| امروز جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

اصغر منتظرالقائم مطرح کرد:


ابعاد مختلف فرهنگ تمدن‌سازی پیامبر(ص) تبیین شود

استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان گفت: با توجه به تفکر انقلاب اسلامی که به دنبال ایجاد تمدن نوین اسلامی است باید ابعاد مختلف فرهنگ تمدن سازی پیامبر(ص) تبیین شود. باید اساتید و محققان بیش از پیش به این موضوع بپردازند. باید به مساله تمدن سازی پیامبر(ص) بیشتر پرداخته شود و برای این کار باید مواد لازم آن استخراج شود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، پایه گذار تمدن اسلامی پیامبر اسلام(ص) بودند که بعد از هجرت از مکه به مدینه اقدام به پایه گذاری حکومت و ایجاد تمدن اسلامی کردند. تاسیس تمدن اسلامی توسط پیامبر در جهل آن روزهای شبه جزیره عربستان کار شگرفی بود که پیامبر با بهره گیری از هوش و قدرت تدبیر خود به انجام رساندند. امروز بعد از طی فراز و نشیب بسیار از ایجاد تمدن اسلامی، تفکر ایجاد تمدن نوین اسلامی شکل گرفته است؛ تمدنی که می رود تا با ظهور امام عصر(عج) به کمال برسد. با توجه به اهمیت تمدن سازی پیامبر(ص) گفتگویی را با اصغر منتظرالقائم استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان انجام داده ایم که در ادامه آن را می خوانید.

هر تمدن برای اعتلا و پیشرفت خود نیاز به مولفه ها و ویژگی هایی دارد. آن ویژگی ها از نظر شما چه هستند؟

هر تمدنی برای پیشرفت خود نیاز به مولفه هایی از جمله قدرت سیاسی برای حمایت دارد تا بتواند امنیت ایجاد کند. امنیت برای ایجاد تمدن، اصل اساسی است. همچنین تمدن نیاز به اقتصاد و رونق مالی دارد تا برای ایجاد آن درآمد زایی کند. دین، تفکر و اخلاق هم از دیگر مولفه های مهم محسوب می شوند زیرا عامل پیش برنده و ایجاد کننده تمدن هستند. کار و تلاش و کوشش، همبستگی و اتحاد مردم، پیوندهای شهروندی، نظام فرهنگی و ساختارهای فرهنگی که بتوانند استقلال فرهنگی خودشان را حفظ کنند، دارا بودن نظام آموزشی قوی که می تواند در اعتلای فرهنگ مهم باشد، هم دارای اهمیت هستند.  

عوامل موثر در ایجاد تمدن اسلامی شامل چه مولفه هایی می شود؟

همه تمدن ها دارای شباهت هایی با یکدیگر هستند. تمدن اسلامی به جهت اینکه بر محور اسلام قرار دارد، شناخت و تبیین اسلام در در جه اول برای ایجاد تمدن اسلامی دارای اهمیت می شود. کسی که ادعای تمدن سازی می کند باید مجموعه ای از عقاید و توحید اسلامی را بداند و قرآن و اخلاق را به طور کامل بشناسد و با انسان شناسی، هستی شناسی، معرفت شناسی و شریعت شناسی اسلامی آشنا باشد. در این صورت می تواند در راستای مولفه های ایجاد تمدن، تمدن اسلامی را ایجاد کند. 

شما نقش پیامبر(ص) را در تمدن سازی اسلامی چگونه تعریف می کنید؟ پیامب(ص) چگونه در سرزمینی که حتی یک حکومت در آن ایجاد نشده بود، توانستند تمدن اسلامی را پایه گذاری کنند؟

پیامبر(ص) پایه گذار تمدن اسلامی است زیرا شبه جزیره عرب هم بیابان سرزمینی و هم بیابان اخلاقی بود. عربستان سرزمین خشکی بود و رذائل اخلاقی مانند جنگ و درگیری قبایل در آن موج می زد. در آنجا دولت نبود و همواره نزاع و درگیری وجود داشت. پیامبر این چنین جامعه ای را گرگون کرد و مدنیت نوینی را بر مبنای انسان شناسی، هستی شناسی، معرفت شناسی و هدایت بوجود آورد.

اگر پیامبر(ص) در مکه می ماند و هجرت نمی کرد، اصلاحاتی که انجام داد و نیروهای زیادی که تربیت کرد، می توانستند مصلحانی برای ایجاد تمدن در سراسر جزیره العرب باشند. اما پیامبر هجرت کرد و به جامعه سامان بخشید. این سامان بخشی در ابعاد نظام سیاسی، نظام فرهنگی، نظام اجتماعی و نظام اقتصادی بود. دولت پیامبر(ص) دارای نهادهای مختلفی مانند کارگزاران سیاسی بود. این دولت پیمان هایی بین قبایل داخلی و در روابط خارجی با دیگر کشورها می نوشت و اجرا می کرد.

اگر چه در راس این حکومت پیامبر (ص) قرار داشت و قوانین آن از وحی بود اما کارگزار و نهاد هم در اختیار داشت. نهادهایی که پیامبر(ص) ایجاد کرد توانست جامعه عربستان را اداره کند که با رحلت ایشان از هم پاشیده نشد. تعیین وصی و جانشینی پیامبر(ص) که در زمان پیامبران قبلی هم مطرح بود، دین اسلام را بیمه کرد.

از نظر بعد خارجی دولت ها با پیامبر(ص) قرارداد می بستند و نامه می نوشتند و هیات هایی را به مدینه می فرستادند. پیامبر(ص) سرزمینی را در سال نهم و دهم هجری اداره می کرد که حاکمیت داشت.

در سال نهم هجری ۲۷ هیات نمایندگی قبایل از شمال و ۴۴ هیات نمایندگی از قبایل جنوب به حضور پیغمبر می رسند و قرارداد می بندند و پیامبر(ص) هم عده ای از آنان را به رسمیت می شناختند و عده ای دیگر را به اسلام دعوت می کنند. سرزمینی که از جنوب در یمن تا شمال در بندرعقبه گسترده بود، بیشتر قسمت های شبه جزیره عربستان را دربر می گرفت. پیامبر(ص) قدرت بلامنازعی را ایجاد کرد که امنیت را به این سرزمین آورد. بعد از رحلت پیامبر(ص) از جنگ و نزاع های قبیله ای دیگر خبری نبود و این امنیت آنقدر زیاد شد که افراد دیگر قبایل به مکه برای زیارت می آمدند.

نظام فرهنگی توسط پیامبر اسلام بوجود آمد. این نظام در راستای تصحیح اعتقادات و آداب و رسوم بود. اخلاق اعراب با وجود وحشی گری ها اصلاح شد و همبستگی و نوع دوستی بین آنها ایجاد گردید. نظام خانوادگی و نظام آموزشی ایجاد شد. در سرزمینی که نوشتن و نگارش وجود نداشت، پیامبر(ص) توصیه به نوشتن می کرد. او گفتگوی علمی و کتابت را به اعراب آموخت و از اسرا معلم و قاری قرآن تربیت کرد.

پایه ریزی نظام آموزشی توسط پیامبر(ص) بر پایه عقلانیت و تدبیر بود و نهادآموزشی خود را تبیین کرد. این نظام دگرگونی عمیق فکری و آموزشی را پدید می آورد تا نیروهای عظیمی شکل بگیرند و قوانین مدنی ایجاد شود. به گفته توماس کارلاین پیامبر اسلام قوانین مدنی و اخلاقی را عرضه کرد تا وحشیگری و ددمنشی را براندازد. بی قانونی و هرج و مرج را با نظم و تمدن جایگزین کرد.

پیامبر(ص) نژادگرایی و عرب گرایی که خود را سمبل غرور می دانستند از بین برد و امت بوجود آورد. حقوق زنان را مطرح می کند و زن دارای مال و حق می شود. برقراری عدالت و مساوات و فقرزدایی شکل می گیرد و طبقات اجتماعی و رفاع عمومی بوجود می آید.

پیامبر(ص) نظام اقتصادی را بوجود می آورند و این شامل نهادهای مختلف از جمله تولید ثروت و برنامه مدون برای اصلاح امور اقتصادی جزیره العرب بود. تولید ثروت از طریق کار و کوشش، راه اندازی کاروان ها، ایجاد صنوف و مشاغل مختلف و توزیع و تبیین وقف به عنوان سازمان اقتصادی و فرهنگی شکل می گیرد. پیامبر چارچوب مشخصی برای نوع خرید و فروش و معاملات مشخص می کند و از آن زکات و خمس دریافت می کند.

تمدن اسلامی که با وجود مشقت و سختی های فراوان توسط پیامبر(ص) پایه گذاری گردید. بعد از رحلت ایشان به چه سمت و سویی رفت؟

بعد از رحلت پیامبر(ص) جانشینی که معرفی شده و می توانست جامعه را به درستی رهبری کند بر مصدر قدرت قرار نگرفت و جامعه دچار انحراف شد. در دوران ۲۵ سال بعد از رحلت، جلوی شتاب تمدن گرفته شد و تا حدودی به معیارهای قبیله ای بازگشت. امام علی(ع) بعد از خلافت تمدن را در مسیر رشد خود قرار داد. اما نزاع و درگیری بعد از شهادت او دوباره شکل گرفت و بنی امیه و جریان رجعت طلب به سنت های قبیله ای و پادشاهی ظهور می کند.

بعد از پیامبر(ص) سه جریان شکل می گیرند: جریان اول اهل بیت هستند که دارای رهبری الهی است و پیامبر آن را در غدیر خم معرفی کرد. جریان دوم رجعت طلب و قدرت طلب و عصبیت گرای نژاد پرست اموی است و جریان سوم که دربرگیرنده جریان و اول و دوم بود. در این جریان ها سه نوع تفکر اهل بیت، تفکرقریشی و تفکر عربی و اسلامی ایجاد می شود که در تفکر سوم هم به معیارهای عربی و امتیازات قبیله ای و هم به اسلام توجه دارند.

خلیفه اول و دوم اهل تشیفات و تجملات نبودند اما در دوران خلیفه سوم اشرافی گری صاحب امتیاز می شود و اموی ها همه کاره می شوند. بعد از رحلت پیامبر(ص) جریان اسلامی و عربی جای خود را به جریان مدینه قریشی می دهد. امام علی(ع) در دوران خلافت خود به مدت پنج سال خلافت را در مسیر آرمانی قرار می دهد اما با شهادت او با آمدن معاویه مدینه قریشی حاکم می شود.

چرا بیشتر به جنگ ها و فتوحات پیامبر اسلام(ص) پرداخته شده است تا تمدن سازی پیامبر(ص)؟

سیره نویسان قبلی بیشتر به جنگ های پیامبر(ص) پرداختند و نویسندگان بعد هم به صورت تقلیدی این کار را ادامه دادند. با توجه به تفکر انقلاب اسلامی که به دنبال ایجاد تمدن نوین اسلامی است باید ابعاد مختلف فرهنگ تمدن سازی پیامبر(ص) تبیین شود. باید اساتید و محققان بیش از پیش به این موضوع بپردازند. باید به مساله تمدن سازی پیامبر(ص) بیشتر پرداخته شود و برای این کار باید مواد لازم آن استخراج شود.

انتهای پیام/

کد خبر : 55932
تاريخ ثبت خبر : 27 آبان 1396
ساعت بارگزاری خبر : 08:31
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)