی و باطنی و ناپیدای آدمی است که با بصیرت درک میشود و در مقابل خَلق قرار دارد که به صورت ظاهر قابل رویت با چشم، اطلاق میشود۲٫ بسیاری از فلاسفه و حکمای اسلامی نیز در تعریف اصطلاحی اخلاق با توجه به همان معنای لغوی آن تعریفی ارائه کردهاند.
در عین حال، شایعترین کاربرد اصطلاحی اخلاق در میان اندیشمندان اسلامی عبارت است از «صفات نفسانی راسخ و پایداری که موجب میشوند افعالی متناسب با آن صفات به سهولت و بدون نیاز به تأمل از آدمی صادر شود»۳٫ مطابق این دسته تعاریف[۲] اخلاق تنها شامل صفات نفسانی پایداری است که در نفس رسوخ کرده باشد و شامل صفات ناپایداری که به صورت ملکهی نفسانی در نیامدهاند نمیگردد؛ در این صورت شخص بردباری که بهصورت موردی دچار غضب میشود یا بخیلی که با تأمل و تفکر فراوان بخششی میکند از این تعریف خارج اند. بنابراین تعریف، اخلاق هیئتی است استوار و راسخ در جان آدمی که کارها به آسانی و بدون نیاز به تأمل و تفکر از آن صادر میشود. در عین حال این تعریف هم شامل فضایل اخلاقی و هم شامل رذایل اخلاقی میشود. برخی نیز اخلاق را به صورت صفت فعل به کار بردهاند که در این صورت به معنای کار اخلاقی است و از این جهت آن فعل خارجی و لو از هیئت راسخه در نفس پدید نیامده باشد به فاضله یا رذیله بودن متصف میشود. شهید مطهری تعریفی از اخلاق را میپذیرد که هم به چگونه رفتار کردن توجه کرده باشد و هم به چگونه بودن؛ چگونگی رفتار مربوط میشود به اعمال انسان که شامل گفتار هم میشود و چگونه بودن مرتبط با صفات و ملکات نفسانی است۴٫
گاهی اخلاق به معنای فضایل اخلاقی نیز به کار میرود که در این صورت این واژه در مورد اخلاق نیک و فضیلتهای اخلاقی استفاده میشود؛ مثلاً گفته میشود دروغگویی کاری غیراخلاقی است یا عصارهی اخلاق عشق و محبت است. واژهی اخلاق به معنای نهاد اخلاقی زندگی نیز به کار رفته است. این کاربرد بیشتر نزد فیلسوفان غربی استفاده شده است۵٫ در برخی کاربردها اخلاق به معنای نظام رفتاری حاکم بر یک گروه یا فرقه نیز به کار رفته است. اخلاق اسلامی میتواند به معنای نظام رفتاری مورد پسند مسلمانان و اخلاق مسیحی به معنای نظام رفتاری مورد قبول مسیحیان به کار رود۶٫
همچنین برخی از ابتدا قلمرو اخلاق و مسائل اخلاقی را به حیطههای خاصی محدود کردهاند. به عنوان مثال عدهای اخلاق فردی را نفی کرده و مدعیاند بستر شکلگیری اخلاق در اجتماع است که در این صورت اخلاق تماماً در اخلاق اجتماعی خلاصه میشود. دیگرانی نیز برای اخلاق دامنهی گستردهتری را تعریف کرده و از انواع اخلاق فردی، اجتماعی، بندگی و اخلاق خانواده سخن گفتهاند۷٫

۱-۲٫ واژه کـاوی کارگــزار حکومت
کارگزاران، یا عمّال، اصطلاحی رایج در فرهنگ حکومتی و عامل، مفرد اصطلاح عمّال است. در معنای لغوی عامل گفتهاند: کسی که امور شخص را در مال، ملک و کار او به عهده گیرد و متولی آن باشد و از همین رو به مسئول دریافت زکات، عامل میگویند۸٫ بنابراین، کارگزار یعنی مباشر و مسئولی که از طرف شخصی برای اموال و دیگر امور وی برگزیده میشود. کارگزار افراد را به کار میگمارد، کشاورزان را بازخواست میکند و امور مالی را به عهده میگیرد. کارگزار نمایندهی حاکم اسلامی است که مسئولیتهایی را از طرف وی در امور اجتماعی، سیاسی و نظامی عهدهدار میشود؛ از این رو باید امین حاکم اسلامی و مورد اطمینان وی باشد.
از طرف دیگر واژهی کارگزار را میتوان مترادف با هر آن کس دانست که در دولت مسئولیتی خطیر را به عهده دارد و از سوی مسئولین حکومت و مردم برگزیده میشود و طیف گستردهای اعم از رئیس جمهور، وزرا، نمایندگان مجلس، اعضا مجمع تشخیص مصلحت نظام و غیره را در برمیگیرد.
گزینش کارگزار از سوی حاکم اسلامی با شرایط و ویژگیهایی همراه است که باید با کار او تناسب داشته باشد. زمانی که حضرت یوسف(ع) پیشنهاد میکند تا در سالهای قحطی، امور دارایی کشور مصر را به عهده گیرد دو صفت برجسته، یعنی توانایی نگهداری اموال و آگاهی به کارها را برای خود بیان میکند: «قال اجْعَلْنی عَلی خَزآئِن الارْض إنّی حَفیظ عَلیم»۹؛ او (یوسف) گفت: مرا بر داراییهای کشور مسلط ساز زیرا من هم آنها را حفظ میکنم و هم در بهکارگیری آنها آگاهی لازم را دارم. و آن گاه که دختر شعیب، حضرت موسی (ع) را برای کار نزد پدر میبرد، بر توانایی و امانت داری وی تکیه میکند: «… یا أَبَت اسْتَأْجِرْه إن خَیْرَ مَن اسْتَأْجَرْت الْقَوی الامین»۱۰؛ … ای پدر، او را اجیر خود کن، زیرا بهترین کسی که میتوانی اجیر کنی کسی است که توانا و امانت دار باشد و او چنین است.
در آیات فوق، شرایط کارگزاران، متناسب با وظیفهای که بر دوش دارند، بیان شده است. شرایط کلی برای گزینش کارگزار به دو دسته قابل تقسیم است: . ۱ – شرایط بایسته؛ ۲- شرایط شایسته. شرایط بایسته و لازم، ویژگیهایی است که بدون آن نمیتوان شخصی را برای سمتی برگزید. شجاعت برای ارتشی، عدالت برای حاکم، عدل و عدم عصبانیت برای قاضی، از شرایط بایسته است. از این رو، نقل است که امام علی(ع) در همان روزی که ابوالاسود دئلی را برای قضاوت برگزیده بود او را عزل کرد. ابوالاسود پرسید: چرا مرا عزل کردی؟ به خدا سوگند خیانت نکردهام و به من خیانت نشده است. [فریب نخوردهام] فرمود: به من خبر رسیده که هنگام محاکمه، سخن گفتن تو از دو طرف دعوا بلندتر است۱۱٫ شرایط شایسته، شرایط کمال برای انتخاب اصلح و برتر است که برای اِعمال مدیریت موفق از آن بهره برده میشود.

۱-۳٫ الگوی اسلامی- ایرانی و اخلاق
الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت آرمانی است که «الگو» جنس و ماهیت آن محسوب شده و «اسلامی- ایرانی» فصل و وجه تمایز آن نسبت به سایر مدلها به حساب میآید. مدلهای توسعه ای که تاکنون وجود داشته است، بعضاً تکبعدی است و بیشتر بر کارایی اقتصادی تاکید میورزد. اما مدل مذکور اولاً یک مدل جامع از نظر کلیهی ابعاد است و ثانیاً نگاه به کارایی اقتصادی هدف اولیه و بالذات آن نیست. بلکه فصل بودن «اسلامی- ایرانی» آن بدین معناست که از یک سو قابلیت اتصاف به صفت «اسلامی» را و از سوی دیگر قابلیت اتصاف به «ایرانی» بودن را داشته باشد. در چنین شرایطی سؤال اینجاست که رابطهی اخلاق با الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت چیست؟ البته فصل و تمایز اصلی این الگو در جنبهی ملیگرایی آن نیست، چون در حقیقت تمامی مدلهای توسعه از جمله مدل توسعهی نئوکلاسیک، مارکسیسم، مائوئیسم، ساختارگرا، سرمایهی انسانی و سرمایهی اجتماعی برای ملیت خاصی طراحی و بهکار گرفته میشود. بنابراین اسلامی بودن آن فصلی نسبت با سایر مدلها محسوب میشود. اما جایگاه اخلاق در آموزههای اسلام آن قدر اهمیت دارد که اسلام بدون اخلاق به عنوان موتور محرک معنا ندارد. به خاطر همین امر است که پیامبر در تبیین هدف خود میفرمایند: «انى بعثت لاتمم مکارم الاخلاق قمی». دین در واقع همهی دستوراتش اخلاقى است و تمام شئون اسلام از عبادات، داد و ستدها، تا حدود احکام همگى بر پایههای بلند اخلاق و فضیلت استوار است. بنابراین طبق این جایگاه دور از نظر نیست که بگوییم الگوی اخلاقی- ایرانی پیشرفت را طراحی نماییم هرچند در مضمون واژهی «اسلامی- ایرانی» اخلاق اسلامی نهفته و نیاز به تحدید آن نیست. مقام معظم رهبری نیز نیاز به اخلاق و تزکیه را به عنوان نیاز و احتیاج ضروری بشریت نام برده و فرمودهاند:
«امروز هم به نظر ما بشریت در نهایت نیاز و احتیاج است به پیام بعثت و به پیروى از تعالیم انبیاء عظام الهى که همه‏ى آنها به نحو کامل در تعالیم اسلام و قرآن جمع شده است. در رأس برنامه‏هاى دعوت اسلامى، سه چیز از همه مهمتر است که در آیات کریمه‏ى قرآن به آنها تصریح شده است: علم و حکمت، تزکیه و اخلاق، و عدالت و انصاف»۱۲٫
ایشان در جای دیگر، از اخلاق و معنویت به عنوان یکی از ابعاد اصلی پیشرفت یاد کرده و میفرمایند:
«پیشرفت در یک جهتِ محض نیست. مقصود از پیشرفت، پیشرفت همهجانبه است. از همه‏ی ابعاد در کشور، این ملت، شایسته و سزاوار پیشرفت است؛ پیشرفت در تولید ثروت ملی، پیشرفت در دانش و فناوری، پیشرفت در اقتدار ملی و عزت بینالمللی، پیشرفت در اخلاق و در معنویت، پیشرفت در امنیت کشور – هم امنیت اجتماعی، هم امنیت اخلاقی برای مردم – پیشرفت در ارتقای بهره‏وری، …، همچنین پیشرفت در قانونگرایی و انضباط اجتماعی، … پیشرفت در وحدت و انسجام ملی، … پیشرفت در رفاه عمومی، … پیشرفت در رشد سیاسی که درک سیاسی، رشد سیاسی، قدرت تحلیل سیاسی برای جمعیت عظیمی مانند جمعیت ملت ما، مثل یک حصار پولادین در مقابل بدخواهی‏های دشمنان است،… مسئولیت‏پذیری، عزم و اراده‏ی ملی، در همه‏ی این زمینه‏ها باید پیشرفت بشود»۱۳٫
ایشان در سخنرانی دیگری تلازم عقلانیت، عدالت و معنویت متذکر شده و فرمودهاند:
«من مى‏خواهم این نکته را هم عرض کنم که اگر بخواهیم عدالت به معناى حقیقىِ خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر به شدت در هم تنیده است: یکى مفهوم عقلانیت است، دیگری معنویت. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتى که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلاً عدالت نخواهد بود. عقلانیت به‏خاطر این است که اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به‏کار گرفته نشود، انسان به گمراهى و اشتباه دچار مى‏شود. خیال مى‏کند چیزهایى عدالت است، درحالیکه نیست و چیزهایى را هم که عدالت است، گاهى نمى‏بیند. بنابراین عقلانیت و محاسبه، یکى از شرایط لازمِ رسیدن به عدالت است»۱۴٫
بنابراین با یک تحلیل منطقی و تکیه بر اصول و گزارههای بنیادی شاید بتوان ارکان الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را بر طبق سخنان ایشان سه رکن عقلانیت مبتنی بر علم، اخلاق و عدالت در نظر گرفت؛ به طوری که در نمودار ۱ نشان داده شده ست.
در این مدل، اخلاق پایه و اساس دو رکن دیگر همچون علم و عدالت قرار میگیرد که اینها در نهایت قصد دارند با همبستگی و یکپارچگی یکدیگر از طریق عزت و هویت اسلامی- ایرانی به چشمانداز نظام اسلامی که جامعهی متمدن اسلامی است، چه در سطح منطقه و چه در سطح بینالمللی، دست پیدا کنیم. جامعهی متمدن اسلامی در نگاه مقام معظم رهبری (دام ظلهالعالی) جامعهای است که دارای ویژگی زیر باشد:۱۵
– حاکم بودن اسلام حیاتبخش و نشاطآور؛
– حاکم بودن اسلام تحرکآفرین؛
– عدم تحجر و انحراف؛
– حاکم بودن اسلام شجاعتبخش؛
– جامعه ی عالم و هدایتکنندهی علم؛
– جامعه ی اخلاقی؛
– جامعه ی عدالتمحور.
عدالتی که در اینجا مد نظر است تنها به عدالت اقتصادی اشاره ندارد؛ بلکه حوزههای گستردهای از عدالت را، اعم از عدالت سیاسی، عدالت علمی، عدالت اجتماعی، عدالت فرهنگی و غیره، مدنظر دارد. از طرف دیگر، طبق اندیشهی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) نظام علمی به عنوان موتور محرک نظامهای دیگر چون نظام اقتصادی و نظام سیاسی شناخته شده است و همهی این نظامها نیز در ذیل نظام فرهنگی(اخلاق) قرار میگیرند. البته منظور از نظام سیاسی، نظامی است که دربرگیرندهی مقولهی امنیت و دفاع نیز هست و منظور از نظام فرهنگی نیز نظامی است که دربرگیرندهی نظام اجتماعی هست و به عبارت دیگر نظام فرهنگی- اجتماعی است که در درون آن سه نظام اقتصادی، سیاسی و علمی جای گرفته که هر سه ی آنها باهم تعاملی دوسویه دارند. بنابراین در مجموع میتوان گفت، اخلاق و معنویت بستری برای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مبتنی بر عدالت میباشد و در صورتی ما شاهد جامعهای اخلاقی هستیم که نخبگان آن یعنی در درجهی اول کارگزاران یک کشور افرادی اخلاقی باشند؛ زیرا آنها الگویی برای سایرین محسوب میشوند.

روش تحقیق و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات
استراتژی پژوهشی این تحقیق، نظریه پردازی داده بنیاد یا روش رویش نظریه است. این استراتژی، گرایش به تحقیق کیفی دارد که با همکاری گلیسر و استراس رشد و توسعه یافته است. روشها و رویه های منظم (سیستماتیک)، محقق را قادر میسازد تا نظریه ی مستقل بسازد. نظریهای که با معیارهای علمی مطابقت کند؛ معیارهایی همچون معنیدار بودن، مطابقت نظریه و مشاهده، قابلیت تعمیم، بازآفرینی، دقت، قاطعیت، و اثبات پذیری. در حالی که رویهها چنان طراحی شدهاند که دقت تحلیلی و قاطعیت را فراهم میسازند، خلاقیت نیز عنصر مهمی است. خلاقیت محقق را قادر میسازد تا سؤالهای داده ها را مطرح کند و با مقایسه هایی، به بصیرتهایی دربارهی پدیده دست یابد و به تنظیم نظری دربارهی دادهها نایل آید.
در خصوص تعریف عملیاتی مفهوم اصلی تحقیق یعنی اخلاق کارگزاران باید توجه داشت که تعاریف مختلفی از اخلاق وجود دارد، اما نگارندگان تعریف شهید مطهری را نسبت به سایر تعاریف ترجیح دادند به طوری که اخلاق یک سری توصیههای رفتاری است که به چگونه رفتار کردن و چگونه بودن اشاره دارد. همچنین تعریف عملیاتی اخلاق کارگزاران که مبنای جمعآوری دادهها قرار گرفته است اشاره به مجموعهای از گزاره های اخلاقی و توصیه ای مقام معظم رهبری به کارگزاران دارد که به دو امر توجه میدهد. یکی، ناظر به توصیه هایی اخلاقی است که شخص مسئول و یا کارگزار بایستی شخصاً آنها را، چه در حوزهی اندیشه و چه در حوزهی گفتار و عمل، رعایت کند؛ به عنوان مثال، میتوان تقواپیشگی را نام برد. دیگری، اشاره به رعایت توصیه های اخلاقی است که شخص کارگزار بایستی در مقابل مردم و یا سایر همکاران انجام دهد. البته قلمروی اخلاق با قلمروی وظایف همپوشانیهایی دارد و قابل تفکیک دقیق نیست و ممکن است رهنمودی هم اخلاقی و هم جزء وظایف به حساب آید؛ به عنوان مثال اینکه کارگزار بایستی از فساد دوری نماید. نکتهی دیگر این است که کارگزاران این پژوهش به تمامی مسئولین اعم از مسئولین قوهی مجریه، قوهی مقننه، قوه ی قضایی و سایر مسئولین در نظام اشاره دارد.
بر اساس تعریف عملیاتی که از کارگزار ارائه گردید؛ در این تحقیق منظور از کارگزاران عبارتند از:
اولویت ۱- قوه مجریه و قوه مقننه،
اولویت ۲- قوه قضائیه، مجلس خبرگان و شورای عالی انقلاب فرهنگی
اولویت۳- سایر نهادها و مسئولین مرتبط (مسئولین استانی و غیره)
برای قوه مجریه ۴۰ سخنرانی، قوه مقننه ۱۷ سخنرانی، قوه قضائیه ۱۹ سخنرانی، مجلس خبرگان ۱۵ سخنرانی، شورای عالی انقلاب فرهنگی ۴ سخنرانی و در نهایت برای سایر نهادها مسئولین مرتبط ۱۹۶ سخنرانی کلیدی مقام معظم رهبری مبنای استخراج داده ها قرار گرفته است.

یافته های تحقیق
در مجموع پس از تحلیل نمونه ها، ۵ مقوله ی اصلی، ۱۴ مقوله ی فرعی و تعداد ۷۶ مفهوم به دست آمد که در ادامه آورده شده است.
در بررسی ثانویه نظری، تنها یک مقوله به نام «امر به معروف و نهی از منکر در کار» به مجموعهی مفاهیم و مقولات اضافه گردید و سایر مفاهیم همانند نمونه گیری اولیه (آزمایشی) مکرراً تاکید شده بودند. در واقع مفاهیم و مقولات در این مرحله (نمونه گیری ثانویه)به کفایت نظری خود دست یافتند.

تحلیل یافته ها: الگوی اسلامی ایرانی اخلاق کارگزاران
همانطور که در مرحلهی تجزیه و تحلیل مشخص گردید، الگوی اسلامی- ایرانی اخلاق کارگزاران به عنوان یک مقولهی محوری دارای پنج مقولهی اصلی مشتمل بر اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، اخلاق اداری، و اهداف و دستاوردهای ناشی از آن است. که خروجی اخلاق در سه سطح فردی، اداری و اجتماعی منجر به یک سری دستاوردها شده و بر این اساس هدف مورد نظر تحقق می گردد.
درواقع توصیههای اخلاقی مقام معظم رهبری را میتوان در سه مقولهی اصلی طبقهبندی کرد. آن دسته از توصیههایی که ناظر به مقام و شأن فردی یک کارگزار است و بایستی در ارتباط با خودش رعایت کند، به عنوان مثال «استمرار ارتباط با خداوند»، اخلاق فردی نام گذاری شده است. همچنین آن دسته از توصیه ها و رهنمودهایی که در ارتباط با جامعه و مردم بیان شدهاند، از قبیل کسب رضایت مردم، در اخلاق اجتماعی جای گرفتهاند. در نهایت آن دسته از توصیه هایی که درباره ی نحوهی تعامل با سایر همکاران و زیردستان و در ارتباط با نحوه ی انجام کار مطرح شده است، اخلاق اداری نامگذاری شدهاند. رعایت اخلاق فردی طبیعتاً در رعایت اخلاق اجتماعی و اخلاق اداری نقش اساسی ایفا مینماید. در نهایت، هدف از رعایت این بایسته های اخلاقی و پرهیزها در حقیقت خدمتگزاری به مردم در جهت کسب رضایت الهی است. مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در این زمینه میفرمایند:
«شما براى خدا کار کنید و ببینید تکلیف تان چیست و چه چیزى خدا را از شما راضى مى‏کند»۱۶
همچنین عمل به این توصیهها (باید و نبایدها)، دستاوردهای چشمگیری را برای کشور به ارمغان خواهد آورد. در ادامه به شرح هر یک از این مقولههای الگو میپردازیم.

۴-۱٫ اخلاق فردی
با توجه به نقش اساسی که کارگزاران در سطوح مختلف جهت خدمت به مردم و ایجاد ذهنیت مثبت در اذهان مردم نسبت به حکومت بر عهده دارند، نکات زیادی وجود دارد که باید مد نظر قرار گیرند. یک کارگزار از لحاظ فردی میبایست در درجهی اول اهل تقوا و ورع باشد؛ به طوری که ارتباط دائمی با خداوند داشته باشد. این اهلیت تقوا دارای نشانههای متعددی است. اول داشتن اخلاص است؛ بدین معنا که فرد کارگزار در انجام امور تنها و تنها خدا را در نظر گرفته و توقع تشکر و قدردانی نسبت به کارش را از کسی نداشته باشد.
کارگزار باید به کار خود به عنوان خدمت نگاه کند و توفیقی که خداوند به او داده است. همچنین وی باید به پست خود به عنوان امتحانی که خداوند برای او قرار داده نگاه کند و تمام تلاش خود را انجام دهد تا از این امتحان سربلند بیرون آید. راه پیروزی در این امتحان نیز دو چیز است: مراقبت از خود و سرزنش خود؛ به عبارت دیگر، همان مراحل سیر و سلوک که عبارت است از: مشارطه، مراقبه و محاسبه. اگر کارگزار اینگونه برخوردی را بر خود هموار دارد، نتیجهی آن همان است که در قرآن به عنوان نتیجهی اخلاق برشمرده شده است و آن هم قدرت تشخیص حق از باطل است. این قدرت تشخیص، سبب میشود که فرد، بیگانگان و اغیار را شناخته و مرز خود را با آنان روشن سازد. همچنین تقواپیشگی سبب ایجاد ویژگیهای مثبتی چون صداقت، درستکاری، امانتداری و سلامت نفس میشود؛ به طوری که میتوان گفت چنین شخصی، فردی قابل اعتماد است. اما تقواپیشگی به تنهایی نمیتواند کافی باشد و نیاز به شروط دیگری نیز هست. کارگزار باید فردی کاری و اهل تلاش باشد. وی نباید کار را به صورت مقطعی انجام دهد برعکس او میبایست به طور مستمر کارش را انجام دهد. به علاوه وی باید در انجام امور مهم از خود شجاعت نشان دهد. طبعاً در کار کردنها، مشکلاتی بروز مییابد که راه حل فوری ندارد؛ لذا کارگزار باید از طریق پیشه ساختن صبر و داشتن سعهصدر بر این مشکل فائق آید. وی باید از انتقاداتی که بر او وارد میشود استقبال نموده و البته بین انتقاد سازنده و انتقادی که میخواهد او را از انجام کار درست باز دارد تفکیک قائل شود. اما همهی این موارد نیاز به آن دارد که یک سری شرایط را به صورت عمومی داشته باشد. همچنین وی باید عدالتخواهی و سادهزیستی را سرلوحهی کار خود قرار داده و در همهی امور، اعتزاز اسلام را به عنوان چشمانداز خود بداند. کارهای محوله را باید با نشاط و نه با سستی و کاهلی انجام دهد. نهایت آنکه سه عنصر عدالت، معنویت و عقلانیت باید همواره به عنوان مبنا و معیار همهی امور مد نظر واقع شود. با مداقه نسبت به موارد مذکور میتوان اینگونه استنباط کرد که این موارد، جملگی عبارتند از تعدادی از بایدها و البته برخی نبایدها که برای ساختن یک چارچوب و مدل مفهومی درست از موضوعات، میبایست این نبایدها نیز در کنار بایدها قرار گیرند. هر چند بسیاری از این نبایدها سلبی است که ایجاب موجود در بایدها را نفی میکند، اما کنار هم قرار گرفتن نبایدها کنار یکدیگر، موجب ایجاد پیوستار معنایی کاملی میگردد. مثلاً در مورد اخلاق فردی میبایست از برخی موارد اجتناب نمود. مواردی چون: خوشگذرانی، قدرتطلبی، اشرافیگری، عجله و شتابزدگی در امور، خشم، ترس، ریاکاری، مبالغه، گمان مصونیت از انحراف و خلف وعده. با اندکی دقت، پیوستگی معنایی قسمت سلبی چارچوب نظری مدل اخلاق فردی و قسمت ایجابی آن پدیدار میگردد.
۴-۲٫ اخلاق اجتماعی
همانطور که در عبارات و بندهای گذشته عنوان شد منظور از بیان اخلاق با پسوندی مانند اداری، به معنای تفکیک و تمایز روشن بین انواع اخلاقها نیست؛ بلکه بدین معناست که در هر موقعیتی بسته به اینکه چه شرایطی بر آن موقعیت حاکم است بخشی از دستورات اخلاقی کاربردیتر به نظر میرسد. در جامعه نیز کارگزار میبایست دستورات اخلاقی فردی را رعایت نموده و علاوه بر آن، وظایف و نقشهای دیگری بر وی بار میشود. در واقع، اخلاق اجتماعی تسرّی اخلاق فردی به حیطهی اجتماع است. کلیدواژههایی که در اخلاق اجتماعی برای بیان اخلاق کارگزار استفاده میشود دو چیز است: کسب رضایت خدا و خدمتگزاری عاشقانهی مردم. البته این دو عامل در طول یکدیگر هستند، نه در عرض یکدیگر؛ بدین معنا که کارگزار برای کسب رضای الهی باید رضایت مردم را جلب کند. این امر از طُرُقی چون حل مشکلات مردم و تسهیل شرایط زندگی اسلامی مردم محقق میشود. همچنین بایستی مشکلات و چالشهایی که با آنان درگیر است را به طور صادقانه با مردم در میان بگذارد و در جایی که نیاز است، در مقابل مردم پاسخگو باشد. مقام معظم رهبری میفرمایند:
«دو ستون درست کنید: کارها و خدماتى که انجام داده‏اید؛ کارهایى که انجام نداده‏اید، یا ناکام مانده‏اید در انجامش. اینها را با مردم در میان بگذارید و بدانید که مردم قدر خدمت و قدر تلاش را مى‏دانند. ما باید، هم کارهاى کرده‏ى خودمان و هم کارهاى نکرده‏ى خودمان، یا درست نکرده‏ى خودمان را با صداقت در میان بگذاریم»۱۷
کارگزار باید در این راستا مسئولیتپذیر بوده و تعهد خود را از طریق محور قرار دادن مردم در انجام کارها، ترجیح منافع عامهی مردم نسبت به گروههای خاص و حفظ استقلال جامعه به منصهی ظهور برساند. از مباحث مهمی که در اخلاق اجتماعی مطرح است ایجاد و تحکیم اعتماد بین کارگزار و مردم است که در گام اول کارگزار میبایست به مردم اعتماد کند تا مردم نیز متقابلاً به کارگزار اعتماد کنند. کارگزاران باید ایثارگرانِ عرصهی پیکار علیه کفار را مورد اعتنا قرار داده و در راستای اشاعهی فکر الهی و حیات طیبه تلاش کند. از طرف دیگر در اخلاق اجتماعی به مانند اخلاق فردی، کارگزار میبایست خطوط قرمزی را برای خود تعریف نموده و از نزدیک شدن به آنان اجتناب ورزد. برخی از مؤلفههایی که کارگزار میبایست از آنان اجتناب کند از این قرار هستند: ناامیدی در فضای جامعه، تشنج سیاسی، تبلیغ ضعف مدیریت در کشور، ریاکاری، منت گذاشتن سر مردم و خلف وعده.

۴-۳٫ اخلاق اداری
به کار بردن واژهی اداری در کنار واژهی اخلاق و ایجاد واژهی اخلاق اداری به معنای نگاه سکولار به اخلاق نیست؛ بلکه بدین معناست که مفهوم اخلاق هنگامی که در عرصهی اداره و سازمان مطرح میشود برخی از جنبههای آن بسیار مهمتر از جنبههای دیگر است. از نگاه مقام معظم رهبری مهمترین بُعدِ اخلاق اداری، بحث عدالتمحوری و جدیت در استقرار عدالت در جامعه است. بدین معنا که کارگزار باید در دو جبهه در موضوع عدالت مبارزه کند. اولاً، باید تلاش کند در کاری که دست اوست و با مردم سر و کار دارد عدالت و مساوات بین کارکنان و مخاطبان و مراجعان را رعایت کند. ثانیاً، باید در جهت تسری عدالت در جامعه همت گمارد. مقام معظم رهبری میفرمایند:
«شاخصه ‏هاى اصولگرایى، شاخصه‏هاى مهمى است؛ این شاخصه‏ ها باید مورد توجه قرار بگیرد که من به بعضى از اینها اشاره میکنم. شاخصه‏ى اول «عدالتخواهی و عدالت‏گسترى» است. «فسادستیزى»، شاخصه‏ى دیگرى است « (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار با رئیس جمهور و اعضاى هیئت دولت، ۶/۶/۱۳۸۵).
عدالتمحوری در حیطه ی خود، در قالب قانونگرایی، شایستهسالاری و تشویق و تنبیه کارکنان زیرمجموعه به صورت توأمان متجلی میشود. اما تلاش جهت استقرار عدالت در حیطه ی جامعه در قالب فعالیتهایی چون کوشش برای رفع فقر و محرومیت، کمک به طبقات مستضعف، تلاش برای احقاق حق، تلاش برای برقراری رفاه عمومی، داشتن روحیهی فسادستیزی و رفع تبعیضها و فرصتهای اختصاص داده شده به اشخاص تبلور مییابد. در کنار عدالتمحوری و برای به ثمر رسیدن این ویژگی در عرصهی عمل میبایست دو مقوله ی مهم، مورد توجه ویژه قرار گیرند. اول، صلابت و جدیت در رسیدن به اهداف است؛ بدین معنا که به اهداف تعیین شده ایمان کافی داشته باشد و در این راه استقامت و پایداری را پیشهی خود سازد. دوم، تعهد نسبت به مسئولیت است. کارگزار میبایست بر مبنای تکلیفمداری، خودارزیابی غیرمتعصبانه با صلابت و جدیتِ خستگیناپذیر اهداف را دنبال کرده و وجدان کاری خود را در عرصهی عمل با پیگیریهای مستمر به نمایش گذارد. یکی از نشانههای جدیت و همت در کار آن است که تلاش و پیگیری وی در ابتدا و انتهای کار با هم تفاوتی نداشته باشد. نتیجهی این توصیههای محوری و مسائل پیرامونی آن، اعم از وجدان کاری و صلابت و جدیت در رسیدن به اهداف، باید در کنار کارآمدی خود را نشان دهد. کارآمدی اما خود دارای شاخصههایی است که با محقق شدن این شاخصهها میتوان گفت که به کارآمدی رسیدهایم. از شاخصه های کارآمدی میتوان این موارد را نام برد: پاسخگویی به نیازهای زمان، همراهی سرعت و دقت در کار، آمادگی برای نفس کار، ابتکار عمل و خلاقیت، نظارت بر زیرمجموعه ها و به کار گرفتن افراد مجرب.
یکی از مهمترین اصول اجرایی در زمینهی اخلاق اداری، اصل وحدت هماهنگی و یکپارچگی است. بدین معنا که کارگزار باید با افراد مافوق، هم رده و زیردست در انجام امور همزبان، همدل، دارای نیتهای الهی یکسان و هم گام باشد، در غیر این صورت هرج و مرج ایجاد شده سبب تحقق نیافتن اهداف میشود. نکتهای که میبایست در پایان به آن اشاره شود اینکه همانطور که در اخلاق اداری برخی موارد وجود دارند که میبایست مورد توجه ویژه قرار گیرند و لازمالاجرا هستند، برخی موارد نیز وجود دارند که باید حتماً ترک شوند و از این لحاظ اهمیت ویژه و دوچندان دارند. برخی از این موارد عبارتند از: پرهیز از اهداف حقیر و کوچک، تشنج سیاسی، غلیظ نمودن ادبیات دینی، افراط و تفریط، منت گذاشتن سر مردم، اسراف و ریخت و پاش. اما مهمترین موردی که در همه جا باید از آن پرهیز کرد و شاهکلید پرهیزهاست، همان تکبر است. تکبر نیز شاخصههایی دارد که میتوان فرد متکبر را با آن حرکات شناخت. فرمانروایی بدین صورت که دستور داده شده، پس باید اجرا گردد، آقایی کردن، خودشگفتی (تعریف و تمجید از خود) و نگاه آمرانه به مردم از جمله ویژگیهایی است که نماد تکبر در فرد است و باید از آن در همهی محیطها اجتناب نمود.

۴-۴٫ دستاوردها
همهی آنچه که در مباحث قبلی تبیین شد و اجرای کامل الگوهای اخلاقی اعم از اخلاق فردی، اجتماعی و اداری منتج به یک سری نتایج و دستاوردها میشود. این دستاوردها ابعاد مختلفی دارند. مهمترین دستاورد این امر، تقرب کارگزاران و جامعه به حق و نیل به عزت و سربلندی است. پیادهسازی اخلاق با جامعیتی که در تعاریف پیش گفته شد، منجر به ایجاد اعتماد متقابل شده، یک همسویی و هم گرایی در تعامل کارگزاران و جامعه ایجاد میکند که این تعامل در نهایت به تقرب کارگزار و جامعه به حق منجر میشود. همچنین وجود یک چنین تعاملی سبب ناامید شدن دشمنان دین و جامعه میشود، چرا که در گرو این اتحاد و همدلی مردم و مسئولین، دیگر فضایی برای سنگاندازی و دوبههمزنی برای دشمنان و استکبار جهانی باقی نمیماند.
یک چنین جامعهی متحد و یکپارچهای که مسئولان آن برای کسب رضای الهی رضایت مردم را طلب میکنند و مردم نیز به مسئولین شان اعتماد دارند، بیشک مشمول نصرت و هدایت الهی خواهد شد. همچنین در پرتو این اتحاد و اعتماد متقابل، جامعهای ایجاد خواهد شد که در آن اخلاق و فرهنگ اسلامی نهادینه شده است.

نتیجه گیری
کارگزاران یک حکومت به دلیل شأن و نقش مهمی که در جامعه دارند، همواره زیر نظر مردم یک جامعه هستند؛ به طوری که هر گونه رفتار، گفتار و کردار آنها در نحوهی رفتارشان تأثیرات مثبت و منفی در پی خواهد داشت. به عبارت دیگر کارگزاران حکومت به سبب قدرت و اختیاراتی که دارند، همیشه در معرض گرفتار شدن به آفتهای قدرت و سوء استفاده از موقعیت خویش هستند و این امر نیز اثرات سوئی را در مردم یک جامعه ایجاد خواهد کرد. از این رو لازم است کارگزاران حکومت اسلامی متخلّق به اخلاق اسلامی باشند و آیت ا… خامنه ای به عنوان رهبر فقیه و فرزانهی انقلاب، همواره این حقیقت را مورد نظر داشتهاند؛ به طوری که در هر سخنرانی با مسئولین و کارگزاران نظام، ایشان را از توصیههایی اخلاقی بیبهره نساختند. توصیههای ایشان را میتوان در سه نوع اخلاق که بعضاً با یکدیگر همپوشانیهایی دارند، طبقهبندی کرد.
یک دسته از توصیهها ناظر به مقام و شأن فردی یک کارگزار است که بایستی در ارتباط با خودش، به عنوان مثال «استمرار دائمی با خداوند»، به عنوان اخلاق فردی رعایت کند. دستهی دیگر، اشاره به توصیهها و رهنمودهایی دارد که در ارتباط با جامعه و مردم بیان شدهاند، از قبیل کسب رضایت مردم، که اینها در حوزهی اخلاق اجتماعی جای گرفتهاند. در نهایت، دستهی آخر را که در ارتباط با نحوهی تعامل با سایر همکاران و زیردستان و در ارتباط با نحوهی انجام کار مطرح شده است، جزء اخلاق اداری میتوان قرار داد. در مجموع، میتوان گفت هدف از رعایت این بایستهها و پرهیزهای اخلاقی خدمتگزاری به مردم در جهت کسب رضایت الهی است؛ به طوری که کارگزاران همواره بایستی مردم را در محوریت امور قرار دهند. این امر، دستاوردهایی چون اعتماد مردم به مسئولین، مشارکت حداکثری مردم، عزت و سربلندی جامعه ی اسلامی را به دنبال خواهد داشت.

منبع: فصلنامه صدرا
پی نوشت ها
* دانشجوی دکتری مدیریت، دانشگاه امام صادق(ع)
**کارشناس ارشد مدیریت، دانشگاه امام صادق(ع)
الف) کتب
۱ـ قرآن کریم، ترجمه ی الهی قمشه ای
۲ـ آزاد (ارمکی)، غلامرضا. (۱۳۷۶). نظریههای اقتصاد توسعه: تحلیلی از الگوهای رقیب. تهران. نی
۳ـ اخلاق و معنویت در آیینه ی نگاه مقام معظم رهبری (دام ظله العالی). (۱۳۸۶). تهران. مؤسسه ی فرهنگی هنری ولایت
۴ـ جوادی آملی، عبدالله. (۱۳۶۷). اخلاق کارگزاران در حکومت اسلامی. تهران. مرکز نشر فرهنگی رجا
۵ـ حقانی زنجانی، حسین. (۱۳۷۳). نظام اخلاقی زنجانی. تهران. دفتر نشر فرهنگ اسلامی
۶ـ استراوس، آنسلم و کوربین، جولیت. (۱۳۸۷). اصول روش تحقیق کیفی نظریه ی مبنایی رویهها و شیوه ها. ترجمه ی بیوک محمدی. تهران. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
۷ـ الوانی، سیدمهدی و دیگران. (۱۳۸۶). روش شناسی پژوهش کیفی در مدیریت رویکردی جامع. تهران. انتشارات صفّار
۸ـ دانایی فر، حسن. (۱۳۸۷). چالش های مدیریت دولتی در ایران. تهران. انتشارات سمت
۹ـ ابن منظور. (۱۴۰۸ق). لسانالعرب. بیروت. دارالاحیا التراث العربی. چاپ اول
۱۰ـ اخوه قریشی. (۱۴۰۸ق). محمد بن محمد: معالم القربه فی احکام الحسبه. قم. مکتب الاعلام الاسلامی
۱۱ـ نهج البلاغه. (۱۳۶۶). ترجمه ی محمد دشتی. انتشارات جماعه المدرسین قم، مؤسسه النشر الاسلامی
۱۲ـ نبوی، لطف الله. (۱۳۸۷). مبانی منطقی و روش شناسی. تهران. انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)
۱۳ـ الزبیدی، محمدمرتضی. (۱۴۱۶ق). تاج العروس من جواهر القاموس. ج۶٫ بیروت. دار المکتبه الحیاه
۱۴ـ مطهری، مرتضی. (۱۳۵۸). آشنایی با علوم اسلامی حکمت عملی. تهران. انتشارات صدرا. چاپ اول
۱۵ـ فرانکنا، ویلیام کی. (۱۳۸۳). فلسفه ی اخلاق، ترجمه ی هادی صادقی. قم. کتاب طه
۱۶ـ اتکینسون، آر. اف. (۱۳۶۹). درآمدی به فلسفه ی اخلاق. ترجمه ی سهراب علوی نیا. تهران. مرکز ترجمه و نشر کتاب
۱۷ـ جمعی از نویسندگان. (۱۳۸۵). شناخت اخلاق اسلامی. قم. پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
۱۸ـ قمی، عباس. (۱۳۸۴). سفینه البحار و مدینه الحکم و ایثار. تهران. بنیاد پژوهش های اسلامی

ب) پایان نامه
۱ـ خان محمدی، هادی. (۱۳۸۸). طراحی سیاست های کلان علمی کشور مبتنی بر اندیشه ی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با استفاده از روش رویش نظریه. دانشکده ی معارف اسلامی و مدیریت. دانشگاه امام صادق(ع)
۲ـ رودی، کمیل. (۱۳۸۷). مدل دانشکده ی مرجع علمی. دانشکده ی معارف اسلامی و مدیریت. دانشگاه امام صادق (ع)
۳ـ حیدری، مصطفی. (۱۳۸۶). طراحی مدل مفهومی مدیریت بحران در دوران هشت سال دفاع مقدس (با تأکید بر عملیاتهای والفجر ‎۸ و کربلای ‎۵). دانشکده ی معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق (ع)

ج) مقالات
۱ـ صانعی، مهدی. (۱۳۸۵). «حکم رانی خوب مفهومی نو در مدیریت دولتی». تدبیر، شماره ی ۱۷۸
۲ـ داناییفرد، حسن و امامی، سیدمجتبی. (۱۳۸۶). «استراتژیهای پژوهش کیفی: تأملی بر نظریهپردازی دادهبنیاد». دوفصلنامه ی علمی ـ تخصصی اندیشه ی مدیریت. سال اول. شماره ی دوم. پاییز و زمستان
۳ـ یاوری، وحید، سعیدی، علی. (۱۳۸۹). «پیشرفت و عدالت در اندیشه ی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و مقام معظم رهبری (دام ظله العالی). مبانی نظری برنامه ی پنجم توسعه. تهران. در دست چاپ

د ) بیانات
۱ـ بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، رئیس و کلیه نمایندگان مجلس شورای اسلامی‏، ۲۴/۳/۱۳۶۸
۲ـ بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت ائمه ی جمعه، روحانیون، مسئولان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اقشار مختلف مردم و خانواده‏های معظم شهدای استان های یزد و کهکیلویه و بویراحمد، ۱۱/۴/۱۳۶۸
۳ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس‏جمهور و اعضای هیئت وزیران، در آستانه ی هفته ی دولت‏، ۱/۶/ ۱۳۶۹
۴ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت وزیران، به مناسبت گرامیداشت هفته ی دولت‏، ۰۳/۰۶/۱۳۷۰
۵ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان دوره ی چهارم مجلس شورای اسلامی، ۲۰/۳/۱۳۷۱
۶ـ بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم آقای هاشمی رفسنجانی، ۵/۱۲/ ۱۳۷۲
۷ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار «هیئت دولت» در آغاز کار دوره ی دوم ریاست جمهوری آقای «هاشمی رفسنجانی»، ۳/۶/۷۲
۸ـ بیانات مقام معظم رهبری در جمع «نمایندگان مجلس شورای اسلامی»، ۱۱/۳/۷۳
۹ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور»، ۱۹/۴/۷۴
۱۰ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت‏، ۸/۶/۷۴
۱۱ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران، به مناسبت هفته ی دولت‏، ۸/۶/۷۵
۱۲ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان پنجمین دوره ی مجلس شورای اسلامی، ۲۹/۳/۱۳۷۵
۱۳ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار آقای هاشمی رفسنجانی و کابینه ی ایشان در پایان دوره ی هشت ساله ی ریاست جمهوری‏، ۵/۹/۱۳۷۶
۱۴ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران به مناسبت آغاز هفته ی دولت‏، ۶/۲/۱۳۷۶
۱۵ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت به مناسبت آغاز هفته ی دولت، ۲/۶/۱۳۷۷
۱۶ـ متن کامل بیانات مقام معظم رهبر در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران به مناسبت آغاز هفته ی دولت، ۲/۶/۷۸
۱۷ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان و کارکنان مجلس شورای اسلامی‏، ۱۰/۳/۱۳۷۸
۱۸ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان دوره ی ششم مجلس شورای اسلامی‏، ۲۹/۳/۱۳۷۹
۱۹ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت‏، ۵/۶/۸۰
۲۰ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای هیئت دولت، به مناسبت هفته ی دولت‏، ۴/۶/۸۱
۲۱ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هیئت رئیسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی‏، ۷/۳/۱۳۸۱
۲۲ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای هیئت دولت‏، ۵/۶/۸۲
۲۳ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت‏، ۴/۶/۸۳
۲۴ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار اعضای هیئت دولت‏‏، ۲۰/۸/۸۳
۲۵ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای هیئت دولت‏، ۱۰/۵/۸۴
۲۶ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم تنفیذ حکم آقای احمدی‏نژاد‏، ۱۲/۵/۸۴
۲۷ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران‏‏، ۸/۶/۸۴
۲۸ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار اعضای هیئت دولت‏‏، ۱۷/۷/۸۴
۲۹ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار استانداران سراسر کشور‏‏، ۸/۱۲/۸۴
۳۰ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت، ۶/۶/۸۵

کد خبر : 1791
تاريخ ثبت خبر : 17 مهر 1393
ساعت بارگزاری خبر : 14:26

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)