به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، یکی از تأکیدات مهم رهبر انقلاب به کارگزاران نظام، مسئله «کار جهادی» بهمنظور حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است. ایشان در دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت دراینباره میفرمایند: «برای عملی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی باید کاری جهشی و خارج از روالِ کارهای روزمره و متعارف انجام شود.» همچنین رهبر انقلاب، هفت اولویت کاری برای دولت مشخص کردند که عبارتاند از: اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، سیاست خارجی، علم و فناوری، امنیت، فرهنگ، تسریع در نهایی کردن برنامه ششم توسعه، مسئله فضای مجازی. در همین رابطه پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR گفتوگویی با آقای دکتر محمدجواد ایروانی، وزیر اقتصاد دوران دفاع مقدس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ترتیب داده است.
رهبر انقلاب فلسفه وجودی کارگزاران جمهوری اسلامی را موضوع «خدمت به مردم» معرفی کردهاند. چرا موضوع خدمت، اصلیترین وجه تمایز بین جمهوری اسلامی با سایر حکومتهاست؟
فلسفه وجودی حکومتها یکی از مباحث مبنایی در مدیریت دولتی، علوم سیاسی و حقوق عمومی است و رویکردهای مختلفی نسبت به آن در مکاتب مختلف وجود داشته است. جمهوری اسلامی ایران به علت اینکه خود را ادامه حکومت رسولالله (ص) و حضرت علی علیهالسلام میداند، مبانی و فلسفه وجودی خود را نیز از همان بزرگواران اخذ کرده است. در گفتمان امام رحمهالله علیه و رهبر انقلاب این خدمت به تأسی از آن نگاه عمیق و دقیق الهی برجستگی ویژهای دارد. البته وجه تمایز جمهوری اسلامی با سایر حکومتها مقولهی خدمتگزاری نیست بلکه وجه تمایز جمهوری اسلامی با سایر حکومتها مربوط به نوع نگاه به خدمت است. در سایر حکومتها، خدمت بعد مادی و دنیوی دارد ولیکن در نگاه اسلامی، آخرتگرایی یک اصل اساسی است و خدمت مهم و اساسی هدایت جامعه بهسوی خیراندیشی و عمل خیر است بهگونهای که سعادت و کمال فرد و جامعه توأمان محقق گردد.
نکته دیگر در اولویتبندی مردم در نگاه حکومت است، در عصر کلینتون، آقای آل گور معاون اول او یک ایدهای را مطرح کرد که تحت عنوان مدیریت دولتی نوین مشهور شد و کتابهایی هم تحت این عنوان نوشته شدند. حرف اصلی این رویکرد آن است که قواعد حاکم بر بازار و مشتری محوری در دولت نیز حاکم گردد. این حرف ظاهر خوبی دارد و کار آیی را در دولت افزایش میدهد ولیکن معنای ضمنی آن این است که هرکسی پول دارد، خدمت دولتی میخرد و هر کس ندارد و توان خرید خدمت ندارد یا از آن خدمت محروم میشود و یا باید از قالب صدقه و خیریه و… که بهطور عمده NGO ها آن را دنبال میکنند به آن خدمت برسد؛ اما در نگاه امام و رهبر انقلاب، اولویت با محرومان است و ارائه خدمات به این قشر وظیفه حاکمیت است و اینها نه مشتری حکومت که صاحبان حکومت هستند و خدمت به آنها بهمثابه خدمت به ولینعمتان باید باشد. اینکه عدهای از شیفتگان مکتب شیکاگو درصدد حاکم کردن واگذاری خدمات آموزشی، فرهنگی و بهداشتی به بخش خصوصی با بهانه نتیجهگرائی و قیمت تمامشده هستند تکرار عینی آموزههای سیاست شکستخورده مکتب اقتصادی شیکاگو است که در شیلی و باوجود دیکتاتوری سرکوبگرانه پینوشه اجراشده و پس از یک دهه شکست خورد و یا در آرژانتین و آمریکای لاتین شکست خورد و باعث روی کار آمدن جنبشهای عدالتطلب شد. سیاستهای کاهلانه آموزه دولت حداقلی میلتون فریدمن نیز نتایجش را در بخشهایی که در آمریکا اجرا شد نشان داد که فقر و دوری از آموزش و نهایت آن نطفه بندی خشونت و تروریسم است و کاملاً شکستخورده است. آنچه از رشد علمی و حتی رشد جسمانی در ملت ایران شاهدش هستیم ماحصل سرمایهگذاری و سیاستهای آموزشی تقریباً رایگان و نیز نظام تغذیه حداقلی است که در زمان جنگ صورت میپذیرفت و بهاصطلاح تاکنون از کیسه میخوردیم و سیاستهای افراطی خصوصیسازی آموزش ابتدائی و متوسطه و دانشگاهها و بیمارستانهای دولتی نتایج مصیبتبار آنیک دهه بعد بر سر ما میآید ولی در حال حاضر شاهد لفاظی در این رابطه هستیم.
بهانه آن افراد مقوله کار آیی است و میگویند چون کار آیی دولت پایین است باید اینها را خصوصی کرد، بخش خصوصی هم طبق قواعد بازار کار میکند. اینها توجه ندارند که در نگاه امام و رهبری، اثربخشی مهمتر از کار آیی است البته این به معنای نفی کار آیی نیست ولی اثربخشی به معنای وظیفهمندی در رساندن خدمت به نیازمندان بسیار مهم و حیاتی است. بهطور مثال سیاستهای خصوصیسازی در موضوع خاص رساندن خدمات اولیه مانند آب، برق، گاز و بهداشت به یک روستای مرزی و حتی با سکنه کم ممکن است فاقد توجیه اقتصادی باشد ولیکن این وظیفه دولت است که به مردم خدمت ارائه دهد و یا جمعآوری آرای انتخاباتی یک ایل کوچ رو در یک نقطه دوردست ممکن است پرهزینه باشد ولی حکومت ملزم به ارائه این خدمت است و باید زمینه اظهارنظر و نقشآفرینی او را مهیا کند.
رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند که برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و خدمت به آنها، باید «کار جهادی» و «خارج از روال روزمره» انجام داد، کار جهادی به چه معناست و چرا این موضوع اهمیت دارد؟
در مقوله کار جهادی باید به مقولههایی مانند تلاش مستمر، نظم و انضباط، نگاه جامع و سیستمی، مردمی بودن، پیگیری و تعهد کاری و موارد متعدد دیگری اشاره کرد. در یک نگاه کلان کار جهادی چهار بعد اصلی دارد که عبارتاند از:
۱- قدرت تشخیص صحیح تکلیف: تکلیف به معنای کار درست است. در شرایط امروز و اقتضائات حاضر کدام کار است که بهتر و بیشتر میتواند در تحقق اهداف نظام مؤثر باشد؟ دریافت تکلیف مستلزم درک صحیح اشارات و هدایتهای رهبر معظم انقلاب است. امروز مثلاً حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی یک تکلیف است.
۲- انجام صحیح تکلیف: وقتی تکلیف تشخیص داده شد حالا باید به بهترین شکل انجام شود، هزینه، زمان و کیفیت سه شاخص مهم انجام صحیح تکلیف است.
۳- اخلاص: دوری از رقابتهای فردی و جناحی و انجام کار برای خدا یک ویژگی بارز کار جهادی است.
۴- توکل: استعانت از حضرت حق و باور به اینکه خداوند قادر و متعال سرانجام کارها را شکل میدهد و انسان در همین دایره اختیار خود باید تلاش کند و اگر این سه مورد پیشگفته بود، نتیجه را خداوند تقدیر خواهد کرد؛ و این همان مفهوم تکلیفمحوری و نتیجه گرایی است. مرور حوادث انقلاب، اعم از مجاهدتهای مبارزین انقلابی قبل و حین پیروزی انقلاب، دوره دفاع مقدس و حتی حوادث رخداده در این میدان بینظیر جهاد و مقاومت در عرصه دفاع از حرم ولایت نشان میدهد هرکجا اینها بودند پیروزی بود.
یکی از خصوصیات رهبر انقلاب، کار و تلاش شبانهروزی ایشان است بهطوریکه چندی پیش فرمودند کار را از ساعت پنج صبح آغاز کرده و همینطور تا شب ادامه میدهند. جنابعالی بهعنوان کسی که در این سالها در کنار ایشان حضور داشتید، لطفاً خاطراتی از اهتمام ایشان به روحیه کار جهادی و شبانهروزی و بهتبع آن اهتمام ایشان برای حل مشکلات مردم بیان فرمایید.
نظم و انضباط و برنامه منظم برای نهتنها ساعات بلکه دقایق روزانه، ماهیانه و سالیانه از ویژگیهای رهبر انقلاب است. غیر از برنامههای فردی-عبادی عمده برنامههای ایشان معطوف به کارکردهای ولایتفقیه در جنبههای گوناگون مسئولیتی از ابعاد دینی، مرجعیت، اجتماعی، فرهنگی و بینالمللی و وظایفی که طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی به عهده ایشان است، است. فرماندهی کل قوا، هماهنگی بین قوای سهگانه، سیاستگذاری کلی پس از مشورتهای لازم، دیدارهای فراوانی که با اقشار گوناگون مردم، خانواده شهدا، مسئولان، اساتید و نخبگان و علما و اندیشمندان سایر کشورها دارند با بهرهمندی از انضباط پیشگفته میسر است. کریدورهای متنوع و متکثر تبادل اطلاعات و آگاهی از مسائل گوناگون از ویژگیهای ایشان است. برنامههای سالیانه منظم که تنها با پارهای ضرورتها تغییرات در آن داده میشود نشان از آیندهنگری، جامعاندیشی معظمله است که موجب شده برنامههای هزاران اتاق فکر مؤسسات و کارگروهها و مراکز استراتژیک دشمنان قسمخورده اسلام و ایران ناکام و ابتر بماند.
مهمترین وجه ایشان در درجه اول ایمان به وعدههای الهی است که همیشه ملت ایران و سایر ملتهای اسلامی را به آن توجه میدهند. در درجه بعد چندبعدی بودن شخصیت ایشان است که اهمیت دارد. هوشمندی، خردمندی و سیاست ورزی ایشان نهتنها کمنظیر بلکه ازنظر من بینظیر است. تعبیر یک استراتژیست غربی از جمهوری اسلامی ایران و سیاستهایش جالب است که میگوید سیاستهای جمهوری اسلامی نظیر بافت قالیهای ایران است که در ابتدا یک دار قالی و مقداری تاروپود و نخ و رنگ و حرکات نامفهوم دستهای بافنده را پرتعداد مشاهده میکنیم و بعد از چند ماه بعدازاینکه قالی بافتهشده و زوائد آن برطرف شد ناگه آنیک پدیدهی هنری زیبا که انسان را مسحور میکند میبینیم تازه معلوم میشود اینهمه فعالیتهای مبهم چه نتیجه زیبا و درخشانی دارد.
رهبر انقلاب در دیدار با هیئت دولت در شهریورماه امسال، هفت اولویت کاری برای دولت مشخص کردند، دلیل اولویت داشتن این موارد چیست؟
رهبر انقلاب با توجه به مسیرهای چندگانهای که برای جمعآوری اطلاعات برای خودشان دارند و با عنایت به تجربه طولانی کار مدیریتی و نگاه عمیق و دقیق خود و با بهرهگیری از استمداد مستمر از حضرت حق، یک فرا تحلیل از موضوعات دارند و با یک رویکرد آینده پردازانه موارد را بررسی میکنند. ایشان در امر رهبری خود جایی کم نگذاشتهاند اگر کمبودی مشاهده میشود ناشی از قصور و تقصیرهای مجریان در دورههای مختلف است. برای مثال اگر فرمایشات و فرامین و احکام ایشان در خصوص مبازه با فساد از همان ابتدا بهدرستی اجرایی میشد آیا اکنون وضعیت بهتری نداشتیم؟
این اولویتها نیز بر همین اساس هستند و به نظر من هر کارشناس منصفی اگر اطلاعات صحیحی از واقعیتهای ایران داشته باشد نسخهای جز این تجویز نخواهد کرد. این اولویتها، نسخه درمان و علاج مسائل اصلی جامعه هستند و دولت باید بر اساس این اولویتها حرکت خود را تنظیم و به مردم گزارش کند. با نگاه اجمالی به این اولویتها درمییابیم که این اولویتبندی بسیار دقیق است. «اقتصاد مقاومتی» یک مکتب اقتصادی نوین است که با فعالسازی ظرفیتهای درونی و نقشآفرینی فعال و مؤثر مردم در اقتصاد با تضمین توأمان رشد و عدالت، پیشرفت را میسر میکند و آن را از تکانههای محیطی مصون میسازد. امروز مهمترین چالش پیشروی انقلاب در مواجهه با شیطنت و دشمنی دشمنان قسمخورده انقلاب، اقتصاد است و همین اولویت اول را شکل میدهد. اقتصاد مقاومتی یک طرح یا پروژه موقت نیست بلکه یک بازمهندسی اساسی و فرآیندی تمامعیار برای تغییر اساسی در جهتگیریهای اقتصادی به نفع تولید و مردم است. «سیاست خارجی» یک وظیفه سنگین در تنظیم رابطه جمهوری اسلامی با دنیا دارد و جهتگیری آن بهسوی برخی کشورها آسیبزا خواهد بود، توازن روابط، اولویتدهی به کشورهای همسو و همپیمان و عدم اعتماد به وعدههای آمریکا از مهمترین اولویتها است.
علم و فناوری اولویت سوم است چراکه امروز کشور ما دارای سرمایه عظیم نیروی انسانی جوان، تحصیلکرده و مؤمن است، قاطبه جوانان کشور سالم و مؤمن هستند این دارایی عظیم باید تبدیل به توانایی و قابلیت شود تا آینده کشور تضمین شود.
امنیت یک نقش زیرساختی دارد و اگر امنیت خدشهدار شود، اقتصاد، علم، فرهنگ و… آسیب خواهد دید. با توجه به شرایط منطقهای و تلاش دشمن در جهت مخدوش کردن امنیت کشور و نقشآفرینی اذناب منطقهای دشمن در این حوزه بهدرستی این اولویت مطرحشده است.
فرهنگ بهسان هوایی است که تنفس میکنیم وجود آن برای زندگی ضروری است و امروز یک هجمه سنگین از این حوزه آغازشده و به نظر میرسد در نهادهای مسئول اهتمام کافی برای مقابله با آن وجود ندارد و این اولویت نقش انذاری دارد و توجه مسئولین را بهصورت ویژه میطلبد.
برنامه یک برش پنجساله از سیاستهای کلی و چشمانداز است که ظرفیت تحقق در این دوره زمانی را دارند بنابراین نقش مهمی دررسیدن کشور به اهداف دارد مهمترین کارکرد برنامه، انسجامبخشی به حرکت تمامی ارکان و اجزای گسترده حاکمیت در جهت اهداف ترسیمی است و از سویی دیگر تخصیص بهینه منابع به اولویتها بسیار مهم است. میزان تحقق سیاستهای کلی برنامه و یا سیاست کلی اقتصاد مقاومتی طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی دربرش پنجساله بسیار حیاتی است؛ زیرا که در صورت فقدان آن، دولتها در کاری که انجام میدهند پاسخگو نیستند و بهجای پاسخگویی خود در نقش توجیه کردن وضع پیشآمده و حتی مطالبه گر میشوند. تفسیرهای جدید از برنامه و نوع برنامه ارائهشده و برنامه حداقلی همگی کارکردهای فوقالذکر را دچار خدشه میسازد و در عمل در میان ارکان مختلف حاکمیت التزام به برنامه را کاهش میدهد.
بنابراین برخی مسئولان اجرائی نگاه خود به برنامه را باید اصلاح کنند و در این امر تسریع شود کشور بدون برنامه و یا برنامه حداقلی و در حد کلیات بههیچوجه حرکت مناسبی در جهت اهداف نخواهد داشت و نمیتوان باری به هر جهت کشور را آنهم با اتکا و رانت منابع نفتی مدیریت کرد از سویی برنامه زیرساخت پاسخگویی است و ممکن است برخی به همین علت از دادن برنامه طفره روند.
مثال روشن علیرغم اینکه تصریح و مفهوم و جان اقتصاد مقاومتی که تکیهبر تولید و بهرهمندیهای گسترده از توان ملی یعنی اشتغال، درآمد ملی، ارتقای درآمد خانوارها، افزایش صادرات، پیشرفت مداوم و روبهجلوی اقتصاد و استقلال کشور است معذالک رویکرد شوکآور واردات گسترده و تسهیلگری مداوم در این رابطه و کاهش رادیکال تعرفههای کاملاً ضد اقتصاد مقاومتی و در جهت گسترش اشرافی گری است. یا حذف طرحهای شفافسازی از قبیل ایران کُد و طرح شبنم، تسهیلگری آشکار قاچاق و واردات کالاهای غیراستاندارد و اصرار بر تداوم آن دقیقاً ضد سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و بهنوعی دوگانگی در رفتار است.
برای رفع این دوگانگی چه باید کرد؟
داشتن متدلوژی جهت برنامهریزی راهبردی، تحقق سیاستهای کلی برنامه پنجساله و نیز سایر سیاستهای کلی نظیر اقتصاد مقاومتی ضرورتی حیاتی است. هر یک از بندهای ۲۴ گانه اقتصاد مقاومتی دو یا سه پیام کلیدی، یعنی عوامل حیاتی موفقیت (CSF) دارد که برنامه اقدام (Action Plan) برای هر یک از عوامل تعیین و با ایجاد شاخص کلیدی (Key Performance Index) برای هر برنامه اقدام میتوان آن را پایش کرد. در این صورت است که میتوان مطمئن شد که هیچ بند سیاستی را یک دستگاه مسئول کنار نگذاشته و هیچ برنامه اقدام و هیچ بند سیاستی مغفول نیست (این متدلوژی باعث میشود حتی اگر فرد مسئول نظر موافق نداشته باشد پیکره کلی برنامه از نظرات شخصی مغفول بماند) و نیز شاخصهای کلیدی عملکرد نیز میگوید چقدر پیشرفت و یا سکون و یا پسرفت در برنامههای اقدام بوده که متناسباً پیگیری شود.
البته اقتصاد مقاومتی در سطح کلیه نهادهای اقتصادی اجتماعی تحت پوشش دفتر مقام معظم رهبری نظیر ستاد اجرائی و بنیاد مستضعفان در این چهارچوب علمی برنامهریزی کرده و برنامههای اقدام آنها پایش علمی و عملکردی میشوند؛ یعنی در ارتباط با هر بند مرتبط سیاست اقتصاد مقاومتی کلیه برنامههای اقدام مشخص و با شاخصهای کلیدی عملکرد موردسنجش مستمر قرار میگیرند. این نشاندهنده رشد تفکر علمی در نهادها با جذب نخبگان دانشگاهی و افزایش کارآئی آنها است. هرچند سهم ناچیز ۵/۱ درصدی در اقتصاد ملی دارند لیکن سبک برنامهریزی و انعطافپذیری و اقدامات نوآورانه آنها الگویی محرک در پیشبرد اقتصاد مقاومتی برای سازمانهای دیگر است این در حالی است که برخلاف اکاذیبی که BBC و VOA بهشدت شایع میکنند و برخی در داخل تکرار میکنند تمامی انواع مالیاتهای تکلیفی، ارزشافزوده و مالیاتهای مستقیم را پرداخت میکنند.
انتهای پیام/