| امروز پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

دکتر سید رضا حجازی:


مرحله اول برای سیر کمال، معرفت نفس و قوای آن است

مرحله اول برای سیر کمال، معرفت نفس و قوای آن است، قوای ادراکی نفس از حواس ظاهری و باطنی تشکیل شده اند، حس تعادل و ادراک مکان نیز حواس باطنی هستند که کمتر بدان پرداخته شده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، به همت حلقه علمی باقرالعلوم(ع) از سلسله مباحث انسان شناسی در علوم انسانی اسلامی، نشست تئوری پردازی نوین و ایدئولوژیک در اقتصاد و مدیریت با ارائه دکتر سید رضا حجازی عضو هیئت علمی و معاون آموزشی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با استفاده از کتاب های «اسرار الصلاه» و «منازل السائرین» و «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی»  و مقاله  science and Ideologhy اثر شومپیتر برگزار می شود.

در ادامه گزارشی از این نشست را با هم می خوانیم:

«وَجَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ»(ق/۲۶) در این آیات به خلقت انسان، منبع الهی علم و الهامات او و وجود عقل عملی و عقل نظری اشاره شده است.

روح پنج مرتبه دارد، روح بدن (مسئول زنده ماندن)، روح القوه (منشأ حرکت)، روح الشهوه (منشأ خواسته ها)، روح ایمان که فقط مومنان آن را دارند و روح القدس که خاص اولیای خداست. سه مرتبه اول (بدن، قوه و شهوه) میان انسان و حیوان مشترک است.

حواس انسان است که از یک سری انرژی، حجم خالی و ذرات در حال حرکت، اجسام و خواص را تصور می کند. گفته شده «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ»(مائده/۱۰۵) «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»(حشر/۱۹) تفکر در مورد علت اصلی وجود (ذات مقدس الهی) باعث معرفت نفس می گردد و باید وجود معنوی در پس خلأ مادی دیده شود.

در کتاب اسرار الصلاه آمده که هر عمل اختیاری باعث نور یا ظلمتی در قلب می شود که به توفیق و خذلان تعبیر می گردد، محاسبه نفس با شناخت خودآگاه نسبت به این نور و ظلمت قابل اجراست و نور را باید با شکر و تلاش برای بهبود پاسخ داد و ظلمت را با استغفار و دعا و حرکت برای غلبه بر نفس، البته خطورات نیز در قلب اثر می کند و قلب مانند کانالی برای ارتباط انسان عمل می کند، خطورات قلبی به صورت وارد (تصورات) یا خاطر (دستورات) در قلب ظهور دارند و منبعشان می تواند نفسانی، ملکی (فرشتگان)، شیطانی یا ربانی باشد. شیطان، همیشه عمل بد را تزئین می کند، حتی ممکن است شیطان تصور معنویت و بزرگی و لذت عبادت در انسان القا کند. پیامبر(ص) فرمود: «اَعدى‌ عَدُوِّکَ نَفسُکَ الَّتى بَینَ جَنبَیک»،پس شیطان از طریق همین هوای نفس بر انسان مسلط می گردد.

رفتار، حواس و محیط و ملکات (ملکه های) نفس انسان بر حالات قلبی موثرند. ملکات نفس یا ذاتی (فطری یا ژنتیکی) هستند و یا اکتسابی. در سوره اسرا آمده: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلًا»(اسراء/۸۴)، علامه در تفسیر المیزان گفته استفاده از کلمه رب در این آیه به قابل تربیت بودن شاکله دلالت دارد و کلمه اهدی به معنای هدایت یافته تر دلالت بر آن دارد که انسان با اختیار می تواند در جهت هدایت بیشتر یا کمتر از آنچه در ذات دارد قرار گیرد.

عرفا گفته اند نقطه پرش انسان آنجاست که بر شاکله غلبه کند و برخلاف نفس رفتار نماید، البته این موضوع لزوما شاید به نظر افراد دیگر نرسد و خود انسان بر خود آگاه تر است. عقل عملی به منزله حاکم کردن قوای عقل بر قلب است. اگر هوای نفس و قوای مکریه، شهویه و غضبیه بر قلب مسلط شوند عقل انسان ایر خواهد شد و گفته شده «أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ» که به معنای پرستش هوای نفس و حتی انجام کار نیک با نیت گمراهانه است. قوای متصرفه که یکی از حواس باطنی هستند معرف استدلال، تحلیل و ریشه یابی یا حرکت از یک تصویر ذهنی به تصویر دیگر هستند.

در کنار قوای ادراکی، قوای تحریکی هم در نفس انسان وجود دارند، قوای تحریکی در سطح نفس نباتی عامل تغذیه، رشد و تولید مثل هستند، در سطح حیوانی قوه عامله (حرکت) و شهوت و غضب (جذب و دفع) افزوده می شوند، قوای مکر یا شیطنت در سطح نفس انسانی هستند.

قوای تحریکی در سطح عقل معادل عقل عملی هستند، در چیستی عقل گفته شده "ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان" که نشاندهنده علمی بودن عقل نیزد می باشد.

روایتی در لمعه است که هرگاه انسان عزم کاری می کند دو فرشته مامور حمایت از او برای انجام کار می شوند، و وقتی دلسرد و سست می شود آن دو می روند.

«الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ»(بقره/۳)  یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ در این آیات اشاره به معرفت نفس دارد و معرفت نفس اولین مرتبه از علوم انبیاء(ع) می باشد.

قلب صحنه جنگ جنود عقل و جهل است و اگر هوای نفس بر قلب حاکم شود انسان وارد مرتبه انسانیت نمی شود. گفته شد در قلب سه گروه، عقل حاکم می شود: انبیاء، اوصیا و مومنینی که قلبشان با ایمان آزمایش شده است، اما دیگر افراد فقط بعضی جنود عقل (مثل شکر، رضا و صدق) در قلبشان حاکم است و باید تلاش کنند که عقل را در قلب حاکم سازند و امام خمینی(ره) معتقدند این تغییر تا رسیدن به مقام اولیا در هر انسانی فارغ از ذاتیات او ممکن است. مقدمه حرکت به سمت کمال شناخت قوای نفس و مدیریت آنهاست.

بنیادی ترین جایی که باید تغییر را از آنجا آغاز کرد کجاست؟ الگوهای ذهنی، قلب و … می تواند پاسخ این سوال باشد ولی اولین تغییر در مزاج و حفظ اعتدال مزاج بدن است.

گفته شد که مرحله اول برای سیر کمال، معرفت نفس و قوای نفس است، قوای ادراکی نفس از حواس ظاهری و باطنی تشکیل شده اند، حس تعادل و ادراک مکان نیز حواس باطنی هستند که کمتر بدان پرداخته شده است. یادگیری و ادراکات انسان (غیر از دریافت وجود خود و موارد انتزاعی) همه متکی بر حواس و یادگیری می باشند. «وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا»(نحل/۷۸) موید همین مسئله می باشد.

حافظه نیز از قوای ادراکی نفس می باشد و در فلسفه مشاء فقط ذخیره کننده است ولی اشراقیان بر این باورند که حافظه از ملکات نفس است و هر بار که چیزی به یاد می آورد صورت آن را انشاء می کند. در کتاب طلب و اراده امام خمینی(ره) این مباحث با تفصیل بیشتری بیان شده اند.

بر مبنای روایتی از حضرت علی(ع) که می فرماید: «العقول ائمه الافکار، و الافکار ائمّه القلوب، و القلوب ائمّه الحواس، و الحواسّ ائمّه الاعضاء، می توان سلسلطه تصمیم گیری انسان را به صورت عقل، فکر، قلب، حواس، اعضا تصور نمود و اعضا رفتار جوارحی (اجرا) و افکار رفتار جوانحی (عزیمه و عزم و تصمیم) را تولید می کنند. تطهیر قوای عقل و خیال لازمه رسیدن به عمل صالح می باشد و با استفاده از این احادیث می توان مدلی از رفتار انسان ارائه نمود.

انتهای پیام/

کد خبر : 71584
تاريخ ثبت خبر : 20 تیر 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:08
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)