| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

اکرمی تبیین کرد:


دستاوردهای بنیادینی که ادیان برای بشر به ارمغان آورده‌اند

پژوهشگر فلسفه دین با معرفی هفت دستاورد و کارکرد دین در حوزه فرد و جامعه تصریح کرد: تحلیل این کارکردها به نحوه نگرش و تفسیر ما از ادیان بستگی دارد.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از ایکنا، در سده‌های اخیر طرح این ادعا که بهره‌مندی از کارکردهای علوم گوناگون مانند روانشناسی و جامعه‌شناسی ما را از دست‌یازی به کارکردهای دین بی‌نیاز می‌سازد، به تکوین مسائل جدیدی در حوزه علم کلام منجر شده است که شیوه پردازش و پاسخگویی به آنها می‌تواند در تعیین سرنوشت زیست مومنانه در جوامع تاثیرگذار باشد.

اکنون طرح این پرسش که جامعه بدون دین چگونه جامعه‌ای است و چه شمایی از آن متصور است، به عنوان پرسش مهمی در حوزه علم الهیات و فلسفه دین بدل شده است. ظهور پدیده‌هایی چون گروهک طالبان و داعش که به نام دین، هرگونه ظلم و ستم را نسبت به مردم بی‌گناه روا می‌شمارند تا حد زیادی توانسته‌ است اذهان عمومی را به کارکرد منفی دین و تاثیرات زیان‌بار آن متوجه ساخته است. اما به‌راستی کارکردهای مثبت دین چیست و به تعبیر دیگر، دین‌داری چه تاثیرات عینی و ملموس در بهبود وضعیت زندگی بشر داشته است؟

در همین راستا گفت‌وگویی داشتیم با سیدامیر اکرمی استاد و پژوهشگر حوزه فلسفه دین. اکرمی دانش‌آموخته دکتری فلسفه دین از دانشگاه مک‌گیل کاناداست و سابقه سال‌ها تدریس در دانشگاه‌های مطرح دنیا از جمله دانشگاه بیرمنگام انگلستان، دانشگاه ییل آمریکا و مؤسسه المهدی انگلستان را در کارنامه دارد. در ادامه مشروح این گفت‌وگو از نظر می‌گذرد؛

وی در ابتدا عنوان کرد: طبعا کارکردهای دین می‌تواند به عنوان کارکردهای مثبت و منفی شناخته شود؛ ولی معمولا وقتی ما می‌گوییم «کارکرد»، کارکردهای مثبت در ذهنمان نقش می‌بندد. اگر این‌طور باشد باید برای کارکردهای منفی از لفظ «ناکارآمدی» استفاده کنیم. ادیان در طول تاریخ ضمن اینکه کارکردها و نقش‌های مثبت ایفا کرده‌اند در کنارش نقش‌های منفی هم داشته‌اند.

وی با تفکیک کارکردهای مثبت دین تصریح کرد: کارکردهای مثبت دین را می‌توانیم به دو دسته کارکردهای فردی و اجتماعی تقسیم بکنیم. یک بخش از کارکردهای فردی دین عبارت است از نقشی که دین در اخلاقی زیستن دارد. این یک معنای عام است. کسانی که به معنای واقعی کلمه دیندار باشند و نه کسانی که دم از دینداری می‌زنند، خیلی بهتر و سهل‌تر از دیگران اخلاقی زندگی می‌کنند. البته اعتقاد من این نیست که اخلاقی زیستن صرفا مشروط و منوط به دینداری است. می‌شود فرض کرد که افرادی بدون دین هم اخلاقی زندگی کنند اما تعداد آنها اندک است و چه‌بسا دستیابی به مراتب عالی زندگی اخلاقی اصلا بدون دینداری قابل تحقق نباشد.

وی ادامه داد: به نظرم نقش عمومی دین عبارت است از نقشی که در تسهیل اخلاقی زیستن انسان‌ها ایفا می‌کند. کارکرد مثبتی که اکثریت افراد می‌توانند از دین حاصل کنند عبارت است از همان اخلاقی زیستن. علاوه بر آن دین در تامین زندگی عرفانی برای عده قلیلی از افراد جامعه که به لحاظ شخصیت روانی و تمایلات و گرایش‌های فردی علاوه بر اخلاقی زیستن، زندگی معنوی و زندگی عرفانی هم برایشان اهمیت دارد نقش اساسی پیدا می‌کند.

اکرمی در توضیح سومین کارکرد مثبت دین گفت: نکته بعد عبارت است از نظم و انضباط که این موضوع هم در جنبه کارکردهای فردی دین حائز اهمیت است. اگر بخواهیم در زمینه شریعت اسلام سخن بگوییم اینکه فردی در زمان مشخصی نماز می‌خواند یا روزه می‌گیرد یک نظم خاصی به زندگی می‌بخشد. افرادی که از این شریعت پیروی نمی‌کنند نمی‌توانند خودشان را با آن نظم و انضباط مقارن سازند، نظم و انضباطی که در نگاه کلی به زندگی فرد نظم می‌بخشد. این چند نکته می‌تواند در جنبه کارکردهای فردی دین مهم باشد.

وی با اشاره به نقش دین در معنابخشی به زندگی اظهار کرد: به گمان من یک نکته مهم دیگری که تفکر دینی و زندگی دینی برای فرد فراهم می‌کند عبارت است از معنابخشی و غایت‌بخشی به زندگی. بسیار دشوار است که عموم افراد بدون بهره‌مندی از یک معنا و غایت در زندگی بتوانند زندگی خوبی داشته باشند. این زندگی خوب هم می‌تواند شامل اخلاقی زیستن شود و هم شامل یک زندگی شاد فردی؛ چراکه اخلاق عموما در ارتباط با افراد دیگر مطرح می‌شود. حتی اگر کسی سر کوهی زندگی کند و ادعا کند من نیازی به ارتباط اجتماعی با سایر انسان‌ها ندارم و بنابراین به یک معنا نیاز ندارم اخلاقی زندگی بکنم، باز هم همان فرد باید زندگی همراه با امید و شادی داشته باشد. این موضوع منوط به این است که فرد در زندگی خود غایت و معنایی را دنبال کند.

وی افزود: اگر این غایت و معنا در زندگی وجود نداشته باشد زندگی به یک تکرار ملال‌آور و خسته‌کننده بدل می‌شود که بسیاری از افراد تحملش را ندارند. در ارتباط با همین موضوع می‌توان به بحث حمایت روانی دین در مقاطع دشواری که ممکن است در زندگی هر فردی پیش بیاید اشاره کرد؛ مثلا اگر انسان دوستی را از دست بدهد یا بحران‌های اجتماعی در جامعه به وجود می‌آید سبب شود افراد انگیزه خودشان را برای زندگی از دست بدهند. در آن زمان حمایت معنوی‌ای که دین از انسان به عمل می‌آورد می‌تواند دوباره به زندگی معنا ببخشد و انگیزه ادامه حیات را برای انسان فراهم سازد.

وی در ادامه به کارکردهای اجتماعی دین اشاره کرد و خاطر نشان ساخت: از جنبه اجتماعی نیز دین دارای کارکردهای مهمی است. جامعه‌شناسانی چون دورکیم به این جنبه‌ها اشاره کرده‌اند. یک جنبه مهمش عبارت است از انسجام‌بخشی به اجتماع؛ مانند ملاتی که آجرهای پراکنده را گرد هم می‌آورد و از آن ساختمانی بنا می‌شود، دین و احساس دینی به جامعه یک حیات اجتماعی می‌دهد که تامین‌کننده انسجام و انضباط اجتماعی است. مردم در مناسبت‌های دین دور هم جمع می‌شوند و این گردهمایی انسجام اجتماعی را فراهم می‌آورد.

پژوهشگر فلسفه دین اضافه کرد: ممکن است کسانی ادعا کنند که در زمان معاصر «ملیت» هویت جمعی را برای افراد به ارمغان می‌آورد. علی‌رغم بسیاری پیش‌بینی‌ها در این زمینه مبنی براینکه دین رفته رفته از بین خواهد رفت اما می‌بینیم امروزه علاوه بر اینکه بحث ملیت اهمیت پیدا کرده است اما دین همچنان در قوام بخشیدن و انسجام‌بخشی به جوامع مختلف نقش اساسی ایفا می‌کند.

وی ادامه داد: یک جنبه دیگر از کارکردهای اجتماعی دین عبارت است از کنترل اجتماع که عموما معطوف به مسئله اخلاق است. در اینجا به نقش اجتماعی دین در فراهم آوردن زندگی اخلاقی تاکید می‌کنم؛ زیرا هرچند اخلاق سویه‌های فردی دارد اما عموما در ارتباط با انسان‌ها دیگر معنا پیدا می‌کند. رفتارهای ما هرچه اخلاقی‌تر باشد انسجام اجتماعی بیشتری را فراهم می‌کند. قطعا دین از منابع بسیار مهم برای کنترل اجتماعی است. حتی دین‌شناسانی مثل فرویدکه نگاه منفی به دین داشتند بر این نقش تاکید کرده‌اند و گفته‌اند تمدن انسانی وقتی می‌تواند شکل بگیرد که بتوانیم نوعی کنترل اجتماعی داشته باشیم والا اگر هرکس دنبال منافع شخصی خودش باشد نزاع‌های اجتماعی شکل می‌گیرد؛ زیرا منابع محدود است. به هرحال او هم معتقد است که در شکل‌گیری تمدن که با کنترل اجتماعی و مهارزدن بر منفعیت‌جویی‌های فردمحورانه همراه است دین نقش مثبت و مهمی ایفا کرده است.

اکرمی تاکید کرد: یکی دیگر از کارکردهای مثبت دین در جامعه این است که اگر در جامعه‌ای اوضاع اجتماعی و سیاسی به سمت ظلم و ستم پیش برود به افراد انگیزه‌های قوی بدهد که در برابر وضع موجود قیام کنند و جامعه را به عدالت و برابری دعوت کنند. خیلی وقت‌ها وقتی افراد انگیزه دینی نداشته باشند گرفتار خودمحوری می‌شوند و اگر ببینند جامعه درگیر انواع مشکلات و آفات شده است ممکن است بگویند چه اهمیتی برای من دارد. در همه ادیان عنصر دعوت به کنار گذاشتن این نوع بی‌توجهی‌ها و فردمحوری‌ها را مشاهده می‌کنیم. از این طریق ادیان می‌توانند کمک کنند افراد انگیزه‌مند شوند تا مسئولیت اجتماعی بپذیرند و در مسیر تحقق عدالت و مبارزه با ظلم و نابرابری گام بردارند.

وی در ادامه به کارکردهای منفی دین نیز اشاره کرد و گفت: چنانکه در آغاز سخن عرض کردم ادیان کارکردهای منفی هم داشته‌اند که به طور مختصر و اشاره‌وار باید مورد توجه ما قرار بگیرد. در ارتباط با همین نکته آخری که عرض کردم یعنی دعوت به قیام برای عدالت و مبارزه با وضعیت نامساعد موجود خیلی وقت‌ها تفسیرها و فرقه‌های منشعب از ادیان افراد را به سکوت و سکون در برابر وضعیت نامطلوب موجود دعوت کرده‌اند. از این جهت افرادی چون کارل مارکس دین را افیون توده‌ها خوانده‌اند که دست‌کم در خصوص برخی گرایشات ادیان قطعا صادق است. بنابراین حمایت از وضع نامطلوب موجود در بسیاری از ادوار تاریخی در برخی ادیان وجود داشته است. اگر دینی به این آسیب مبتلا شود یعنی ظلم و نابرابری را در جامعه مشاهده کند اما توان این را نداشته باشد که افراد را به سمت عدالت و رفع نابرابری بخواند طبعا کارکرد مثبت خود را از دست می‌دهد.

وی افزود: یک کارکرد منفی مهم دیگر ادیان که در زمان خودمان هم با شدت و قوت با آن روبرو هستیم عبارت است از خشونتی که بعضی ادیان ترویج کرده‌اند. عمده‌ دلیل این امر عبارت است از خط‌کشی‌هایی که در ادیان میان مومن و غیر مومن وجود دارد. وقتی این خط‌کشی‌ها درست معنا نشود و مصادیق به درستی معرفی نشود این استعداد را در ادیان می‌پروراند که همه خیر و برکتی که در ادیان وجود دارد را به اعضای پیرو آن دین محدود بکنند. اگر مبنای نگاه پیروان یک دین به پیروان ادیان دیگر خصمانه باشد می‌تواند منجر به خشونت و نفی دیگران و تبعیض نسبت به آنها شود.

اکرمی ادامه داد: یک نکته مهم دیگری که باید مورد تاکید قرار دهیم و برجسته‌اش بکنیم ستم به زنان است. در طول تاریخ جوامع مردسالاری وجود داشته است که در آن حقوق زنان مورد بی‌مهری قرار گرفته است و زنان شهروند درجه دوم محسوب شده‌اند. ادیان در این زمینه نقش منفی ایفا کردند؛ اما به اعتقاد من به هیچ وجه این آموزه در ذات دین نیست. می‌توان از دین تفسیرهایی به دست آورد که نه‌تنها در آن ستم به زنان رواج پیدا نکند و روا شمرده نشود بلکه متدینان خود را در جهت نفی ستمی که به زنان شده است انگیزه‌مند بیابند.

وی در پایان گفت: گذر از کارکردهای منفی دین به این موضوع بر می‌گردد که ما چه تفسیری از دین ارائه کنیم. تفسیرهایی از دین وجود دارد که در آنها کارکردهای مثبت برجستگی پیدا می‌کند و دایره کارکردهای منفی تنگ می‌شود. در مقابل تفسیرهایی وجود دارد که مجال را برای کارکردهای منفی توسعه می‌دهد و دایره کارکردهای مثبت را تنگ می‌کند.

انتهای پیام/

کد خبر : 66648
تاريخ ثبت خبر : 8 اردیبهشت 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:41
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)