| امروز پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

دکتر میثم موسایی:


برخی از نخبگان، اصلاً اعتقادی به اقتصاد اسلامی ندارند

دکتر «میثم موسایی» استاد دانشگاه تهران، که تجربه‌ی چشم‌گیری در عرصه‌ی اقتصاد اسلامی دارد، در این گفت‌وگو به صراحت از بی‌اعتقادی نخبگان اقتصادی کشور به اقتصاداسلامی خبر دادند.

به گزارش طلوع نیوز متن این گفت و گو بدین شرح است:
– به عنوان اولین سؤال میخواستم بپرسم که آیا به نظر شما در حال حاضر و یا بهتر بگویم در طول ۳۰ سال اخیر یک عزم جدّی و تمایل واقعی در میان نخبگان کشور برای اجرای اقتصاد اسلامی، وجود داشته است؟

اگر منظور شما از نخبگان، مسؤولان اجرایی کشور هستند، به مراتب میتوانم بگویم که این عزم جدّی و به قول شما تمایل واقعی در هیچ برههای در نخبگان اجرایی کشور پدید نیامده است! بنده به عنوان کسی که سالهاست در این زمینه (اقتصاد اسلامی) مطالعات گستردهای داشتهام و کتب فراوانی تألیف کردهام به صراحت میگویم برخی از نخبگان کشور اصلاً اعتقادی به اقتصاد اسلامی ندارند. شاید اصلاً این یک دلیل بسیار مهم برای اجرا نشدن اقتصاد اسلامی در کشور در سه دههی اخیر باشد.

– یعنی شما میگویید نخبگان کشور اصلاً اعتقادی به یک برنامهی اقتصادی البته با استفاده از فرامین و احکام اسلامی در طول این سه دهه نداشتهاند؟

بله؛ کاملاً درست است. شاید در این سالها و حتی در برههای، از فلان مسؤول مملکتی و یا فلان استاد اقتصاد شنیده باشید که اجرای کامل اقتصاد اسلامی میتواند اقتصاد ایران را متحول و حتی شکوفا سازد اما در عمل مشاهده میشود که خبری از اجرای اقتصاد اسلامی نیست. متأسفانه برخیها تنها با واژهها بازی میکنند. مفهوم این موضوع این است که برخی نخبگان ما اصلاً اعتقادی به اقتصاد اسلامی ندارند و همین عدم اعتقاد به مبانی اقتصاد اسلامی یکی از مهمترین چالشهای ما در این حوزه است.

– یعنی ارادهای هم از سوی نخبگان مشاهده نمیشود؟

آشکارا میگویم، متأسفانه در این حوزه ارادهای هم مشاهده نمیشود. مسؤولان و نخبگان کشور در طول ۳۰ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بارها از اجرای اقتصاد اسلامی سخن گفتهاند و اذعان کردهاند که مسیر اقتصاد ایران در صورتی که در سمت و سوی اقتصاد اسلامی حرکت کند، مسیری است که با پیشرفت و عدالت همراه خواهد بود اما این اظهارنظرها و ادبیات، همواره مانند بیانات آنها شعارگونه بوده و در هیچ برههای هم به واقعیّت نپیوسته است.

– یعنی در طول این ۳۰ سال هیچ اقدامی در راستای اجرای اقتصاد اسلامی در کشور صورت نگرفته است؟

میتوان گفت تنها در حوزهی بانکداری، اندکی از فرامین و قوانین بانکداری اسلامی در نظام بانکی کشور اجرایی شده است. متأسفانه در سایر حوزهها اقدامات گستردهای صورت نگرفته که قابل اشاره و بیان باشد. همان طور که گفتم تنها در حوزهی بانکداری اسلامی اقداماتی صورت گرفته که آن هم در حال حاضر دارای نقاط ضعفی است که باید پس از ۳۰ سال مورد بازنگری قرار میگرفت که نشد! در این سالها هیچ گزارشی از وضعیّت اجرای اقتصاد اسلامی و شاخصهای آن توسط هیچ نهادی منتشر نشده است. اصلاً هیچ شاخصی برای اندازهگیری اجرای این علم در هیچ دستگاه دولتی مورد ارزیابی قرار نگرفته است. اینها ضعفهای بزرگی است که اجرای اقتصاد اسلامی را با چالش مواجه ساخته است.

– آیا دولتها برای اجرایی شدن اقتصاد اسلامی اقدامی کردهاند؟

بهتر است برای پاسخ روشن و شفاف به سؤال شما از دولتها، چند سؤال اساسی در این حوزهها پرسیده شود تا بدانیم آیا دولتها در این ۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی اقدامی برای توجه ویژه به اقتصاد اسلامی داشتهاند یا خیر؟!

۱- چند درصد از بودجههای دانشگاهی و دستگاههای دولتی سالانه به اقتصاد اسلامی اختصاص مییابد؟

۲- در ۳۰ سال اخیر چه عدد و رقمی در حوزهی اقتصاد اسلامی از منظر ریالی و ارزی سرمایهگذاری شده است؟

۳- چند نخبه و پژوهشگر در ۳۰ سال اخیر برای فعالیّت جدّی در حوزهی اقتصاد اسلامی، تربیت کردهایم؟

۴- در حوزهی اقتصاد اسلامی در سال ۵۷ کجا بودیم و در برههی کنونی در کجا ایستادهایم؟

و…

این سؤالات تنها چند پرسش ساده و پیش پا افتاده از دولتهای پس از انقلاب است که معلوم میشود آیا دولتها با اجرای برنامهی اقتصاد اسلامی همراهی کردهاند یا نه؟

به واقع سؤال اساسی از دولتها این است که چه قدر برای اجرای اقتصاد اسلامی هزینهکردهاند؟

بنده فکر میکنم دولتها خیلی در این حوزه اقدام مثبتی نکردهاند.

– آقای موسایی اما در حال حاضر پژوهشگر اقتصاد اسلامی در کشور کم نداریم؟

به نکتهی بسیار خوبی اشاره کردید، بیشتر پژوهشگران و محققان در حوزهی اقتصاد اسلامی براساس تمایل و علاقهی واقعی خودشان در این حوزه جذب اقتصاد اسلامی شدهاند. با مرور نام تنها تعدادی از افرادی که در حوزهی اقتصاد اسلامی در تألیف و پژوهش مشغول به فعالیّت هستند میتوانید متوجه شوید کسانی که در این حوزه کار کردهاند، همگی براساس علایق شخصی و فردی خودشان بوده و دولتها هیچ کمک و حمایتی از آنها نکردهاند!

– اکنون وضعیّت اقتصاد اسلامی را در حوزهی اجرا و پژوهش چگونه ارزیابی میکنید؟

بنده در صحبتهای قبلی خودم به این موضوع اشاره کردهام، در حالی که یکی از دغدغههای جدّی کشور اجرای فرامین اقتصادی از منظر اسلام است، هیچ توجهی به این موضوع البته از سوی مسؤولان و مجریان کشور نمیشود!

با عرض تأسف باید اعتراف کرد به پژوهشها و تحقیقاتی که در حوزهی اقتصاد اسلامی انجام میگیرد به هیچ وجه توجهی نمیشود. دستگاههای دولتی اصلاً به این مسأله توجه نمیکنند. شما میبینید در کشور سالانه دهها همایش و سمینار با پولهای گزاف و حتی دولتی، برگزار میشود و اصلاً سودی هم برای کشور ندارد اما یک ریال هم سالانه در اقتصاد اسلامی هزینه نمیشود.

– آقای موسایی اگر اجازه بدهید سؤالم را اینگونه از شما بپرسم، با توجه به این که از ابتدای انقلاب تا به امروز، هم حضرت امام(ره) و هم حضرت آیتالله خامنهای بارها ضروریات و فواید اجرای اقتصاد اسلامی را برای مسؤولان و نخبگان کشور بازگو کردهاند، اما این مسأله فعلاً و تا به حال خیلی جدّی گرفته نشده است؟چرا؟

برای انجام هر کاری باید ابزار آن نیز فراهم شود. در ابتدای انقلاب بسیاری از اساتید و پژوهشگران بودند که علاقهی بسیار زیادی داشتند تا در حوزهی اقتصاد اسلامی، فعالیّت کنند. موج خوبی در اوایل انقلاب برای مطالعه و اجرای اقتصاد اسلامی در کشور به راه افتاد. به یاد دارم حتی در همان زمان بود که قانون بانکداری بدون ربا توسط برخی نخبگان اقتصاد اسلامی تدوین، طراحی و تصویب شد. میخواهم بگویم در برههای فضا، فضای مناسبی برای اجرای اقتصاد اسلامی در کشور بود اما بعدها رفته رفته با حاکم شدن تفکری خاص (تفکر مخالف اقتصاد اسلامی) بر دانشگاههای کشور، اقتصاد اسلامی نیز رخت بربست. متأسفانه در آن برهه، مخالفان تفکر پیادهسازی اقتصاد اسلامی در جامعه، موافقان اجرای اقتصاد اسلامی را طرد کردند؛ حتی بهتر است بگویم آنها را از دانشگاهها خارج (اخراج) کردند.

– این اقدام از سوی چه کسانی مطرح شد؟

رؤسای دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه و…

– یعنی متخصصان اقتصاد اسلامی از دستگاهها خارج شدند؟

بله؛ کاملاً درست است. در حال حاضر نیز کسانی در دانشگاهها، اقتصاد اسلامی تدریس میکنند که به هیچ وجه نه اعتقادی به اقتصاد اسلامی دارند و نه تخصص لازم را در این حوزه دارند. اینها عدم سرمایهگذاری و اهتمام جدّی به اجرای اقتصاد اسلامی را در جامعه نشان میدهد. متأسفانه برخی از نخبگان ما اصلاً اعتقادی به اقتصاد اسلامی ندارند. به واقع سؤال بنده این است که در ۳۰ سال اخیر چه قدر در دانشگاههای کشور از منظر اقتصاد اسلامی سرمایهگذاری صورت گرفته است. در حالی که میبایست دانشگاه تهران یکی از مراکز پژوهشی و تحقیقاتی در این حوزه میبود، اما هیچ موفقیتی در این حوزه از دانشگاه تهران مشاهده نمیکنیم. اینها جای تعجب و سؤال دارد.

– به نظر شما چه کسانی باید اقتصاد اسلامی را در دانشگاه تدریس کنند؟

کسانی باید این علوم را در دانشگاهها تدریس کنند که علاوه بر تسلط به علم اقتصاد، بر علوم دینی و فقه، اجتماعی و فرهنگی نیز تسلط کافی داشته باشند.

– آقای دکتر! برخیها در حوزهی اقتصاد اسلامی اظهاراتی کاملاً متفاوت و متناقض با سخنان شما ایراد میکنند، در این انتقادها حتی گفته میشود که علمی با عنوان اقتصاد اسلامی شناخته شده نیست! و حتی برخی میگویند علوم اقتصاد اسلامی نمیتواند پاسخگوی نیازهای بشر باشد.

کسانی که این سخنان را بهزبان میآورند، ناآگاه و جاهل هستند. در حال حاضر علم «اقتصاد اسلامی» در جهان مدرن کاملاً شناخته شده است و تألیفات بسیاری در این زمینه مشاهده میشود. به یاد دارم در کتابی که چندی پیش تحت عنوان «روش شناسی اقتصاد اسلامی» به رشتهی تحریر درآوردم، حدود ۲۴۰۰ جلد کتاب و تألیف جدید در این حوزه به زبانهای مختلف عربی، انگلیسی و… جمعآوری کردم. یعنی میتوان اذعان کرد در حال حاضر بیش از ۲۴۰۰ جلد کتاب در حوزهی اقتصاد اسلامی نگاشته شده است.

هماکنون نیز رشتهی اقتصاد اسلامی در اغلب دانشگاههای معتبر دنیا تدریس میشود. حتی دانشگاههای برخی کشورهای سرمایهداری مانند انگلیس و… این رشته را تدریس میکنند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت کسانی که معتقدند رشتهی اقتصاد اسلامی نمیتواند پاسخگوی نیازهای امروز اقتصاد را رفع کند، ناآگاه هستند. چرا که دنیا در حال حاضر آن را درک میکند. اما متأسفانه برخی دانشگاههای اصلی و مادر در ایران اصلاً توجهای به اقتصاد اسلامی ندارند!

– آقای موسایی شما میگویید مسؤولان و نخبگان کشور هماکنون تنها شعار زنده باد اقتصاد اسلامی را سر میدهند اما توجهی به آن ندارند؛ سؤال من این است که اگر اقتصاد ایران روزگاری «اقتصاد اسلامی» داشت و به فرامین و قوانین آن بهصورت واقعی توجه میکرد، چه میشد؟

اقتصاد اسلامی علمی است که چگونگی اجرا شدن اقتصاد را با اخلاق و عدالت همسو میکند. این را بهخاطر داشته باشید که کلید واژهی مهم اقتصاد اسلامی، اخلاق و عدالت است. منظور این است که در رفتارهای اقتصادی در سطح مصرف کننده و تولید کننده باید اخلاق و عدالت رعایت شود. اما در مورد سؤال شما که پرسیدید اگر اقتصاد اسلامی اجرا میشد، چه اتفاقی رخ میداد، همانطور که خدمت شما عرض کردم اقتصاد اسلامی، تنها اقتصاد را با اخلاق میخواهد. آموزههای علم اقتصاد اسلامی به ما میآموزد که احتکار و رباخواری مجاز نیست. مبادلات عادلانه صورت گیرد، در رابطه بین کارگران و کارفرمایان عدالت برقرار شود. انحصار مجاز نیست و… بنابراین با این توضیحات از اقتصاد اسلامی میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد همراه با اخلاق آن چیزی است که اقتصاد ملی یک کشور را به یک منطقهی تعادل سوق میدهد.

کد خبر : 236
تاريخ ثبت خبر : 30 مرداد 1393
ساعت بارگزاری خبر : 10:43

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)