| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

گزارش؛


ارائه روش‌شناسی علم اسلامی باید کانون اصلی عصر حاضر باشد

ارائه روش شناسی علم اسلامی که بتوان بر اساس آن به تولید و ارزیابی علم مورد نظر دست یافت، باید کانون اصلی تحول و تکامل اسلامی در عصر حاضر باشد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، از دهه ۱۹۷۰ میلادی موج احیاگری جدیدی در جهان اسلام ظهور پیدا کرد. این جریان احیاگرانه بیش از آنکه بر فعالیت در سطوح سیاسی و یا احزاب و جمعیت ها تمرکز داشته باشد بر فعالیت های فکری و تلاش های علمی تاکید و تمرکز داشته است. دغدغه متفکران مسلمان در نهضت جدید پاسخی به بحران علوم انسانی در جهان اسلام و مواجهه با علوم انسانی غربی در سطوح کلی آن بود. با وجود این در شکل خاص آن هر کدام از این دانشمندان تلاش داشتند تا با توجه به توانایی و تبحر خاص خود در حوزه خاصی از علوم انسانی فعالیت کنند و مدلی اسلامی از این علوم را ارائه دهند.

زمینه های اجتماعی جریان های اخیر در علوم انسانی اسلامی

نگاهی به وضعیت جهان اسلام در سده های اخیر نشان دهنده عمق دشواری ها و ضعف ها و عقب ماندگی هایی است که بر امت وارد شده است.این مسائل را نمی توان به راحتی برای پیروان دین اسلام توجیه کرد. نهضت سید جمال هر چند به دنبال اصلاح این امر بود اما به دلایلی نتوانست به اهداف خود دست یابد چرا که سیدجمال می کوشید تا وضعیت اصلاح امور را بیشتر از همه در سطوح سیاسی انجام دهد.

ریشه اساسی ضعف ها و مشکلات جهان اسلام مرتبط با ضعف و رکود در حوزه دانش و معرفت بود و راه نجات امت نیز در بنیان گذاشتن مبانی و روش معرفت اسلامی بود.

ظهور جریان های فکری غالب

همزمان با جریان های فکری در خارج از ایران در داخل کشور و با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی مجموعه هایی تلاش داشتند تا فرآیند اسلامی سازی علم و دانش را انجام دهند یا مدلی از علم اسلامی را ارائه کنند. مانند فرهنگستان علوم اسلامی، دانشگاه باقرالعلوم(ع) و امام صادق(ع) و …در خارج از ایران نیز شبکه وسیعی از نخبگان در پی ارائه مدل هایی از علم اسلامی بودند. با توجه به زمینه های اجتماعی نهضت جدید فکری طبیعی باید تحولی در علوم انسانی شکل بگیرد. در میان فعالیت های زیاد اندیشمندان خارج از کشور چند جریان فکری اعتبار بالایی داشتند:

جریان فکری اسلامی سازی دانش

جریان فکری اجتهاد اسلامی

جریان فکری علم مقدس

جریان فکری علمی بودن قرآن

جریان فکری پارادایم جهانی اسلام

نهضت سیدجمال به عنوان نخستین نهضت احیاگری اسلامی در عصر حاضر نتوانست آن گونه که شایسته است به بسیاری از آرمان ها و اهداف متعالی خود در جهان اسلام دست یابد . پس از نهضت نخست احیاگری اسلامی نهضت فکری جدید را می توان دومین نهضت اصلاحی دانست که تلاش داشت به گونه ای ناخودآگاه تلاش های نافرجام سیدجمال را با پیوستن به قافله علم، دانش و تفکر کامل کند. این نهضت در پی پاسخ به مسائلی در سطوح کلان سیاسی و اجتماعی و در ابعاد جهانی، امت اسلام را تهدید می کرد.

بر این اساس تلاش شد تا ضعفهای تفکر و اندیشه در جهان اسلام بر اساس آسیب شناسی انجام شده برطرف شود. در این میان جریان اسلامی سازی دانش از جریانهای فکری غالب بود که تلاش داشت حوزه دانش و معرفت را اسلامی کند.

جریان فکری اسلامی سازی دانش در دو جبهه شروع به کار کرد: نخست نوشتن کتاب ها و مقالاتی از سوی اندیشمندان مسلمان و انتشار آن در میان متفکران مسلمان در سراسر جهان با مضامینی چون جامعه شناسی اسلامی، علم اسلامی، مردم شناسی اسلامی، اسلامی سازی دانش و … هدف از انتشار این کتاب ها و مقالات دامن زدن به بحث علم اسلامی در سطح کلان بود و تلاش می شد تا در این تحقیقات علوم انسانی غربی از چشم انداز اسلامی بررسی شود. دومین جبهه فکری مربوط به کنگره های برگزار شده و شکل گیری مجموعه هایی چون موسسه جهانی تفکر اسلامی بود.

در حرکت نوین تلاش بر این بود که تولیدد علم و معرفت مبتنی بر گزاره های اسلامی و معرفت شناسی توحیدی انجام گیرد تا بتواند پاسخگوی بحران ها و چالش های پیش روی امت باشد. این جهاد فکری باید به مقابله با مجموعه ای از موانع برخیزد تا بتواند امت را از این سردرگمی نجات دهد.

بسیاری از اندیشمندان مسلمان در نهضت جدید به این امر توجه داشتند که در طراحی علم اسلامی، روش شناسی، اصلی بنیادین و زیربنایی است و لذا ارائه روش شناسی علم اسلامی که بتوان بر اساس آن به تولید و ارزیابی علم مورد نظر دست یافت، باید کانون اصلی تحول و تکامل اسلامی در عصر حاضر باشد. این روش شناسی باید مسیر مسیر ورود به واقعیت اجتماعی از سطوح عالی موجود در جهان بینی اسلامی را مشخص کند تا متفکر مسلمان بتواند به راحتی مسیر ورود به واقعیت اجتماعی را درک نموده و در آن طی طریق کند تا علم اسلامی تولید شود. هرچند اندیشمندان نهضت فکری جدید و به خصوص اندیشمندان جریان اسلامی سازی در حوزه قبل از روش گرفتار شدند و نتوانستند از حوزه انتزاعیات معرفتی به حوزه واقعیت اجتماعی وارد شوند.

منبع: محمد تقی ایمان و احمد کلاته ساداتی، کتاب روش شناسی علوم انسانی نزد اندیشمندان مسلمان (ارائه مدلی روش شناختی از علم اسلامی)، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۲.

انتهای پیام/

کد خبر : 59358
تاريخ ثبت خبر : 18 دی 1396
ساعت بارگزاری خبر : 14:40
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)