| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

به مناسبت میلاد حضرت امام خمینی(ره)؛


امام(ره) معتقد بودند شریعت خاستگاه تمامی کنش‌­های سیاسی است

امام خمینی معتقد بودند براساس نوع رابطه­ای که میان نفس و بدن برقرار است و تطبیق این رابطه به نسبت میان شریعت و سیاست، شریعت خاستگاه تمامی کنش های سیاسی است و ممکن نیست شریعتی وجود داشته باشد اما مبدأ کنش­های سیاسی نگردد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، متن زیر یادداشتی است که دکتر نجمه کیخا استادیار دانشگاه شهید بهشتی در مورد پایگاه فلسفی امام خمینی در کتاب کشف اسرار نوشته است. (لازم به ذکر است که علی اکبر حکمی‌زاده طلبه‌ای اهل قم بود که با تأثیرپذیری از افکار سید احمد کسروی و شریعت سنگلجی کتاب اسرار هزار ساله را در سال ۱۳۲۲ در چهل صفحه نوشت و این کتاب از سوی دفتر نشر پرچم و از سوی چاپخانه پیمان قم منتشر شد. کتاب کشف اسرار امام خمینی(ره) در واقع در پاسخ به این افراد نوشته شده است.)

مقدمه

کتاب کشف اسرار توسط امام خمینی در ابتدای دهه ۱۳۲۰ هجری شمسی نگارش شده است. هدف اصلی از تألیف این اثر پاسخ به پرسش­های مطرح شده از سوی حکمی زاده است و موضوعات مطرح شده در کتاب براساس پرسش­های مطرح شده انتخاب شده است. امامت، قانون، روحانیون و حکومت از مهم­ترین مباحث طرح شده در این کتاب است. روح اندیشگی این زمانه که دوران پس از نهضت مشروطیت در ایران است، بر محور بحث­هایی چون مقایسه قانون اسلام و قانون مدرن، جمهوریت، بیان میزان کارآمدی قوانین اسلام، زعامت سیاسی و مرجعیت دینی پیشوایان دینی و امثال این موارد می­ گردد. حتی در میان عالمان دینی مطرح آن زمان نیز نقدهایی مشابه نقدهای حکمی زاده به برخی مباحث دینی طرح شده است. برای نمونه حاج اسدالله ممقانی در رساله «مسلک الامام فی سلامه الاسلام» انتقاداتی را به مصارف خمس و زکات، مجالس روضه و امثال آن وارد نموده است اما او جایگاه روحانیت و اندیشه سیاسی علمای عصر را نفی نمی­کند. (ممقانی،۱۳۶۲) امام خمینی نیز قبل از کتاب کشف اسرار در مکتوبات دیگری که به شکل نامه منتشر شد به نقد دیدگاه افرادی مانند کسروی که نقدهایی به مذهب شیعه وارد نموده بود پرداخت. علاوه بر امام خمینی افرادی مانند خالصی زاده نیز به نقدهای کسروی پاسخ داده بودند(خالصی زاده، ۱۳۸۶) و … بنابراین در این دوره­ی زمانی بازار نقد به ویژه در بحث نقد مذهب و نشان دادن کارایی دین در دوره معاصر گرم بود.

قضاوت در باب این دوره زمانی، در سال­های اخیر بیش از گذشته صورت می­گیرد. اغلب این قضاوت­ها در صددند از رهگذر تبیین این دوره که منازعات اسلام گرایان سیاسی با نقادین اسلام سیاسی و نیز طرفداران مدرنیسم غربی زیاد است، دلایلی برای چگونگی روند حکومت در ایران در سال­های بعد و به ویژه دوره­ی جمهوری اسلامی بیابند.

مدعای اصلی مقاله حاضر این است که امام خمینی از پایگاهی فلسفی برخوردار است و پرسش­های مطرح شده را بر مبنای فلسفه­ خویش پاسخ داده است. براساس این مبنا می­ توان توضیح داد که چرا امام خمینی به رغم جائر دانستن حکومت­های عصر غیبت، از همکاری با حکومت موجود دفاع می­ کند؟ چرا ایشان معتقد به حکومت اسلامی است؟ چرا معتقد است که مردم باید برای ایجاد حکومت اسلامی اقدام کنند؟ اما شاید یکی از مهم­ترین فواید بررسی مبانی فلسفی امام خمینی در برهه زمانی دهه بیست شمسی این باشد که مواضع عملی و نظری ایشان نه بر اساس جو سیاسی و اجتماعی و فکری حاکم بلکه منبعث از مبانی فکری وی تحلیل می ­گردد.

نگارنده در مقاله کنونی، نقش عوامل سیاسی و اجتماعی در موضع­گیری­های سیاسی اندیشمندان مسلمان را نفی نمی­ کند، اما معتقد است نادیده گرفتن مبانی فلسفی و فکری این اندیشمندان و معطوف کردن تمامی توجهات به تحولات تاریخی و استعماری، نگاه جامع و بنیادینی را ارائه نخواهد داد. از این رو به تحلیل موضع گیری­های امام خمینی در کتاب کشف اسرار بر اساس مبانی فلسفی وی می پردازد.

ارتباط نفس و بدن

نحوه­ خاص ارتباط نفس و بدن یکی از مباحث مهم در فلسفه سیاسی اسلامی است. برخی آن را در حکم شاه کلیدی برای فهم اندیشه سیاسی اسلامی می­دانند (طوسی،(۱۳۹۰)؛ فتح اللهی(۱۳۸۵) و لک زایی ۱۳۹۱).

طبق مباحث فلسفی که امام خمینی نیز در کتب فلسفی خویش شرح و بسط داده است، نفس انسان مجرد است و حدود نُه دلیل بر اثبات این امر اقامه شده است. پس از اثبات تجرد نفس، مهم­ترین پرسش این است که نفس مجرد چگونه با بدن مادی ارتباط برقرار می­ کند. امام این پرسش را با بحث حدوث جسمانی نفس توضیح می­ دهد. از نظر وی ارتباط نفس با بدن ذاتی است یعنی برخلاف گمان عده زیادی از افراد، نفس از خارج و جای دیگری به بدن ملحق نمی ­شود، بلکه عناصر طبیعی بدن آن گاه که در مسیر تکامل و ترقی قرار گیرد واجد حرکت جوهری می ­شود.

در کتاب کشف اسرار، از این دو به عنوان با هم بودن دو قوه­ی مادی و معنوی یاد شده است. این دو نباید از هم جدا شوند و هیچ یک نباید تضعیف گردد؛ ضعف یکی به زیان دیگری است. امام خمینی از این منظر در کتاب کشف اسرار جدا کردن روحانیت از دولت و مردم را یک خطای بزرگ می بیند و می ­نویسد: «خطای دیگر دولت بدبین کردن توده به روحانیت بود که به واسطه آن تفکیک قوه روحیه و مادیه از یکدیگر گردید و زیان ­های کمرشکن به کشور وارد شد از دست دادن این قوه معنوی و مادی کار مملکت را عقب انداخته و تا این دو قوه را برنگردانیم به همین حال هستیم (کشف اسرار، ۱۹۰).

اهمیت روشی دین و روحانیت برای حکومت

براساس نوع رابطه­ای که میان نفس و بدن برقرار است و تطبیق این رابطه به نسبت میان شریعت و سیاست، شریعت خاستگاه تمامی کنش­های سیاسی است و ممکن نیست شریعتی وجود داشته باشد اما مبدأ کنش­های سیاسی نگردد. بر این اساس دولت نیازمند نیروی معنوی است، حتی اگر دولت اعتقادی به دین نداشته باشد، فایده­ دین و روحانی برای جامعه حکم می­ کند که این مقام معنوی را در جامعه حفظ کرده و قدرتمند نماید. به تعبیر امام، «دولت اگر با دین هم کار نداشته باشد باز باید روحانی را تقویت کند و بر نفوذ او بیفزاید» (کشف اسرار: ۲۰۵).

تأثیر نهادن دین در پیشرفت و سامان کشور در گرو ارج نهادن آن است و این امر نیز زمانی میسر است که جایگاه افراد مرتبط دین ارج نهاده شود. به تعبیر امام خمینی «قیمت حرف در نظر انسان به قدر قیمت صاحب حرف است و این جبلت و فطرت در نوع بشر است که حرف هر چه درست باشد اگر از کسی که در نظر او ارجی ندارد شنید در روح او تأثیر ندارد…. تشریفات در روح انسان آثار خیلی روشنی دارد… باید احترام روحانی را خیلی منظور کنیم و دولت هم به آنها کمک احترامی دهد… برای آنکه دولت اگر بفهمد محتاج احترام کردن به آنها است» (امام خمینی، بی تا: ۲۰۶).

بر این اساس به نظر امام همراهی روحانیت با دولت سبب حفظ استقلال مملکت و عظمت کشور در مقابل سیاست­های خارجی و حفظ امنیت و آرامش در داخل کشور، … قدرت یافتن ارتش کشور و… می شود.

این پژوهش تصویری از اندیشه امام خمینی ارائه می دهد که ضمن توجه به انعطاف قانون و موقعیت های زمانی و مکانی مختلف، از مبنایی معقول و قابل قبول پیروی می کند

 تحلیل قانون

امام خمینی از جمله اندیشمندانی است که پس از طرح قانون در فضای مشروطیت و بعد از آن به بحث قانون پرداخت. به نظر می­ رسد دیدگاه امام خمینی در این زمینه نسبت به دیگر دیدگاه­ ها از جامعیت بیشتری برخوردار است (فیرحی، ۱۳۹۴ب)

امام خمینی قوانین عرفی و اهمیت اراده عمومی را پذیرفته است و در جای جای کتاب کشف اسرار تلاش می­کند تا نشان دهد هر آنچه مرسوم شده، توسط بسیاری از کشورها به کار گرفته شده و یا با تعریف و تمجید رو به رو گشته است، لزوماً عقلانی و پذیرفتنی نیست. به عبارتی وی دغدغه این امر را دارد که نشان دهد گرچه حکومت قانونی و مردمی عقلاً پذیرفتنی است و قواعد فلسفی اثبات درستی این نوع حکومت­ها منطقی است، اما لزوماً همه­ی حکومت­هایی که با نام مشروطه و جمهوری و قانون شناخته می­ شوند، به معنای کامل و صحیح از حکمرانی شایسته برخوردار نیستند. نمونه­ کوچک آن ایران است

بر اساس مبنای فلسفی مورد نظر امام خمینی، قانون خوب دارای ویژگی­ هایی است: از جمله ویژگی­‌های قانون خوب جامعیت آن است یعنی هر دو بعد مادی و معنوی زندگی بشر را پوشش می ­دهد (امام خمینی، بی تا: ۳۱۱). قانون خوب دو بعدی بودن انسان و دو بعدی بودن حیات وی در این دنیا و سرای بعد از مرگ را در نظر دارد. این مطلب مطابق آرای فلسفی ثابت شده است. امام معتقد است مطابق رأی فلاسفه برای انسان دو زندگانی است و برای هر یک ساز و برگ و ابزاری است. این مطلب به تعبیر وی در فلسفه اعلا و قرآن و انبیاء ثابت است که ساز و برگ آن جهان را نیز باید اینجا تهیه کرد». ساز و برگ زندگی معنوی، دعوت به توحید و تقوی و ساز و برگ زندگی مادی، ایجاد نظم و حیات اجتماعی و تمدن است.

از جمله ویژگی­های دیگر قانون خوب این است که هر چه کشور پیشرفت کند و مسیر توسعه را بپیماید قانون نیز به دنبال آن ترقی می­ کند. همان گونه که با رشد بدن و کمال قوای بدنی، روح وی نیز قدرت می­گیرد، با پیشرفت و توسعه­ کشور، قوانین کشور که برآمده از جامعه است، تعالی می ­یاید. برای نمونه در قوانین مالی اسلام، هر چه کشور رو به ترقی می­گذارد مالیات آن به صورت مضاعف افزایش می ­یابد؛ به این صورت که مطابق تغییراتی که در شرایط افراد و کشور پدید می ­آید انواع مختلف مالیات وجود دارد.

برخی مالیات­ ها مانند خمس و زکات، مالیات اراضی خراجیه، جزیه و دریافت ارث افراد بدون وارث مربوط به شرایط عادی است و همیشگی است. برخی مالیات­ ها مربوط به زمانی است که آرامش کشور اسلامی با  تهاجم بیگانگان یا وقوع انقلاب خارجی یا داخلی با اخلال مواجه می­شود و دولت احساس می­ کند مالیات همیشگی و ثابت نمی ­تواند آرامش را به کشور بازگرداند، در نتیجه تا زمانی که کشور به حالت عادی بازگردد حتی اگر شده است با قرض کردن از مردم یا به صورت مالیات غیرمستقیم فوق العاده و البته با تقسیم عادلانه از مردم کمک می­ گیرد (همان: ۲۵۵-۲۵۸). بنابراین چنین قانونی همان ­گونه که اشاره شد کششی دارد که خود به دنبال احتیاجات بزرگ می­ شود.

نوشته حاضر تلاش نمود نشان دهد واکنش­های امام خمینی در برابر تحولات سیاسی اجتماعی جامعه بر مبنایی فلسفی قرار دارد که همواره ثابت است و تداوم این دیدگاه را بعد از کشف اسرار در دیگر آثار امام خمینی نیز به وضوح می ­توان ملاحظه نمود

تجویز انقلاب

پیشنهاد امام برای حل معضلات اجتماعی و فرهنگی عصر پهلوی بر اساس قاعده نفس و بدن این است که هم مردم و هم دولت و قدرت سیاسی موجود تغییر یابد. دولت و تشکیلات سیاسی موجود (به عنوان جسم و بدن) باید به سمتی حرکت کند که معنویت و شریعت (به عنوان روح) به آن ملحق گردد، حتی در خلقت انسان نیز جنین باید شرایط مساعدی داشته باشد تا نفس از آن پدید آید و الا قبل از اتمام مراحل جنینی از چرخه حیات خارج می ­گردد. بر این اساس امام خمینی معتقد است که باید دولت، دینی و روحانی شود نه این که روحانیت، دولت بشود. دولت باید به سمتی برود که یک نفر روحانی بتواند در آن کار کند نه این که مقام دینی وارد دستگاه فاسد و خراب دولتی شود.

وی همچنین در باب تحول در مردم نیز می­ نویسد «اگر ملاها در بین توده مردم نفوذ معنوی پیدا کنند شماها را از پشت میزهای جیب بری برداشته عناصر صالحه به جای شماها می ­گذارند شاید خدا خواست و ملت خواب­زده ایران روزی بیدار شد تا تکلیف شماها برای همیشه معلوم شود (امام خمینی، بی تا: ۲۴۰). یا در جای دیگری تصریح می­کند که با خواست خدا به همین زودی دینداران با مشت آهنین مغز بی­ خرد آنها را پریشان خواهند کرد و اساس شهوترانی آنها را بر سر آنها خراب خواهند نمود (همان: ۲۸۳). توجه به این نکته جالب است که برخلاف اغلب اندیشمندان مسلمان که تا این زمان تغییر سیاسی را تنها با تغییر در اخلاق حاکمان سیاسی ممکن می­دیدند، امام خمینی با تأثیر پذیری از فلسفه متعالیه اصلاح نفس حاکمان و شهروندان را با یکدیگر مورد نظر قرار می­ دهد.

به طور کلی در بحث انقلاب می ­توان گفت امام از سویی معتقد است بایستی تشکیلات مادی و مردم تدریجاً رشد یابد و از وضعیت نازل و اولیه حیاتی خارج شود تا تشکیلات سیاسی مطلوب ایجاد گردد و از سوی دیگر ایجاد تحول را از طریق ارتباط این بدنه مادی با بدنه معنوی یعنی دین و عالمان دینی می­داند. نیروی دین حس کرامت، وظیفه شناسی و قانون پذیری را در شهروندان جامعه بیدار می­ کند. هر چه این ارتباط بیش­تر باشد، رشد اجتماعی و سیاسی جامعه بیشتر می­ شود و مردم به سمت ایجاد تغییر حرکت خواهند کرد. اگر دولت در جهت مطالبات رشد یافته مردم حرکت ننماید امکان وقوع انقلاب زیاد است در غیر این صورت اصلاحات تدریجی دولت مانع وقوع انقلاب خواهد بود.

 نتیجه

امروزه در تحلیل­های مختلفی که از نحوه شکل­گیری ایده حکومت اسلامی در دوره معاصر ایران صورت می­ گیرد، نقش و تأثیر جو اجتماعی موجود بر انتخاب ایده حکومت اسلامی و دیگر مواضع اسلام گرایان پررنگ­تر از سایر موارد نشان داده می ­شود.

نوشته حاضر تلاش نمود نشان دهد واکنش­های امام خمینی در برابر تحولات سیاسی اجتماعی جامعه بر مبنایی فلسفی قرار دارد که همواره ثابت است و تداوم این دیدگاه را بعد از کشف اسرار در دیگر آثار امام خمینی نیز به وضوح می ­توان ملاحظه نمود.

در پژوهش کنونی، قاعده فلسفی ارتباط نفس و بدن و تاثیر آن در اندیشه امام خمینی بررسی و تحلیل شد. بر اساس این قاعده فلسفی، اهمیت دین در زندگی اجتماعی، نحوه­ی وجود قانون، تجویز انقلاب از نظر امام خمینی مورد بحث قرار گرفت. این پژوهش تصویری از اندیشه امام خمینی ارائه می دهد که ضمن توجه به انعطاف قانون و موقعیت های زمانی و مکانی مختلف، از مبنایی معقول و قابل قبول پیروی می کند.

 فهرست منابع

امام خمینی، کشف اسرار(بی تا)، بی جا، بی نا.

اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه امام خمینی(۱۳۸۱)، ج ۳، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

بلک، آنتونی(۱۳۸۵)، تاریخ اندیشه سیاسی اسلام(از عصر پیامبر تا امروز)، ترجمه: محمد حسین وقار، تهران، انتشارات اطلاعات، چ ۴٫

پزشکی، محمد(۱۳۹۵)، «حکمت صدرایی، الگوی فلسفی علم سیاست»، حکمت اسلامی، سال سوم، شماره سوم، پاییز.

خراسانی، رضا(۱۳۹۰)، «نسبت شریعت و قانون در فقه سیاسی»، فصلنامه علوم سیاسی، سال چهاردهم، شماره پنجاه و چهارم، تابستان.

سنگلجی، شریعت(بی تا)، اسلام و رجعت، تهران، بی نا.

خالصی زاده، محمد(۱۳۸۶)، رسائل سیاسی، تدوین اسلام دباغ، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

طباطبایی، سید جواد(۱۳۹۵)، نظریه حکومت قانون در ایران (مبانی نظریه مشروطه خواهی)، تهران، مینوی خرد.

طوسی، سید خلیل الرحمان(۱۳۹۵)، درآمدی بر فلسفه سیای صدرالمتالهین، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

فتح اللهی، محمدعلی(۱۳۸۵)، «دلایل سیاسی- اجتماعی اقبال به فلسفه صدرالمتالیهن»، سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه؛ نشست ها و گفت و گوها، جلد دوم، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

فیرحی، داود (۱۳۹۴)، فقه و سیاست در ایران معاصر، ج۲، تهران، نشر نی. چ ۲٫

فیرحی، داود (۱۳۹۳)، دین و دولت در عصر مدرن، ج۱، تهران، رخ داد نو، چ ۲٫

فیرحی، داوود،(۱۳۹۴ب) «نظریه خطابات قانونی امام خمینی(ره) تئوری مرحوم نائینی(ره) که منجر به مشروطه شد را کامل کرد»،  feirahi.ir

کیاشمشکی، ابوالفضل(۱۳۹۰)، «پیوند فلسفه و سیاست»، سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه: نشست ها و گفتگوها، دفتر دوم، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

لک زایی، شریف(۱۳۹۱)، «شریعت و سیاست در حکمت متعالیه»، فصلنامه اسراء، شماره ۱۳، تابستان.

ملاصدرا، (۱۳۸۵)، الشواهد الربوبیه، ترجمه و تفسیر جواد مصلح، تهران، سروش.

ممقانی، اسدالله(۱۳۶۳)، به کوشش محمد صادق سجادی، تهران، نشر تاریخ ایران.

یوسفی، محمدتقی(۱۳۹۰)، «رابطه ی نفس و بدن در نگاه ملاصدرا»، فصلنامه معرفت فلسفی، شماره ۳۴، زمستان.

انتهای پیام/

کد خبر : 64189
تاريخ ثبت خبر : 18 اسفند 1396
ساعت بارگزاری خبر : 10:14
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)