| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشتی از مصطفی دلشادتهرانی؛


عدالت باید بر اساس شایستگى‌ها باشد تا راه راست رخ نماید

عدالت اين است كه هر كس در هر چيز در جاى خود قرار گيرد، و اين قرار گرفتن، بر اساس شايستگى‌ها باشد، تا راه راست و موفقيت و رستگارى رخ نمايد، چنان كه امام على(ع) فرمود: «فَالْتَمِسُوا ذلِکَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ.»

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، عدالت به معنای قرار دادن و قرار یافتن هر چیز در جاى خودش است. این مفهوم از عدالت که مفهومى کهن از عدالت است، بدین معناست که هر چیز و هر کس، در هر حوزه و جایگاهى، آن‌جا قرار گیرد که بایسته و شایسته آن است، چنان‌که امام على(ع) در این‌باره فرمود: «اَلْعَدْلُ یَضَعُ الاُْمُورَ مَوَاضِعَهَا» (نهج البلاغه ، حکمت ۴۳۷)عدالت کارها را بدان‌جا مى‌نهد که باید.

ملاى روم در بیان این مفهوم چنین سروده است:
 
عدل چه بْوَد؟ وضع اندر موضعش
ظلم چه بْوَد؟ وضع در ناموقعش
 
عدل چه بْوَد؟ آب دِهْ اشجار را
ظلم چه بْوَد؟ آب دادن خار را

عدل وضع نعمتى در موضعش         
نه به هر بیخى که باشد آبْکَش

ظلم چه بْوَد؟ وضع در ناموضعى         
که نباشد جز بلا را منبعى  

این مفهوم در تمام سخنان و عملکرد عدالت‌خواهانه امیرمؤمنان على(ع) لحاظ شده است، و تلاش امام(ع) در حکومت خود بر این بوده است که همه چیز در جاى خود قرار گیرد. آن حضرت در نخستین سخنان خود در مدینه پس از بیعت فرمود: «وَ الَّذی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَهً، وَ لَتُعْرَبُنَّ غَرْبَلَهً، وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى یَعُودَ أَسْفَلُکُمْ أَعْلاَکُمْ، وَأَعْلاَکُمْ أَسْفَلَکُمْ، وَ لَیَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ کَانُوا قَصَرُوا، وَ لَیُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ کَانُوا سَبَقُوا.»(همان ، خطبۀ ۱۶)

به خدایى که او را به حق برانگیخت، بى‌گمان سخت زیر و رو، و به شدّت غربال خواهید شد، و همچون موادّ موجود در دیگ جوشان با کفگیر درهم خواهید گردید، تا آنان که [ به ناحق ] در پایین قرار گرفته‌اند، به موضع حقّ والاى خود بازگردند، و آنان که  [ به ناحق امتیازاتى کسب کرده‌اند و ] در بالا مستقر شده‌اند، به جاى پایین خود جاى گزینند. و باید پیشتازانى که  [ بر اثر بى‌عدالتى و فرصت‌طلبى و کوتاهى در حقّشان ] عقب مانده‌اند، حتمآ پیشى گیرند، و سبقت‌گیرندگانى که  [ به ناحق ] پیش افتاده بودند، به جاى مناسبِ خود در عقب باز پس روند.

امیرمؤمنان على(ع) آن‌گاه که سخن از مدیریت به میان مى‌آورد، نخستین چیزى که بدان توجّه مى‌دهد، قرار گرفتن هر کس، بر اساس شایستگى‌هایش، در جاى مناسبش است، و این مفهوم عدالت در این حوزه است.

«أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الاَْمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِاللهِ فِیهِ.»(همان ، خطبۀ ۱۷۳)  مردم! سزاوارترین کس به زمامدارى کسى است که بدان تواناتر باشد، و در آن به فرمان خدا داناتر.

پاسداشت این مفهوم از عدالت، هر چیز را به سامان مى‌آورد، و خیانت در آن، همه چیز را به نابسامانى مى‌کشاند. امام(ع) در نامه‌اى به قاضى منصوب از جانب خویش در اهواز نوشت: «وَ اعْلَمْ یَا رِفَاعَهُ، أَنَّ هذِهِ الاِْمَارَهَ أَمَانَهٌ، فَمَنْ جَعَلَهَا خِیَانَهً فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ، وَ مَنِ اسْتَعْمَلَ خَائِنآ فَإِنَّ مُحَمَّدًا ـ صَلَّى‌اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ بَرِیءٌ مِنْهُ فِی الدُّنْیَا وَ الاْخِرَهِ.»(عائم الاسلام ، قاضی نعمان ، ج ۲ ، ص ۵۳۱)
 
بدان اى رِفاعه، که این حکومت امانتى است که هر کس به آن خیانت کند، لعنت خدا تا روز قیامت بر او باشد، و هر کس خیانتکارى را استخدام کند و بر سر کار نهد، محمد(ص) از او در دنیا و آخرت بیزار است.

عدالت این است که هر کس در هر چیز در جاى خود قرار گیرد، و این قرار گرفتن، بر اساس شایستگى‌ها باشد، تا راه راست و موفقیت و رستگارى رخ نماید، چنان که امام على(ع) فرمود: «فَالْتَمِسُوا ذلِکَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ.»(نهج البلاغه، خطبۀ ۱۴۷) پس راه راست و رستگارى و پیمان کتاب را از کسانى جویید که اهل آنند و شایستگى‌اش را دارند.

این مفهوم در همه امور روان است، که هر کجا پاس داشته شود، عدالت معنا یافته، و هر کجا ناروایى صورت گیرد، ستم پدید آمده است.

عدالت به مثابه انصاف و داد

«انصاف» در روابط و مناسبات اجتماعى و امور سیاسى و ادارى به مفهوم نصف کردن سود و زیان میان خود و دیگران و پاس داشتن «داد» و حفظ حقوق دیگران همانند حفظ حقوق خود، و در مقام داورى حقوق طرفین را یکسان و برابر رعایت کردن است. انصاف در این وادى، بدین معناست که هر کس حقوق دیگران را رعایت کند و آن را چون حقوق خود بداند و براى دیگران حقوقى برابر خود قائل باشد و آن‌چه براى خود مى‌خواهد، براى دیگران نیز بخواهد و مزایا و بهره‌هاى زندگى را میان خود و مردمان برابر تقسیم نماید.

 همچنین به معناى دادخواهى و گرفتن حق و دادن آن است. در آموزه‌هاى على(ع) آمده است: «الْعَدْلُ الاْنْصَافُ: عدالت یعنى انصاف.» (نهج البلاغه، حکمت ۲۳۱)

در این بیان، عدالت به مفهوم «انصاف» و «داد» آمده است و آن حضرت در سخنى در اوایل زمامدارى خود، به موضع‌گیرى دادخواهانه خویش اشاره کرده و فرموده است : «وَ ایْمُ اللهِ لاَنْصِفِنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظَالِمِهِ، وَ لاَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهِ، حَتَّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ کَانَ کَارِهًا: به خدا سوگند، که دادِ ستمدیده را از آن که بر او ستم کرده بستانم، و مهار ستمکار را بگیرم و به ناخواهِ او، تا به آبشخور حق کشانم.» (همان، کلام ۱۳۶)

در این‌جا عدالت‌خواهى، تلاش براى تحقق عدالت، در معناى انصاف و دادستانى، و گرفتن حقّ ستمدیده و رساندن آن حق به وى، آمده است. همچنین حضرت در نامه‌اى به کارگزاران خراج فرموده است :«فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مَنْ أَنْفُسِکُمْ: پس داد مردم را از خود بدهید.» (همان، نامۀ ۵۱)

یعنى کارگزاران در رفتار و مناسبات خود و انجام وظایف و مأموریت‌هاى خویش، از روى عدالت و داد رفتار و عمل کنند و هیچ حقى را زیرپا نگذارند و حقوق مردمان را به درستى، همچون حقوق خود پاس دارند. و امیرمؤمنان على(ع) در سخنى هشداردهنده فرموده است : «مَنْ لَمْ یُنْصِفِ الْمَظْلُومَ مِنَ الظَّالِمِ سَلَبَهُ اللهُ قَدْرَتَهُ: هر که داد ستمدیده را از ستمگر نستاند، خداوند قدرت و توانایى او را سلب نماید.» (شرح غررالحکم، خوانساری، ج ۵، ص ۴۱۰)

در این‌جا نیز عمل به عدالت همان دادستانى و گرفتن حقّ ستمدیده از ستمگر و رساندن آن حق به وى است، که در نگاه پیشوایان دین دادستانى و حقوق دیگران را چون حقوق خود دانستن و پاس داشتن، از مصداق‌هاى برترِ عمل به عدالت است، چنان‌که امام باقر(ع) فرموده است :«لاَ عَدْلَ کَالاْنْصَافِ: هیچ عدالتى مانند انصاف نیست.» (تحف العقول، ابن شعبه حرّانی، ص ۲۰۸)

در این جهت امیر مؤمنان على(ع) به اَسْوَدبن قُطْبَه، سردار سپاه حُلْوان، فرموده است :«فَإِنَّهُ لَیْسَ فِی الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ، فَاجْتَنِبْ مَا تُنْکِرُ أَمْثَالَهُ، وَ ابْتَذِلْ نَفْسَکَ فِیَما افْتَرَضَ اللهُ عَلَیْکَ، رَاجِیًا ثَوَابَهُ، وَ مُتَخَوِّفًا عِقَابَهُ: بى‌گمان ستم را با عدل عوض ندهند. پس خود را از چیزهایى همانند آن دور بساز، و جان خود را در کارى که خدا بر تو واجب فرمود بباز، در حالى که پاداش آن را امیدوارى و از کیفرش ترسان.»(نهج البلاغه ، نامۀ ۵۹)*

*نویسنده: دکتر مصطفی دلشاد تهرانی

انتهای پیام/

کد خبر : 73278
تاريخ ثبت خبر : 8 مرداد 1397
ساعت بارگزاری خبر : 11:21
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)