| امروز پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشت؛


تربیت اجتماعی یکی از مؤلفه‌های مهم تمدن اسلامی است

رسول گرامی اسلام(ص) بهترین و بی نظیرترین مؤلفه‌های تربیت اجتماعی را با الهام از پیام وحی برای بشریت آورده است و این تربیت خود یکی از مؤلفه‌های مهم تمدن اسلامی است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، کلمه «تمدن» در زبان عربی از «مدن» أخذ شده است که به معنای اقامت کردن و پیدا کردن اخلاق شهرنشینان است این کلمه ترجمه Civilization است که از کلمه لاتینی، Civilis متعلق به کلمه،vivis مشتق شده است.

اگرچه، هم در زبان شرقی و هم در زبان لاتین، انتساب به شهر و شهرنشینی ملاک تمدن است، اما باید توجه داشت که تمدن لزوما به معنای شهرنشینی نیست، بلکه انسان متمدن انسانی است که وارد مرحله شهرنشینی شده است. در واقع، شهرنشینی معلول تمدن بوده است، نه علت آن.

سید جعفر شهیدی تمدن اسلامی را مجموعه آداب‌ ورسوم مشترک میان ملت‌های مسلمان می‌داند؛ نباید پنداشت چون این تمدن، نام اسلامی به خود گرفته، مظاهر آن همگی برگرفته از قرآن و سنت بوده و دگرگون پذیر نیست، این دقیقا نقطه عزیمت و افتراق تمدن از حکم شرعی است.ازاین‌رو هر چه با گذشت زمان مظاهر تمدن تغییر یابد، بازهم باید آن را تمدن اسلامی نامید.

تمدن عصر چاپاری، تمدن اسلامی بود و تمدن عصر ماهواره و اینترنت هم تمدن اسلامی است و مفهوم «تمدن سازی نوین اسلامی» عبارت است از: پیشرفت همه‌جانبه مظاهر مادی و معنوی مسلمانان در دو بخش ابزاری و سخت‌افزاری، از قبیل علم، اختراع، اقتصاد، سیاست، اعتبار بین‌المللی و …  و بخش نرم افزاری تمدن اسلامی، به‌عنوان حاکمیت سبک زندگی اسلامی در همه مظاهر زندگی؛ بر اساس عقلانیت دینی معرفتی، عقلانیت اخلاقی حقوقی و عقلانیت ابزاری جهت شکوفا کردن مادیات و دنیای مسلمانان در جهت پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی.

تمدن اسلامی که نمونه کامل و بی‌بدیل تمدن دینی است دارای ویژگی‌هایی است که آن را از سایر تمدن ها متمایز می‌کند. این شاخصه‌ها که اغلب ملاحظات قرآنی است به شرح زیر است:

خدامحوری

اساسی‌ترین شاخص تمدن نبوی خدامحوری است. اعتقاد به وحدانیت خداوند و توحید در همه ابعاد ذاتی، صفاتی، ربوبی، عبادی، اطاعت، ولایت و حاکمیت رسول اعظم (ص) با ندای قولوالااله الا الله تفلحوا، سعادت را برای همه بشارت داد و پرچم اصالت الله را در مقابل همه انواع شرک برافراشت.

در جامعه‌ای که لذات جسمانی و هواهای نفسانی اصل بود و هدف از خلقت را بهره‌گیری از لذات دنیوی می‌دیدند و شعار (ما هی الا حیاتنا الدنیا، نموت و نحیی و ما یهلکنا الا الدهر (را مبنای زندگی قرار داده بودند، نبی اعظم (ص) تمدنی را بنیان گذاشت که ستون خیمه آن خدامحوری، اطاعت از فرامین الهی، نفی الهه‌ها و مبارزه با نظام خدایگانی بندگی) ولا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله)، در میان انسان‌ها بود.

هرگونه عبودیت انسان برای انسان، جماد، نبات و شهوات و دنیا نفی شد، نه‌تنها خدایان نفی شدند، بلکه اصالت انسان، دنیا و طبیعت نیز، عبادت و بندگی تنها مخصوص خداوند جل وعلا شد، اساسا فلسفه بعثت انبیای عظام در توجه دادن انسان‌ها به همین اصالت الله و عبادت خداوند و اجتناب از هرگونه طاغوت بود.

اصلاح گری

از دیگر مشخصات تمدن منبعث از وحی الهی، اصلاح گری است و فرهنگ نبوی (ص) فساد را برنمی‌تابدلذا  هرگونه شرارت، ریاکاری، ظلم و جور در این تمدن منفور استو  ظلم و فساد ریشه پستی‌ها محسوب می‌شوند .افراد تربیت‌یافته در تمدن نبوی خود صالح و مصلح‌اند. اصلاح گری یعنی تغییر فرد و جامعه و دولت بر اساس ارزش‌ها و اصول دین، در هر زمان و مکانی مقتضیات خاص خود را دارد. چون در مقابل انواع فساد، انواع اصلاح لازم است، گاه ارشاد و موعظت، گاه مبارزه و جنبشی انقلابی، زمانی سکوت و موقعی اقدام عمیق فرهنگی و در صورت نیاز جنگ و دفاع از مصادیق اصلاح‌اند معیار اصلاح‌گرایی عمل به شرع انور و دستورات خاتم‌الانبیاء (ص)، امربه‌معروف، نهی از منکر و حرکت در خط اصیل رسول خدا (ص) است.

در جامعه و تمدن نبوی اقدامات فرعی، سطحی و رفرمی اصالت ندارد، به‌جای فرع به اصل باید پرداخت و اصلاحات ایمانی و اسلامی در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی جاری و ساری است. اصلاح در اندیشه‌ها، گرایش‌ها و احساسات، در اخلاق و رفتار و در فرد، جامعه و نظام سیاسی. اصلاح گری خط انبیاء تمدن ساز است، چنان‌که قرآن کریم از زبان شعیب بیان می‌فرماید:(ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله).

رعایت حقوق مظلومان ومستضعفان

اسلام دین عدالت، مساوات و مکتبی استکبارستیز است که استراتژی جامعه اسلامی را در برپایی عدالت مشخص می‌کند و در پایان، سیطره مستضعفان برجهان را وعده می‌دهد). ونرید ان نمن علی الذین استضعفوافی الارض ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین) از همین رو قرآن کریم با آموزه‌های پرفراز، راه رقابت غیر صحیح را بر بشر بسته و از آن‌ها می‌خواهد با ترک حرص و آز، تقواپیشه کنند.

افزون براین از دیدگاه آموزه‌های اسلامی، بی‌تقوایی درکنار نقص عناصر تمدنی چون دانش و اندیشه، ایدئولوژی و باور اساس جامعه را به هلاکت می‌کشاند.

تسامح و تساهل

اسلام در شرایطی به بشریت عرضه شد که دنیا اسیر تعصبات دینی و قومی بود. در این شرایط، اسلام با توصیه به مسلمانان ضمن ترک رهبانیت و انزوا، راه میانه را برای رسیدن به جامعه‌ای مطلوب معرفی نمود. پس از بسط فتوحات اسلامی، به نشر کیشی مبادرت شد که با شرایط زمان، لحاظ نمودن موقعیت و مکان و البته با فطرت بشری تطبیق داشت.

دینی ساده و بی‌پیرایه در حوزه رفتار و ظاهر زندگی، مشحون از پیام‌های مودت‌آمیز صلح دوستانه، مردم را به عرصه‌ای عاطفی سوق داد و با آزاداندیشی و به‌دوراز تعصبات قومی و قبیله‌ای، با ابزار کارآمد، مدارا با اهل کتاب، همه را تحت یک لوا گردآورد و جامعه را به اعتدالی همه‌گیر رهنمون ساخت و در واقع همین تسامح وبی تعصبی بود که در قلمرو اسلام، میان اقوام و ملل مختلف، تعاون ومعاضدتی را که لازمه رشد واقعی تمدن است، به وجود آورد وهم زیستی مسالمت‌آمیز عناصر نامتجانس را ممکن ساخت.

عدالت محوری

تأثیر عدالت بر اجتماع و بقای آن غیرقابل‌انکار است و هیچ اجتماعی نمی‌تواند بدون عدالت بقای خود را شاهد باشد. جامعه‌ای که شاهد عدالت در بین افراد اجتماع نباشد با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد و هیچ‌گونه حکومتی قادر به حل مشکلات چنین جامعه‌ای نخواهد بود. حضرت امیر) ع(می‌فرمایند «العدل اقوی اساس» به این معنا که عدالت محکم تر بنائی است برای پایداری عمر دولت و بازهمان حضرت(ع) برای مضران ظلم که ضد عدل است، می‌فرمایند: «الظلم یدمر الدیار» ظلم سرزمین‌ها را ویران می‌کند.

ازنظر اسلام همه انسان‌ها باهم برابر هستند و شاهد را می‌توان حدیثی از حضرت محمد (آورد که می‌فرمایند «الناس کأسنان المشط» همه مردم همانند دانه‌های شانه هستند؛ یعنی این‌که باهم برابر هستند.

ازنظر شهید صدر (ره) عدالت اجتماعی دو اصل اساسی دارد که عبارت‌اند از: الف. اصل همکاری (تکافل عامه) ب. اصل توازن اجتماعی. اصل اول عبارت است از مسئولیت متقابل افراد نسبت به یکدیگر. درجایی از کلمات گهربار حضرت على (ع) آمده است: «العدل جنت الدول» (۱۳۶۹، ص ۹۹) یعنی این‌که عدل سپر دولت است. بر این اساس حکومتی اگر قصد بقا را دارد باید که به رعایت شدن عدل همت گمارد.

کرامت انسانی

کرامت در لغت به معنای «حریّت خاصه» با گرامی داشتن و بزرگداشت دیگران و با بزرگی‌ها، جوانمردی‌های نوازش، نواخت‌ها و اشیاء نفیس آمده است و کرم مانند آزادی است که فقط در نیکی‌های بزرگ کاربرد دارد. در معنای کرامت، بزرگواری را ذکر کرده‌اند که به نحو مشکک، عالی‌ترین مراتب آن برای خداوند سبحان و نازل‌ترین مراحل آن برای موجود ممکن لحاظ می‌شود. کرامت در مورد انسان، اشاره به نعمت‌های خدادادی دارد که بدون تلاش حاصل‌شده باشد، حتی ممکن است به نعمت‌های مادی هم اشاره داشته باشد.

در قرآن کریم تعبیر «بنی‌آدم» بعد از کرمنا، نه‌تنها اشاره به حضرت آدم (ع) دارد، بلکه طبق آن نسل انسان مورد کرامت و برتری است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:( ولقد کرمنا بنی‌آدم وحملناهم فی البر والبحر ورزقناهم من الطیبات وضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا) و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آن‌ها را بر مرکب بر و بحر سوار کردیم.

این آیه بدین معنا است که کرامت و شرافت و بزرگواری را در سرشت و آفرینش او قراردادیم و کرامت و عزت و بزرگواری، جزئی از سرشت انسان است. اگر انسان، خود را آن‌چنان‌که هست، بیابد، به کرامت و عزت می‌رسد. پس کرامت همان نزاهت از پستی و فرومایگی خواهد بود و کریم غیر از کبیر و عظیم است.

جهان‌گرایی

استاد مطهری در مباحث اسلام‌شناسی خود اسلام را ازنظر جهان‌بینی و ایدئولوژی دارای ویژگی‌های جامع، فراگیر و جهان‌شمول عنوان می‌کنند.

در تحلیل این متفکر، اسلام به دلیل این‌که مبتنی بر فطرت آدمیان است و انسانیت انسان را به‌عنوان جوهر و ماهیت واحد مورد خطاب قرار می‌دهد، مرزهای خونی، نژادی و زبانی را درمی‌نوردد و تا مرز انسانیت امتداد می‌یابد و چون میان وحی آسمانی و عقل زمینی جمع می‌کند و عنصر پویای اجتهاد را مطرح می‌کند، در همه زمان‌ها و مکان‌ها کارایی داشته و از جامعیت برخوردار است؛ بنابراین در بیان شهید مطهری جهان‌گرایی تعالیم اسلام مبتنی بر انسان‌محوری و فطرت گرایی آن است.

در حقیقت توسعه هرچه بهتر روابط صحیح اجتماعی افراد یک جامعه، بستگی به تدوین و ارائه تربیت اجتماعی بر پایه فرهنگ، عقاید، اهداف و سیاست‌های تربیتی آن جامعه دارد. ازآنجاکه فرهنگ جامعه ما فرهنگ اسلام است، بر پیروان این مکتب، خصوصا اولیای تعلیم و تربیت جامعه لازم است در مرحله اول به تبیین و تشریح قواعد موجود در تربیت اجتماعی مطلوب و منطبق بر موازین اسلامی اقدام کنند.

رسول گرامی اسلام(ص) بهترین و بی نظیر ترین مؤلفه‌های تربیت اجتماعی را با الهام از پیام وحی برای بشریت آورده است و این تربیت خود یکی از مؤلفه‌های مهم تمدن اسلامی است. تأثیری که تربیت اجتماعی پیامبر اسلام (ص) در تحول جامعه بدوی اعراب به جامعه‌ای متمدن گذاشت به‌مراتب مشهودتر از جنبه‌های دیگر بود.*

*منبع: علیزاده سدهی، علی اکبر، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، بررسی جایگاه تربیت اجتماعی در تمدن نوین اسلامی از منظر پیامبر اکرم(ص)، دانشگاه علامه طباطبایی

انتهای پیام/

 

کد خبر : 75321
تاريخ ثبت خبر : 11 شهریور 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:26
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)