| امروز پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

معرفی مقاله؛


آشنایى با روش تحلیل محتوا

تحليل محتوا يك مورد خاص در تحقيق مشاهده اى و تحقيق تاريخى اسنادى محسوب مى شود و از نظر ماهيت، پژوهشى كمّى است كه از طريق آن محتواى كيفى منابع مورد بررسى طى دستكارى هاى آمارى به داده هاى كمّى تبديل مى شود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، سیدمحمدرضا موسوى نسب کرمانى مقاله ای با عنوان «آشنایى با روش تحلیل محتوا» نگاشته است که متن کامل آن در ادامه می آید:

 چکیده:

تحلیل محتوا یک مورد خاص در تحقیق مشاهده اى و تحقیق تاریخى اسنادى محسوب مى شود و از نظر ماهیت، پژوهشى کمّى است که از طریق آن محتواى کیفى منابع مورد بررسى طى دستکارى هاى آمارى به داده هاى کمّى تبدیل مى شود.
این روش سابقه اى طولانى دارد که آثار آن را مى توان در تحلیل کتب دینى مانند انجیل و قرآن دید، اما به صورت علمى در قرن اخیر و با بررسى و تحلیل مطبوعات دنبال شده است و به حوزه هاى گوناگون علمى گسترش پیدا کرده است.
 این روش را مطالعه عینى، کمّى و سیستماتیک فرآورده هاى ارتباطى (محتواى آشکار پیام) براى رسیدن به تفسیر پیام، تعریف کرده اند. هدف هاى اصلى آن را مى توان در تحلیل ویژگى هاى پیام، تحلیل پیشینه اى پیام و تحلیل پى آمدهاى پیام خلاصه کرد.
یکى از مهمترین انواع آن، تحلیل محتواى مقوله اى است که در آن ابتدا متن (انواع پیام ها مثل فیلم، مجله و…) مورد نظر به اجزایى تجزیه مى گردد، سپس با تقسیم اجزا به طبقات گوناگون، فراوانى هر طبقه شمارش و درصدگیرى مى شود و در پایان آن درصدها تحلیل مى گردند.این مقاله به منظور آشنایى پژوهشگران با این روش تهیه شده است.

مقدمه:

روش هاى تحقیق را بر اساس معیارهاى گوناگونى مى توان طبقه بندى نمود؛ از جمله: بر اساس هدف (بنیادى، کاربردى و توسعه اى)؛ بر اساس زمان گردآورى (تاریخى، پیمایشى و آزمایشى)؛ بر اساس ماهیت داده ها (کمّى و کیفى)؛ و بر اساس ویژگى هاى موضوع.

یکى از متداول ترین طبقه بندى هاى روش هاى تحقیق، طبقه بندى بر اساس ماهیت داده هاى پژوهش است.
بر این اساس، تحقیقات به دو گروه تحقیقات «کمّى» و «کیفى» طبقه بندى مى شوند. این تحقیقات به روش هاى گوناگونى انجام مى گیرند که در جدول شماره یک به آن ها اشاره شده است.

جدول ۱ـ انواع روش هاى تحقیق

انواع روش هاى تحقیق

کمّى

کیفى

روش آزمایشى

مطالعه میدانى

روش پیمایشى

مطالعه موردى

تحلیل محتوا

تحلیل گفتمان

تحلیل داده اى

اِسنادى یا کتابخانه اى

 

همان گونه که در جدول مشاهده مى شود تحلیل محتوا یکى از انواع روش هاى کمّى است.
 این روش على رغم داشتن تفاوت هایى با سایر روش هاى تحقیق کمّى، وجوه مشترکى نیز با آن ها دارد. در ذیل به برخى از این وجوه مشترک اشاره مى گردد:

۱- اطلاعات یا کمّى اند و یا در صورت کیفى بودن، محقق آن ها را تبدیل به کمّى و dataمى کند؛

۲- با روش هاى آمار تجزیه و تحلیل مى شوند؛

۳- چون اطلاعات کمّى هستند، آن ها را در قالب جدول ماتریس داده ها تنظیم مى کنند.

۱- تاریخچه تحلیل محتوا

از عمر اصطلاح تحلیل محتوا به صورت علمى آن بیش از پنجاه سال نمى گذرد، اما ریشه تاریخى آن به آغاز کاربرد آگاهانه انسان از نمادها و زبان برمى گردد.
 اولین کند و کاو تجربى محتواى ارتباطات به مطالعات الهیات در اواخر سده هفدهم برمى گردد؛ هنگامى که کلیسا نگران گسترش مطالب غیر مذهبى در روزنامه ها بود. از آن زمان به بعد این کند و کاو تجربى به حوزه هاى دیگر نیز کشیده شد.
در آستانه قرن بیستم با افزایش محسوس در تولید انبوه کاغذ روزنامه در آمریکا، توجه به ارزیابى بازارهاى انبوه و افکار عمومى پدید آمد. پس از جنک جهانى تحلیل محتوا به تعدادى از رشته هاى علمى دامن گسترد.
براى نمونه، در روانشناسى، تحلیل محتوا کاربردهاى متعددى پیدا کرد؛ از جمله:

۱- تحلیل مکالمات براى کشف ویژگى هاى انگیزشى، روان شناختى یا شخصیتى افراد؛

۲- بررسى فرآیند ارتباطات مثل تحلیل فرایند تعامل رفتار گروه ها.

همچنین در پژوهش هاى علوم تربیتى براى بررسى هاى مربوط به محتواى کتاب هاى درسى از این روش استفاده مى شود.

خلاصه اینکه امروزه تحلیل محتوا به روشى علمى تبدیل گردیده و نوید بخش به ثمر نشستن استنباط هایى شده است که اساسا از داده هاى کلامى نمادین و ارتباطاتى به عمل مى آیند و در موضوعات اساسى روان شناسى، جامعه شناسى، علوم تربیتى، ارتباطات، سیاست و … شمول یافته اند.

کار تحلیل محتوا از لحاظ جهت گیرى اساسا تجربى است، و فراتر از بررسى موضوع، پیوند تنگاتنگى با برداشت هاى جدید از پدیده هاى نمادین دارد. امروزه تحلیل محتوا روش شناسى مختص به خود را به وجود آورده است که محقق را قادر مى سازد به ارزیابى انتقادى از طرح تحقیق وبه طور مستقل از نتایج آن بپردازد.

۲- تعریف روش تحلیل محتوا

تحلیل محتوا از رویکردى خاص براى تحلیل داده ها برخوردار است. این رویکرد خاص عمدتا ناشى از نحوه تلقى از موضوع تحلیل (محتوا) مى باشد. تحلیل محتوا را تکنیکى پژوهشى براى استنباطِ تکرار پذیر و معتبرِ از داده ها در مورد متن آن ها تعریف کرده اند.

برنارد برلسون تحلیل محتوا را «روشى براى مطالعه عینى، کمّى و سیستماتیک فرآورده هاى ارتباطى (محتواى آشکار پیام) جهت رسیدن به تفسیر» تعریف کرده است.
در این تعریف بر سه واژه «عینیت»، «کمّیت» و «سیستماتیک بودن» تأکید شده است. «عینیت» اشاره به این دارد که این پژوهش بر اساس قواعد، احکام و روش هاى مشخص انجام مى گیرد. بنابر این، به منظور اجتناب از سوگیرى نظر محقق در فرآیند تحقیق مى بایست تحقیق توسط مجموعه صریح و مشخصى از قواعد هدایت شود.

«نظامدار و سیستماتیک بودن» آن نیز بدین معناست که مطالعه علاوه بر روشمندى، دایره شمول و طرح محتوا یا مقوله ها بر طبق قواعد کاربردى ثابتى مشخص شده است.
 باید توجه داشت که دو شرط عینیت و نظامدار بودن، قابلیت تکرار این روش را مى رساند، به گونه اى که سایر پژوهشگران نیز بتوانند با استفاده از روش هاى یکسان و اطلاعات مشابه، به نتایج مشابهى برسند.
از آن رو که هدف، تحلیل محتواى پیام ها در قالب عبارت هاى عددى و در نتیجه، استفاده از فنون کمّى است که قابلیت این روش را افزایش مى بخشد، باید داده هاى ما به صورت کمّى (درصد و شمارش) تبدیل شود. در غیر این صورت، تحلیل محتوا نیست.

در این روش، پژوهشگر ارتباط مستقیم با پیام ها دارد و تنها به سراغ محصولات ارتباطى نظیر: روزنامه ها، کتاب ها، گزارش ها، نظر سنجى ها، فیلم ها، سریال ها، نامه ها، خاطرات، عکس ها و سخنرانى ها مى رود و با فرستنده پیام و انسان ها به طور مستقیم در ارتباط نیست.
این مهم ترین وجه تمایز بین این روش با سایر روش هاست. از این رو روش مزبور روش بدون واکنش، مزاحمت و عکس العمل دانسته اند؛ چون کارى با مردم ندارد.

۳- هدف از تحلیل محتوا

در ابتدا روش تحلیل محتوا تنها در تحلیل ویژگى هاى پیام به کار مى رفت. در این زمینه دو مسئله مطرح بود: یکى، دلالت؛ یعنى رابطه بین دلیل و مدلول که همان بررسى معنا و مفهوم و جنبه شناختى پیام مى باشد و دیگرى، بررسى سبک و ساخت پیام یا جنبه زیبا شناختى آن.
یکى از مسائلى که امروزه در مورد تحلیل محتوا مطرح مى باشد این است: آیا مى توان با تحلیل پیام، به جز ویژگى هاى خود پیام، اطلاعاتى را نیز درباره فرستنده، گیرنده، اثر و چرایى آن نیز به دست آورد؟ پاسخ این پرسش کم و بیش مثبت است.
به طور کلى مى توان گفت: تحلیل محتوا یکى از اهداف زیر را دنبال مى کند:
ـ تحلیل ویژگى هاى پیام به منظور توصیف آن و پاسخ به پرسش هاى «چه خبرى؟»، «به که؟» و «چگونه؟»؛
ـ تحلیل پیشینه اى پیام به منظور توصیف فرستنده و پاسخ به پرسش هاى «که؟» و «چرا؟»؛
ـ تحلیل پى آمدهاى پیام به منظور شناختن أثر آن روى مخاطب که پاسخ به پرسش«با چه اثرى؟»

۴-انواع تحلیل محتوا

معروف ترین انواع پژوهش تحلیل محتوا عبارتند از:

۱- تحلیل محتواى مقوله اىCatagorical) )؛

۲- تحلیل محتواى ارزیابىEvaluative) )؛

۳- تحلیل محتواى تفاهم یا همبستگىCorrelative) ).

نمودار ۱- انواع تحلیل محتوا

 

۴- تحلیل محتواى مقوله اى

از میان سه نمونه مزبور تحلیل محتواى مقوله اى بیش از بقیه معروف است و در ایران در برخى از پژوهش ها تنها از آن استفاده شده است.

در این روش ابتدا متن مورد نظر (انواع پیام ها مثل فیلم، مجله و…) را به اجزایى تجزیه مى کنند. سپس اجزا را به طبقاتى تقسیم مى نمایند، و با شمارش فراوانى هر طبقه، درصد آن ها را مشخص و در پایان، آن درصدها را تحلیل مى کنند. مثال هاى زیر، نمونه هایى از این روش مى باشند:

مثال اول: یک پژوهشگر مى خواهد بررسى کند که هر یک از موضوعات سیاسى، اقتصادى، مذهبى، اجتماعى، علمى، ورزشى وسایر موضوعات چند درصد از برنامه هاى تلویزیون را به خود اختصاص داده است تا از این طریق نقش این رسانه را در فرهنگ سازى در خوزه هاى مختلف بدست آورد. براى این کار، ابتدا اجزا را طبقه بندى مى کند و هر کدام را یک واحد قرار مى دهد. واحد مى تواند یک برنامه، یک سکانس، یا کدام پلان باشد. سپس طبقه هاى فوق را درصدبندى مى کند؛ مثلاً، برنامه سیاسى ۲۰ درصد، اقتصادى ۳۰ درصد، اجتماعى ۱۵ درصد و سپس این درصدها را تحلیل مى کند.

مثال دوم: پژوهشگرى تصمیم گرفته است بررسى کند کتاب هاى درسى ابتدایى چه هنجارهاى جنسیتى را به طور مستقیم تلقین مى کنند و در آن ها چه فعالیت هایى براى زنان و مردان ترسیم شده است. به این منظور، تصاویر و مطالب مرتبط با این فعالیت ها را بر اساس نوع فعالیت زن ها و مردها طبقه بندى مى نماید سپس آنها را درصد بندى کرده و در نهایت، نتیجه مى گیرد. که مثلاً مشاغل پیچیده، سخت، علمى و مدیریتى به مردها نسبت داده شده است و مشاغل پایین تر و خانوادگى به خانم ها؛ یعنى به طور ضمنى این مطلب در ذهن دانش آموزان تلقین مى شود که کارهاى ساده مربوط به خانم هاست و کارهاى پیچیده و سخت مربوط به آقایان.

مثال سوم: تعدادى پژوهشگر مى خواهند نامه هاى افرادى را که در شرف خودکشى بوده اند مورد بررسى قرار دهند تا از این طریق بتوانند نامه هایى را که به طور جدى تهدید به خودکشى کرده اند (چه در عمل خود کشى کرده باشندو چه نکرده باشند) شناسایى و مشخص نمایند آیا آن ها توسط خود مقتول نوشته شده اند یا دیگران؟

بدین منظور، این نامه ها و نامه هاى معمولى را از ابعاد گوناگون، از جمله نسبت تعداد صفات، قیدها، افعال و اسامى به کار برده شده، مورد بررسى قرار مى دهند و به این نتیجه مى رسند که افرادى که قصد خود کشى دارند در نامه ها خود بیشتر از صفت و قید استفاده کرده اند تا فعل و اسم. علت بیشتر بودن نسبت صفت و قید به اسم و فعل این است که افرادى که دست به خود کشى مى زنند در یک بحران روحى، عاطفى و احساسى به سر مى برند و تعادل روحى خود را از دست داده اند و به همین خاطر در نوشتن و حرف زدن، بیشتر صفت و قید به کار مى برند تا اسم و فعل و از واژه هایى همچون بیچاره ترین، بى کس ترین، تنهاترین و بدبخت ترین زیاد استفاده مى کنند. بنابراین، از طریق تحلیل محتوا و بررسى و طبقه بندى جملات و قید و صفت ها و اسم و فعل ها مى توان فهمید که کدام نامه مربوط به افراد در شرف خودکشى است.

مراحل پژوهش تحلیل محتوا

گذشته از مراحل عمومى پژوهش که شامل انتخاب موضوع، مطالعه اولیه و اکتشافى، تهیه طرح تحقیق و… است، مهمترین مراحل پژوهش تحلیل محتوا عبارتند از:

۱- تعریف و تعیین متغیرها

در این پژوهش مانند هر پژوهش دیگرى باید سؤال و متغیر اصلى مورد پژوهش مشخص شود. نکته مهم این است که پژوهشگر ممکن است به بررسى یک متغیر بپردازد؛ مانند بررسى موضوع برنامه هاى تلویزیون، یا به بررسى چند متغیّر مثل طبقه بندى کردن برنامه هاى تلویزیون بر اساس موضوع، فرم، ارزشى بودن، ایرانى یا خارجى بودن.

جدول ۲- متغیرها

ردیف

متغیر

رده ها

واحد تحلیل

۱

موضوع

سیاسى، اقتصادى، دینى و غیره

برنامه

۲

قالب (فرم)

اخبار، مستند، فیلم، سریال و غیره

برنامه

۳

رعایت موازین اسلامى

رعایت شده

رعایت نشده

کم متوسط، زیاد

صحنه

۲- تعریف و تحدید اسناد
بعد از انتخاب سؤال و متغیر تحقیق، باید مجموعه اى از اسناد یا پیام ها را که مى توان با کمک آن ها به این سؤال پاسخ داد تعریف، مشخص و جمع آورى کرد. براى مثال، اگر هدف بررسى نظرات بیان شده در مورد نظام جدید آموزشى در یک سال اخیر باشد، باید تمام مقاله ها ومدارک انتشار یافته در باره این موضوع را که در طول مدت مورد نظر انتشار یافته اند جمع آورى کرده، مورد بررسى قرار داد.  در حقیقت، این مجموعه جامعه آمارى را که باید مورد ارزیابى قرارگیرد مشخص مى نماید.

۳- رده بندى و رمزگذارى

رده بندى و کد گذارى دو اقدام لازم و ملزوم در تحلیل محتوا مى باشند. مثلاً اگر درصدد تحلیل محتواى رمان هاى منتشره در یک دوره ده ساله باشیم، نخست عوامل موضوعى یاz محتوایى رمان ها را به چند مقوله یا رده تقسیم مى کنیم؛ رمان هاى ادبى، عشقى، عرفانى، افسانه اى، حماسى، سیاسى، اجتماعى، دینى و مانند آن. اصطلاحا به هر یک از این مقوله ها یک رده مى گویند.

بعد از رده بندى، براى هر یک از این مقوله ها یک کد و رمز در نظر مى گیریم.  رمز گذارى فرآیندى است که به وسیله آن داده هاى خام به صورت منظم در واحدهایى که امکان توصیف دقیق محتوا را فراهم مى آورد قرار مى گیرد.

یکى از انتخاب هاى مهم در رمزگردانى و رده بندى تعیین شاخص ها و واحد تحلیل است:

واحد تحلیل: واحد تحلیل (واحد بررسى) بخش خاصى از محتواست که مورد تحلیل قرار مى گیرد. واحد بررسى از یک تحلیل به تحلیلى دیگر متفاوت است و با توجه به نوع پیام تعیین مى شود. اگر پیام ما مکتوب باشد، واحد تحلیل مى تواند کلمه، عبارت، مضمون، جمله بندى و مطالب مقاله باشد. در تحلیل از حروف کمتر استفاده مى شود.

اگر پیام فیلم یا سریال باشد، واحد تحلیل فریم، پلان، صحنه، سکانس، قسمت و کل برنامه، انتخاب مى شود.

انواع واحد تحلیل

پژوهشگر پیش از رمز گذارى باید واحدهاى آن را تعیین کند. واحد تحلیل محتوا انواع متعددى دارد؛ از جمله «واحد ثبت» و «واحد فحوا».

«واحد ثبت» بخشى از متن است که پژوهشگر هنگام مطالعه هر گاه با آن برخورد مى کند، با توجه به هدفى که دارد، به آن یک کد اختصاص مى دهد. بنابراین، وقتى متن مکتوب را تحلیل مى کند اگر واحد ثبت کلمه باشد هر بار که به کلمه مورد نظر برخورد کرد، کد مخصوص را به آن مى دهد. براى مثال، اگر پژوهشگرى سر مقاله هاى روزنامه هاى معروف را تحلیل محتوا کند و بخواهد گرایش سیاسى آن ها را تحلیل کند، کلماتى مانند: دموکراسى، آزادى و مردم سالارى را که نشان دهنده گرایش سیاسى خاصى است در نظر گرفته، به آن ها کد خاصى مى دهد. هر گاه در متن به این واژه ها برخورد کرد آن کد را مى نویسد و با توجه به درصد کاربرد آن واژه ها، مشى سیاسى آن روزنامه را مشخص مى کند.

یا مثلاً، براى تحلیل و بررسى رعایت موازین شرعى (روابط زن و مرد) در فیلم هاى تلویزیون، بر اساس واحد تحلیل صحنه براى هر نوع رابطه یک کد اختصاص داده مى شود. براى مثال، به هر یک از گزینه هاى «اصلاً رعایت نمى شود»؛ «تا حدّى رعایت مى شود» و «کاملاً رعایت مى شود» یک کد خاصّ مى دهیم. در اینجا هر نوع روابط زن و مرد یک واحد ثبت است.

پژوهشگر در هر صحنه که برخورد زن و مردى رخ مى دهد نوع رابطه را کد گذارى مى کند و بر اساس درصدى که به دست مى آید به تجزیه و تحلیل پراخته، نتیجه گیرى مى کند.

جدول ۳- متغیرهاى رعایت موازین شرعى در روابط زن و مرد در برنامه هاى صدا و سیما

نوع متغیر

کد

تعداد کاربرد

کاملاً رعایت شده

۱

۱X

تا حدى رعایت شده

۲

۲X

اصلاً رعایت نشده

۳

۳X

 

یا مثلاً در تحلیل نامه هایى که تهدید به خود کشى کرده اند، به واحدهاى ثبت «اسم»، «فعل»، «صفت» و «قید» کد داده و به بررسى نسبت آن ها پرداخته مى شود.

جدول ۴- متغیرهاى بررسى نسبت اسم، فعل، صفت و قید در نامه هاى تهدید به خودکشى

واحد ثبت

اسم

فعل

صفت

قید

کد

۱

۲

۳

۴

کاربرد

x1

x2

x3

x4

اما توضیح «واحد فحوا (زمینه)»: طبقه بندى واحد ثبت بدون اشاره به زمینه اى که آن واحد در آن ظاهر مى شود ممکن نیست. گاهى براى اینکه مشخص شود واحد ثبت چه کدى دارد، تنها مراجعه به یک کلمه مثل دموکراسى (براى مشخص کردن گرایش سیاسى یک روزنامه) کافى نیست؛ چرا که ممکن است نویسنده دیدگاهى منفى نسبت به این واژه داشته باشد. بنابراین، باید به بخشى از متن مراجعه نمود و بر اساس فحواى آن کدگذارى کرد.

از این رو، مى گویند: واحد ثبت «کلمه» است و واحد فحوا «جمله یا پاراگراف».

درست است که اینجا به کلمه کد داده مى شود، ولى جمله را مى خوانند تا دیدگاه مثبت و منفى نویسنده نسبت به این کلمه روشن شود.

و اگر تمام مقاله خوانده شود پس کد گذارى گردد، اعتبار بالاتر مى رود؛ زیرا هر چه واحد سطح بزرگ تر باشد تحقیق کیفى تر مى شود، ولى پایایى پایین مى آید و به عکس، هر چه واحد تحلیل کوچک تر شود تعریف کمّى تر مى شود و ذهنیت پژوهشگر در آن کمتر تأثیر گذاشته و در نتیجه، پایایى بالا مى رود؛ زیرا هر پژوهشگرى تعداد کلمات را بشمارد، تعداد کدها یکسان خواهد بود.

۴- نمونه گیرى از مجموعه اسناد (یا جامعه آمارى)

گفته شد جامعه آمارى ما در اینجا مجموعه افراد نیست بلکه مجموعه اسنادى است که با سؤال و متغیر تحقیق ارتباط دارد. این جامعه آمارى مى تواند مجموعه صحنه سریال ها و فیلم هاى تلویزیون در سال ۱۳۸۳ یا مجموعه مقالات مربوط به نهمین انتخابات ریاست جمهورى و … باشد. در اینجا اگر جامعه آمارى بزرگ نباشد و بتوانیم همه موارد را تحلیل کنیم این کار را انجام مى دهیم، در غیر این صورت، نمونه گیرى خواهیم نمود و همان شرایط نمونه گیرى در تحقیقات کیفى باید رعایت شود؛ یعنى نمونه معرّف جامعه آمارى باشد. براى رسیدن به نمونه معرف رعایت دو شرط لازم است: ۱٫ از روش هاى نمونه گیرى تصادفى استفاده شود؛ ۲٫ حجم نمونه طبق روش هاى علمى دقیق انتخاب شود.

۵- کاربرد و شمارش رمزها

در این مرحله، اینکه کدام مقوله یا مطلب باید جزء کدام رده قرار گیرد و چه کدى بدان اختصاص یابد و اینکه باید محاسبه شود یا خیر، مورد توجه مى باشد. تحلیل گرى که در صدد است به تحلیل کمّى داده هاى محتواى یک یا چند اثر بپردازد باید عملیات کد گذارى خود را تابع مقررات مربوط به استخراج اطلاعات کند. برخى از جنبه هاى استخراج اطلاعات در تحلیل محتوا عبارتند:

۱- نتیجه نهایى کدگذارى تحلیلگر باید به اطلاعات عددى و کمّى و آمارى تبدیل شود؛

۲- تحلیلگر در یادداشت بردارى خود بین واحدهاى تحلیلى تفاوت قائل شود؛

۳- به هنگام کدگذارى یا شماره گذارى ضرورى است تا تعداد کل و یا مأخذ شماره گذارى در نظر گرفته شود؛ مثلاً، بیان اینکه واژه «استبداد» در یک کتاب ۵۰ بار ذکر شده است، بدون ذکر تعداد کل واژه هاى کتاب، اطلاعات مختصرى در اختیار تحلیلگر مى گذارد.

پس از کد گذارى باید شمارش فراوانى ها یعنى تعداد هر کد در هر واحد تحلیل یا کل متن آغاز شود و فراوانى هاى محاسبه شده به صورت جدول ماتریس داده ها به صورت فراوانى، درصد و نظایر آن به نمایش درآید.

با به دست آوردن تعداد فراوانى هاى هر رده مى توان از سایر عملیات آمارى مثل تعیین همبستگى بین رده ها، میزان و شدت آن و استفاده از مجذور کاى و مانند آن ها بهره جست.

۶- تجزیه و تحلیل داده ها

در این مرحله، ابتدا به پردازش داده هاى رمز گذارى شده به وسیله دست یا کامپیوتر پرداخته مى شود و بر اساس نتایج به دست آمده محقق مى تواند به تجزیه، تحلیل، تفسیر و تهیه گزارش بپردازد.

 تحلیل محتواى ارزیابى (تحلیل گفتارهاى ارزشى)

گفتارهاى ارزشى مطالبى هستند که یک نوع جهت گیرى نسبت به موضوع دارند. این نوع گفتارها مى تواند مطالب مقاله ها، گفتار شفاهى مردم، کتاب هاى درسى و مانند آن ها باشد. برخى مواقع لازم است تا شدت و نوع جهت گیرى این گفتارها ارزیابى شود. در این موارد از روش تحلیل محتواى ارزشى استفاده مى گردد.

در این روش، هر کدام از گفتارهاى ارزشى را بر حسب واحد جمله ملاحظه مى کنند و اگر جملات مرکب باشد آن ها را تجزیه کرده، به صورت جملات ساده و بسیط در مى آورند. سپس اجزاى هر کدام از جملات بسیط را به موضوع، محمول، فعل و قید تقسیم مى کنند و در پایان، با توجه به وزنى که به موضوع، محمول، قید و فعل مى دهند و آن وزن فاصله بین ۳+ تا ۳- است، نوع و شدّت این گفتارها را مشخص مى کنند. براى مثال، اگر بخواهیم وزن ارزشى عبارت «صدام وحشیانه ترین رژیم دیکتاتورى را به وجود آورده است» را ارزیابى کنیم، ابتدا به تجزیه این عبارت مى پردازیم.

در عبارت مزبور، «صدام»، موضوع «رژیم دیکتاتورى»، محمول «وحشیانه ترین» قید و «به وجود آورده است»، فعل مى باشد. طبق قواعد، به هر یک از اجزاى جمله وزنى مى دهند. براى مثال، در نظام سیاسى بین المللى «دیکتاتورى» بدترین صفت است، از این روى، به آن نمره ۳- و به «وحشیانه ترین» هم چون صفت عالى است نمره ۳- مى دهیم و فعل «به وجود آورده است» چون مثبت است ۱+ نمره داده مى شود. نتیجه نمره به دست آمده نشان دهنده ارزش منفى این جمله است.

یادآورى: نکته اساسى در این نوع تحقیق مشخص شدن قواعد به طور عینى است؛ چون اگر وزن دهى ذهنى باشد شرط اصلى تحقیق که عینیت است به وجود نمى آید. بنابراین، تصریح و مشخص کردن قواعد مهم است. مثلاً، بگوییم: اگر صفت از نوع تفصیلى باشد وزن ۲+ دارد و اگر صفت عالى باشد وزن ۳ + یا ۳ – دارد.

تحلیل محتواى تفاهم یا همبستگى

در تحلیل همبستگى نه مثل تحلیل مقوله اى به دنبال شمارش واحدها هستیم و نه مثل تحلیل ارزیابى به دنبال اندازه گیرى شدت گفتارها، بلکه دنبال این هستیم که چه واحدهایى کنار هم قرار مى گیرند یا همدیگر را دفع مى کنند. به عبارت دیگر، درصددیم تداعى مثبت و منفى واحدها را نسبت به هم بررسى کنیم بدین روى، به این تحلیل، تحلیل همبستگى مى گویند. مراد از تداعى مثبت این است که واحدها بیش از حد انتظار کنار هم ظاهر شوند و مراد از تداعى منفى این است که واحدها کمتر از حد انتظار در کنار هم ظاهر شوند.

در این نوع تحلیل حتماً به دو واحد ثبت و محتوا نیاز داریم. براى مثال، اگر اسناد و مدارکى مورد تحلیل ما باشد ممکن است واحد ثبت کلمه و واحد فحوا جمله باشد و در اینجا مى خواهیم ببینیم در یک جمله کدام کلمات بیش از حد انتظار و کدام کلمات کمتر از حد انتظار کنار هم قرار خواهند گرفت.

این تحلیل براى سبک شناسى نویسندگان و تعیین ساختارهاى جملات نویسندگان به کار مى رود؛ چون هر نویسنده یک ساختار خاصى دارد.

کاربرد دیگر آن تعیین کلمات یک متن است؛ مثلاً، براى بررسى کلماتى که ادعا شده است از کتاب مقدس مسیحیان افتاده است از این روش استفاده شده و بررسى کرده است آیا واژه ادعا شده با ساختار انجیل تناسب دارد یا نه؟

کتابنامه

۱٫ أزکیا، مصطفى، روش هاى کاربردى تحقیق، تهران: کیهان، ۱۳۸۲٫

۲٫ ساده، مهدى، روش هاى تحقیق با تأکید بر جنبه هاى کاربردى، تهران: بى نا، ۱۳۷۵٫

۳٫ سرمد، زهره، روش هاى تحقیق در علوم رفتارى، تهران: آگاه، ۱۳۷۹٫

۴٫ کریپندورف، تحلیل محتوا مبانى روش شناسى، ترجمه هوشنگ نایبى، تهران نشر نى ۱۳۸۳٫

۵٫ لورنس باردن، تحلیل محتوا، ترجمه ملیحه آشتیانى، تهران: دانشگاه شهید بهشتى، ۱۳۷۵٫

۶٫ هولستى، ال ج آر، تحلیل محتوا در علوم اجتماعى و انسانى، ترجمه نادر سالار زاده امیرى، تهران: دانشگاه علامه طباطبایى، ۱۳۷۳٫

انتهای پیام/

کد خبر : 51549
تاريخ ثبت خبر : 31 مرداد 1396
ساعت بارگزاری خبر : 09:07
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)