به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در یادداشتی با عنوان حکومت اسلامی و آزادی نوشته است:
آزادى، حقیقتی استکه هر انسان سلیم و کمالطلبی، جویای آن است. مفهوم آزادى، جزو مفاهیم بدیهى به شمار میآید و براى هر قلب سلیمى نمایان است؛ لکن رسیدن به حقیقت و اقسام و مراتبش، دشوار است. چه بسیار آدمیانى که در طول تاریخ، شعار آزادى و آزادگى سرداده و بعدها، گرفتاربردهداریانسانهای دیگرشدند.
مسأله آزادی، از مسایل مشترک میان فیلسوفان، متکلمان و سیاستمداران استکه به مباحث مهمی، مانند: چیستی و ارزش آزادی، رابطه آزادی و اختیار، انواع آزادی فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، معیار آزادی، رابطه آزادی و قانون میپردازند. پرسش مهم در این گفتار به رابطه اسلام و آزادی ارتباط دارد و اینکه آیا اسلام به آزادی باور دارد؟ قلمرو و ملاک و معیار آزادی در اسلام چیست؟
استاد مطهری برای مفهوم آزادى، معنای سلبىِ«نبود مانع»را مطرح میکند. «آزادى، یعنى جلوى راهش را نگیرند؛ پیش رویش مانع ایجاد نکنند. ممکن است یک موجود، امنیت و عوامل رشد داشته باشد؛ ولى در عین حال موانعی، جلوى رشدش را بگیرد.» وی مینویسد: «هر موجود زندهاىکه مىخواهد راه رشد و تکامل را طى کند؛ یکى از حاجتهایش، آزادى است؛ پس آزادى یعنى نبودن مانع. انسانهاى آزاد، انسانهایى هستند که با موانعى که جلوى رشد و تکاملشان هست؛ مبارزه مىکنند.»
آزادی از نظر هگل و مارکس، آگاهى به ضرورت تاریخى است. هگل نخستین کسى بود که رابطه آزادى و ضرورت را نشان داد. ولی آیا بنابر اصل تقدّم جامعه بر فرد و این که وجدان و شعور و احساس فرد یکسره ساخته شرایط اقتصادى است ـ که نظر مارکسیستها است ـ جایى براى آزادى باقى مىماند. وانگهى «آزادى، همان آگاهى به ضرورت است»؛ یعنى چه؟ آیا فردى که در یک سیل بنیان کن قرار گرفته و آگاهى کامل دارد که ساعتى بعد سیل، او را تا اعماق دریا فرو خواهد برد و یا فردى که از قلّه بلند پرت شده و آگاهى دارد که حکم ضرورت قانون ثقل، لحظاتى بعد قطعه قطعه خواهد شد در فرو رفتن به دریا و یا سقوط به دره آزاد است؟
آزادى از دیدگاه استاد مطهری، یکى از بزرگترین و عالیترین ارزشهاى انسانى و جزء معنویات انسان و فوق حدّ حیوانیت است. انسانها با اراده و اختیار و طرحریزى خودشان براى جامعه، راه تکامل را انتخاب میکنند. مصیبتِ تمدن اخیر، ایجاد محدودیتهاى اجتماعى، به ویژه محدودیت در آزادى فکرى است. تبلیغات گسترده رسانهها، عامل مسخ و از خود بیگانگى انسانهاست.
آزادى، عامل بقاى اسلام و مایه تکامل معرفت دینى و احیاى شریعت است. مناظره زهره بن عبدالله، سرکرده سپاه اسلام با رستم فرخزاد، فرمانده سپاه ایران، نمونهای ازاثر تکامل بخش آزادی در اسلام است. وقتى که رستم از وى خواست که در اطراف دین اسلام، توضیحاتى به او بدهد؛ زهره بن عبدالله در پاسخ وى گفت: اساس، پایه و رکن دین، دو چیز است: شهادت به یگانگى خدا و شهادت به رسالت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) و اینکه گفتههای او، از جانب خداست. رستم گفت: اینکه عیب ندارد؛ دیگر چه؟ زهره گفت: آزاد ساختن بندگان خدا از بندگى انسانهایى مانند خود.
نمونه دیگر، داستان مفضل، یکى از اصحاب امام صادق(علیه السلام) است. وى در هنگام مناظره با مادیگرایان به پرخاش با آنها پرداخت. دهریها به او گفتند: ما در حضور امام صادق این حرفها و بالاتر از آنها را مطرح مىکردیم؛ لکن او نه تنها عصبانى نمىشد؛ بلکه همه حرفهایمان را با شکیبایی گوش مىداد و در انتها به پاسخ همه آنها مىپرداخت. احتجاجها و گفتگوهای ائمه اطهار(علیه السلام) با مخالفان، نمونه دیگری از اهمیت آزادی فکر در اسلام است.
انتهای پیام/