| امروز جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشت؛


خداشناسی؛ عالی‌ترین بخش مبانی نظری تمدن اسلامی در قرآن

مبانی نظری تمدن اسلامی در قرآن کریم بر سه عامل؛ خدا، انسان و طبیعت استوار است که جایگاه هرکدام از این موضوعات در بنیان تمدن اسلامی متفاوت است. عالی‌ترین قسمت آن خداشناسی و در مرتبه دوم بحث انسان‌شناسی و درنهایت هستی‌شناسی است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، تمدن اسلامی، یکی از واژه های پر مناقشه در حوزه علوم انسانی تعریف تمدنه و مختصات مربوط به آن است. متفکران و اندیشمندان شرقی و غربی با توجه به مشارب فکری خود برای آن تعاریف و مختصات متعددی معرفی کرده اند.

در تعریف تمدن می توان گفت: تمدن فرایندی است بشری؛ زیرا ماهیت تمدن محصول پیچیده تر شدن روابط اجتماعی بین انسانهاست که به ایجاد نظام اجتماعی بر محور عقلانیت منتهی می شود و این نظام اجتماعی در ابعاد مادی و معنوی خود دارای رشد و تعالی است.

بعد مادی تمدن شامل نمادهای مشترک بین تمدنهاست همانند؛ ثروت، قدرت، دیپلماسی بین المللی، معماری، شهرسازی، فن آوری و … و بعد معنوی که شامل فرهنگی می شود بیشتر جنبه‌های معنوی زندگانی جمعی انسانی را شامل می شود؛ مانند آیین ها، آداب، زبان، دین و دانش، عصبیت.

از سویی دیگر می توان اشاره داست که: تمدن اسلامی حاصل تلاش جمعی و عقلانی مسلمانان بر محوریت خداشناسی (توحید) است که ابتدا حیات دنیوی مسلمانان را در عالی ترین سطوح ترقی در بعد سخت افزاری شکوفا می سازد و نهایتا کمال معنوی مسلمانان را سبب می سازد.

در مجموع، نظرات متفکران اسلامی در مورد تمدن اسلامی، بیانگر این واقعیت و نقطه مشترک است که خدا مداری (توحید) و وحی اسلامی، اساس و بنیاد تمدن اسلامی است و دین همه مظاهر تمدن را در بر می گیرد.

تمدنی دینی است که همه مؤلفه‌های آن بر محور دین اسلام می‌گردد، به همین دلیل وجود همین پسوند از یک‌سو قابلیت تحدید زمانی و تعریف مبنایی دارد؛ زیرا آغاز و انجامش مشخص است و از سویی دیگر دارای گستردگی مفهومی و موضوعی بسیاری است که همه پیچیدگی‌ها، ظرایف و جهان مشمولی دین اسلام را به‌عنوان دین الهی در خود دارد بدین ترتیب تمدن اسلامی دارای همه ویژگی‌های تمدن الهی در چهارچوب آموزه‌های قرآنی و متکی بر سنت پیامبر اکرم (ص) است و مؤلفه‌های آن دین، اخلاق، علم، عدالت، قوانین، مقررات، اصول دینی و … است.

چنانچه مدینه النبی شهر نوبنیاد پیامبر اکرم (ص) بر اساس همین ارکان استوار شد و تمدنی را ایجاد کرد که مبانی آن قرآنی و نبوی بود. در آن مدینه فاضله، انسان به‌عنوان موجودی برگزیده در مقام  «خلیفه الهی» وظایف خطیری را به عهده داشت و در تکاپوی رسیدن به «قرب الهی» و رضایت خدا همه مراحل رشد و تعالی را با تمسک به قوانین الهی و سنت نبوی طی کرد.

تمدن اسلامی در گسترده‌ترین و عام‌ترین عبارت است از: «تجلی و تبلور نظام باورها، ارزش‌ها و اصول اسلام و ترکیب و تجمیع فعالیت‌های مسلمانان در حوزه‌های مختلف علوم، ادبیات، هنر و گرایش‌ها، تمایلات و سلایقی که به الگوی رفتار و سلوک، شیوه زندگی، طرز فکر و معیارها و ملاک‌های که باید در زندگی رعایت و پیگیری شود، شکل می‌دهد.»

ابن نبی متفکر جزایری معتقد است که برای حصول تمدن اسلامی، باید مجموعه‌ای از شروط اخلاقی و مادی حاصل گردد. عناصر تمدنی در نگاه ایشان «انسان، خاک و زمانه است. بر همین اساس او از مجموعه عناصر سه‌گانه، عنصر انسانی را در شکل‌گیری تمدن نقش نخستین و مهم را دارد.

 این انسان است که تفکر دینی را قبول می‌کند و آنگاه آن را با عنصر زمان و طبیعت (خاک) مرتبط کرده و در هماهنگی و انسجام لازم را برای صورت‌بندی تمدن فراهم می‌آورد. ابن نبی از همین نقطه وضعیت تمدن اسلامی در جهان معاصر را آسیب‌شناسی کرده و علل عقب‌ماندگی تمدنی را نه اسلام، بلکه عامل انسانی می‌داند. وی با توجه به عوامل سه‌گانه فکری، عملی و اقتصادی در جهان جدید، حل مشکل تمدنی را در حل مشکلات فکری و فرهنگی، عملی و اقتصادی می‌داند.

مقام معظم رهبری در تعریف تمدن اسلامی می‌گوید: «تمدن اسلامی یعنی آن فضایی که انسان در آن فضا ازلحاظ معنوی و ازلحاظ مادی می‌تواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است برسد؛ زندگی خوبی داشته باشد، زندگی عزتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت؛ تمدن اسلامی یعنی این؛ هدف نظام جمهوری اسلامی و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.»

بنابراین تمدن اسلامی را می‌توان به دو بخش نظری و عملی تقسیم کرد. بعد نظری که شالوده و بنیان تمدن اسلامی به‌حساب می‌آید شامل یکسری مبانی متقن مستفاد از قرآن و حدیث است که در آن از بایدها و نبایدها در تمدن اسلامی سخن به میان می‌آورد؛ یعنی راه و روش حرکت را مشخص می‌کند؛
اما بعد عملی شامل همه فعالیت‌های مسلمانان در ابعاد فردی و اجتماعی است که اثرات مستقیم در رشد و بالندگی تمدن اسلامی دارد. درمجموع، نظرات متفکران اسلامی در مورد تمدن اسلامی، بیانگر این واقعیت و نقطه مشترک است که خدا مداری (توحید) و وحی اسلامی، اساس و بنیاد تمدن اسلامی است و دین همه مظاهر تمدن را در برمی‌گیرد.

در حقیقت تمدن پدیده‌ای سهل‌الوصول نیست که آنی رخ نماید، بلکه پدیده‌ای کاملاً مشروط و مقید است؛ که تابع سلسله‌ای از شرایط اساسی و مهم است که در پرتو آن چنین امری از ذهنی و نظری به مرحله عینیت و عمل درمی‌آید. ازجمله شرایطی که تحقق و عینیت این پدیده را عملی می‌نماید، فهم و درک صحیح مبانی نظری تمدن اسلامی، از ناحیه مسلمانان است. تکوین، ایجاد و دوام تمدن اسلامی بین مسلمانان در صورتی محقق می‌شود که افراد امت اسلامی نوع نگاه خود را به پنج کانون زیر بر اساس متون معتبر اسلامی یعنی قرآن و سنت تغییر دهند و فهم و درک صحیح، عمیق و دقیقی از مبانی نظری ذیل به دست آورند.

بدون شک در طول تاریخ بشریت سه کانون؛ خدا، انسان و جهان، سه محور اصلی در اندیشه بشری را به خود اختصاص داده است؛ که پرسش‌های مهم درباره آن‌ها طرح‌شده است؛ بی‌شک مسلمانان در صورتی به تمدن پایدار دست پیدا می‌کنند که مبانی نظری این موضوع مهم از قرآن و سنت قطعی پیامبر(ص) به‌عنوان عالی‌ترین منابع مشترک و مورد توفیق تمامی مسلمانان استخراج گردد.

مبانی نظری تمدن اسلامی در قرآن کریم بر سه عامل؛ خدا، انسان و طبیعت استوار است که جایگاه هرکدام از این موضوعات در بنیان تمدن اسلامی متفاوت است. عالی‌ترین قسمت آن خداشناسی و در مرتبه دوم بحث انسان‌شناسی و درنهایت هستی‌شناسی است.*

*منبع: رضایی، فریدون، پایان نامه ارشد، مبانی نظری تمدن اسلامی در قرآن و حدیث

انتهای پیام/

کد خبر : 75008
تاريخ ثبت خبر : 12 شهریور 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:37
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)